فقط یک سال اختلاف سنی دارند؛ آرزو معتمدی 19ساله است و سیما عروجی 18ساله. خیلی به هم نزدیکند؛ از صبح تا شب فقط نیم متر با هم فاصله دارند؛ سیما جلوی قایق مینشیند و آرزو عقب و پشت سر او پارو میزند. سیما با پاروها ریتم میدهد و آرزو هماهنگ میکند. یک سال است که از صبح تا شب با هم در دریاچه آزادی پارو میزنند؛ در سرمای زمستان و گرمای تابستان صبح تا شب پارو میزنند تا به هدفشان برسند؛ هدف، المپیک پکن است و برای رسیدن به آن باید در مسابقات انتخابی ژاپن زودتر از بقیه قایقها به خط پایان برسند.
البته هر دوی آنها در کایاک 2 نفره چند مقام بینالمللی و رسمی خوب به دست آوردهاند؛ هفته اول مردادماه در مسابقات جهانی چک، پنجم شدند و همین چند هفته پیش، در مسابقات آسیایی کره مقام قهرمانی را به دست آوردند. سیما عروجی 3 مدال طلا، یک نقره و یک برنز گرفت و آرزو معتمدی 2 مدال طلا و یک برنز. آنها تا اردیبهشت ماه تمرین میکنند؛ صبح تا شب؛ در سرمای زمستان دریاچه آزادی. نفس به نفس هم پارو میزنند تا در مسابقات ژاپن نفس کم نیاورند و تیم اول مسابقات شوند. فقط طلاست که آنها را به آرزویشان میرساند؛ آرزویی که همه سختیها را برایشان راحت میکند؛ پاروزنی در مسابقات المپیک چین.
فکر میکردید در مسابقات قهرمانی آسیا اول شوید؟
آرزو معتمدی: خب، ما بیتجربه نبودیم که به فکر قهرمانی نباشیم. قبل از مسابقات قهرمانی آسیا، در مسابقات جهانی چک پنجم شدیم. در آن مسابقات از بیشتر کشورهای آسیایی جلو زدیم؛ برای همین میدانستیم در کره هم میتوانیم آنها را بگیریم.
سیما عروجی: رقابت خیلی سختی بود. 24 کشور آسیایی در این مسابقات شرکت کرده بودند ولی ما خیلی خوب نتیجه گرفتیم و برای اولین بار تیم ملی جوانان ایران قهرمان آسیا شد. ما در حضور چینیها – که حرف اول را در قایقرانی آسیا میزنند – قهرمان شدیم که این خودش کلی ارزش دارد.
گفتید قبل از مسابقات آسیایی در مسابقات جهانی پنجم شده بودید؟
بله. در مسابقات جهانی چک – که هفته اول مردادماه برگزار شد – برای اولین بار توانستیم در فینال مسابقات جهانی شرکت کنیم. ما در حضور 30 کشور دنیا به فینال A مسابقات رسیدیم. اصلا فکر نمیکردیم درکنار تیمهایی مثل آلمان، مجارستان و ایتالیا به فینال برویم. این تیمها قدرتهای مطرح جهان هستند ولی ما توانستیم و مقام خوبی هم گرفتیم.
باورتان میشد؟
معتمدی: اولش مطمئن نبودیم؛ بعد که نگاه کردیم و دیدیم تیم پنجم هستیم، کلی جیغ و داد کردیم. خیلی خوشحال شده بودیم. اصلا باورمان نمیشد. روز خیلی خوبی بود.
تیمهای دیگر چطور؛ آنها چه واکنشی داشتند؟
خب، فکر نمیکردند که مقام بیاوریم ولی وقتی به فینال رسیدیم، نظرشان عوض شد. برایشان خیلی جالب بود که من و سیما به فینال رسیدهایم. خیلی تبریک گفتند.
برای به دست آوردن این مقام چند ماه تمرین کردید؟
معتمدی: از دیماه سال85 تا حالا ما در اردو هستیم. هر روز ساعت 6صبح از خواب بیدار میشویم و روزی 3وعده هم تمرین میکنیم. فقط یک روز در هفته استراحت داریم.
عروجی: زندگیمان شده قایقرانی دیگر. صبح تا شب در دریاچه پارو میزنیم. تابستان و زمستان مشغول پاروزنی هستیم.
این صبح تا شب با هم بودنها به هم نزدیکتان کرد یا اینکه از قبل همدیگر را میشناختید؟
معتمدی: خب، این صبح تا شب بودن به صمیمیترشدنمان کمک کرده. من و سیما چند سالی است که با هم دوستیم و از قبل با هم شنا میکردیم. الان چند سالی است همدیگر را میشناسیم.
عروجی: الان 6 – 5 سالی میشود که با هم دوستیم ولی تازگیها خیلی بیشتر با هم هستیم. اصلا با هم خیلی راحتیم. من که وقتی با آرزو پارو میزنم، آرامش بیشتری دارم؛ انگار یک جورهایی خیالم راحت است که یارم با من هماهنگ است و زحماتم هدر نمیرود.
پس شناگر هستید؟
معتمدی: بله. مربی شنای ما مربی تیم ملی قایقرانی هم بود و ما را تشویق کرد. ما هم آمدیم و ماندگار شدیم.
