شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که وقتی بزرگترها دربارهی کودکیشان در جنگ و حوادث آن صحبت میکنند، خودتان را جای آنها گذاشته باشید و غرق در این فکر شده باشید که اگر من بودم چهکار میکردم.
حتی ممکن است خودتان را در قامت قهرمان آن دوران نیز تصور کنید، اما واقعیت چیز دیگری است که نمیشود آن را نادیده گرفت؛ جنگ خسارتهای جبرانناپذیری بهخصوص برای کودکان به همراه دارد.
برای روشنتر شدن این موضوع سراغ علیالله سلیمی، نویسندهی حوزهی کودک و نوجوان رفتیم تا ببینیم او چطور این موضوع را توصیف میکند.
- اگر شما کودکی خودتان را در جنگ میگذراندید امروز آن را چطور توصیف میکردید؟
کسانی که کودکیشان در جنگ بوده است، حوادث را با جزئیات و ایمان بیشتری توصیف میکنند و همانگونه هم در یادشان میماند.
مثلا اینکه چطور پدر و مادر با هول به دنبال جمع کردن بچهها بودند یا فرار از شهر و خانه و این قطعا در آیندهی این کودکان هم تأثیرات زیادی خواهد گذاشت.
من هم اگر بودم قطعا همینطور توصیف میکردم؛ از مردم در حال فرار میگفتم، از پدر و مادرهایی که پيكر فرزندشان روی دستشان است و از رشادت مردان سرزمینم حرف میزدم.
- آسیب مهمی که جنگ بر کودکان میگذارد، حس ناامیدی در آنهاست؛ چطور میتوان امید را برای آیندهی آنها زنده کرد؟
یکی از ویژگیهای کودکی این است که شخص همهچیز را باور میکند و وقتی پا به بزرگسالی میگذارد بخشی از باورهایش اصلاح میشود.
همینطور به وجود آوردن آثار مختلف فرهنگی و هنری میتواند امیدبخش و اصلاحکننده باشد.
طبعا تصویری که کودکان از جنگ دارند تصویر خشن و ناامیدکنندهای است، اما چیزهای دیگری مثل مقاومت، پایداری و روابط صمیمی را که بین افراد بوده است
میتوان برای کودکان توضیح داد تا آن نگاه خشونتآمیزی که از جنگ داشتهاند، تعدیل شود و در عوض مفاهیمی چون پایداری و فداکاری را درک کنند.
از آنجاییکه جنگ برای ما دفاع مقدس بود، میتوان برای کودکان توضیح داد که آن جنگ در حالت دفاع میتواند مقدس و زیبا باشد و همین مقاومت است که رفتارهای انسانی بهیادماندنی را خلق میکند.
بسیاری از رفتارهایی که در دوران دفاع مقدس در جبهههای جنگ یا در جامعه رواج داشت، از همین اصل مقاومت نشأت میگرفت و باعث میشد تا آدمها بیشتر به یکدیگر کمک کنند.
حتی عدهای جانشان را فدا میکردند تا دیگران راحت زندگی کنند. جنگ فی نفسه زیبا نیست، اما وقتی در موضع دفاع قرار میگیریم در انسانها روحیهی سلحشوری و مقاومت را بیدار میکند.
جوانانی هم که امروزه برای دفاع از حرم میروند، جوانانی هستند که با این فرهنگ مقاومت بزرگ شدند و الان هم به اسوههای بزرگی تبدیل میشوند.
- ادبیات چقدر در این امر مهم نقش دارد؟
ذات ادبیات حسی است و برای احساس است، یکی از ویژگیهای ادبیات این است که گیرندههای شخص را تحریک میکند و احساسات طرف را برمیانگیزد.
ادبیات چه در قالب شعر، داستان، فیلمنامه و...، این محصولات در مرحلهی اول احساس مخاطب را نشانه میروند.
وقتی این احساس درگیر میشود، آن پیام ایثار و مقاومت را به مخاطب منتقل میکند، بنابراین ما با ادبیات خیلی سریعتر میتوانیم کودکانمان را به زندگی امیدوار کنیم.
- آقای سلیمی، چطور میشود سایهی جنگ را از سر کودکان برداشت تا کمترین آسیب را ببینند؟ آیا راهکارهایی حتی از سایر کشورها دربارهی این موضوع سراغ دارید؟
وقتی جایی جنگ هست نمیشود آن را نادیده گرفت، اما میتوان به زندگی در کنار جنگ هم توجه کرد و باید در کنار زشتیهای جنگ، زیباییهای زندگی را هم نشان داد.
اگر دقت کرده باشید در برخی اردوگاههایی که کودکان نگهداری میشوند، بچهها با شور و حال کودکانهی خودشان در حال بازی هستند.
امید تنها چیزی است که در اینجا به کار میآید و این انتقال امید با نشان دادن زیباییهای زندگی میسر میشود. باید به کودکانمان نشان دهیم که اگر شخصی شهید میشود، آنان که زنده میمانند میتوانند در صلح و آرامش زندگی کنند.
ما به هر تعدادی که شهید میدهیم و مقاومت میکنیم، به همان میزان به هدفها و آرمانهایمان و صلح و آرامش نزدیکتر میشویم.
نمونههای زیادی دربارهی مواجهه با جنگ هست؛ برای مثال در ژاپن ما دیدیم که بعد از بمباران هیروشیما و ناکازاکی، انیمیشنهای زیادی تولید شد که با روحیهی بچهها سازگار بود و در آن حس انساندوستی و کمک در شرایط بحرانی موج میزد.
- اگر بخواهید از نقش سازمانهای حقوق بشری در حوزهی کودکان و جنگ حرف بزنید چه چیزی میگویید؟
متأسفانه نقش پررنگی نداشتند و اگر کاری هم بوده، کار تشکلهای خودجوش بوده است و بهصورت سازمانهای اسمورسمدار نبودند.
سازمانهای حقوق بشری بیشتر جبههگیریهای سیاسی دارند و به همین دلیل خیلی نمیشود به اینها امیدوار بود.
تشکلهای مردمی اهداف سیاسی ندارند و این سازمانهای حقوق بشری اگر هم کاری کرده باشند بیشتر جنبهی فرمایشی و تبلیغاتی داشتهاند.
- امروز شاهدیم که در عراق و سوریه و یمن، کودکان زیادی از بین میروند؛ اگر بخواهید چیزی به آنها بگویید چیست؟
این اتفاقات تلخ نتیجهی کوتاهی حکومتهاست. اگر در جامعهای روحیهی مقاومت تقویت شود آن جامعه دیگر امن خواهد بود، کشور ما جزء کشورهای امن خاورمیانه است، آنهم بهخاطر روحیهی مقاومت آن است.
باید به کودک یاد بدهیم که تقویت روحیهی مقاومت و ایثار است که میتواند آدمها را از این شرایط دور نگه دارد. نجاتدهندهی این کودکان کسانی هستند که برای آنها جانشان را فدا میکنند و به ایثار و فداکاری ایمان دارند.
اگر چنین چیزی را با هر ابزاری به کودکان منتقل کنیم، میشود امید داشت در آینده شاهد چنین مسائلی نباشیم و کودکان وقتی بزرگ میشوند با روحیهای بالا از خاک و مال و جان خودشان حفاظت کنند.
منبع:همشهري پايداري
نظر شما