عروجی: بله. من عضو تیم ملی شنای بانوان هم بودم. در چهارمین دوره مسابقات زنان اسلامی هم – که در ایران برگزار شد – مدال طلا گرفتم. این را هم بگویم که یک قایقران حتما باید شنا بلد باشد وگرنه خیلی خطرناک است؛ در تمرین و مسابقه هر لحظه امکان چپ شدن قایق وجود دارد؛ اگر قایقران شنا بلد نباشد خب، دیگر زنده نمیماند که به فعالیتهایش ادامه بدهد.
قایقرانی و پاروزدن چه جذابیتی برای 2 دختر نوجوان داشت که آمدید و ماندگار شدید؟
معتمدی: خب، اول اینکه ما در این رشته فرصت داشتیم خودمان را نشان بدهیم؛ در شنا فقط میتوانستیم در مسابقات داخل کشور شرکت کنیم ولی در قایقرانی به خاطر پوشش اسلامی – که مورد تایید کنفدراسیون آسیا و جهانی بود – میتوانستیم در رقابتهای رسمی و بینالمللی شرکت کنیم. قایقرانی رشته خیلی سختی است ولی خب، جالب است؛ کلی هیجان دارد ولی تا دلتان بخواهد هم سختی دارد.
عروجی: چرا فکر میکنید قایقرانی جذابیت ندارد؟ آب، قایق، موج، هیجان و رقابت برای رسیدن به خط پایان خودش کلی جاذبه دارد.
معتمدی: قایقرانی سختترین رشته ورزشی خانمهاست ولی لذتبخش هم هست. ما روزی 3 وعده تمرین میکنیم که هربار 2 ساعت و نیم بیوقفه پارو میزنیم و 20 تا 24 کیلومتر را طی میکنیم که تا شب میشود روزی 60 تا 70 کیلومتر. کمی هم تمرین بدنسازی انجام میدهیم. دونده هم هستیم؛ میدویم تا نفسمان برای مسابقه تنظیم شود.
خسته نمیشوید؟ صبح تا شب آب و پارو، قایق و تمرینات سخت؟
معتمدی: خستگی هم دارد ولی وقتی به هدفمان فکر میکنم، خستگیهایم را فراموش میکنم. ما باید به هدفمان – که حضور در المپیک است – برسیم. همین هدف نمیگذارد ناامید و خسته شویم.
عروجی: خب، ما هر روز یک کار تکراری انجام میدهیم؛ صبح تا شب پارو میزنیم؛ از درس و تفریح هم که خبری نیست ولی همه اینها را تحمل میکنیم که به هدفمان برسیم. ما تازه اول راه هستیم و باید قدرت تحملمان را بالا ببریم.
گفتید از درس خبری نیست، واقعا؟
معتمدی: نه اینکه خبری نباشد ولی مثل بقیه که نمیتوانیم به درس و مشقمان برسیم؛ البته من امسال مهندسی معماری قبول شدهام و از بهمنماه کلاسهایم را شروع میکنم.
مهندسی معماری چه ربطی به قایقرانی دارد؟
هیچی، همینجوری علاقه داشتم. خب، نباید که ربط داشته باشد.
خانم عروجی شما هم دانشجو هستید؟
نه، من یک سال از آرزو کوچکترم. امسال پیشدانشگاهیام.
در اردو درس هم میخوانید؟
روجی: بله، فدراسیون برایمان معلم میگرفت؛ البته برای همه درسها نه. خودمان باید در وقت استراحت، درسمان را بخوانیم. دیگر چارهای نیست.
خانوادههایتان راضی هستند؟
معتمدی: خب، از اینکه ورزش میکنیم راضی هستند و خودشان هم همیشه حمایت میکنند.
عروجی: آینده قایقرانی خیلی بهتر از شناست. وقتی میبینند ما در مسابقات آسیایی و جهانی مدال میگیریم، راضی میشوند.
تا حالا شده از قایقرانی خسته شوید و پارو را بیندازید داخل آب و تا خشکی شنا کنید و بگویید دیگر قایق سوار نمیشوم؟
معتمدی: اگر به ما توجه شود و کمی تحویلمان بگیرند، خستگی به تنمان نمیماند ولی آنطور که باید از ما حمایت نمیکنند. اگر یک دونده یا رزمیکار در مسابقات جهانی پنجم میشد یا در آسیا طلا میگرفت، همه روزنامهها و رادیو و تلویزیون، پر میشد از خبر و گزارش و مصاحبه با آنها؛ البته ما برای شهرت سراغ این رشته نیامدهایم.
عروجی: برای من هم پیش آمده که خسته شوم ولی ناامید نشدهام. گاهی فشار تمرینات آنقدر زیاد بوده که به خودم گفتهام دیگر پارو نمیزنم و از فردا دیگر نیستم ولی وقتی به هدفم فکر میکنم، پشیمان میشوم و دوباره سوار قایق میشوم.
راستی نگفتید کدامیک از شما جلوی قایق سوار میشود؟
عروجی: من همیشه جلو مینشینم. من ریتمدهنده هستم.
معتمدی: من هم هماهنگ میکنم. خروج و ورود پاروها را تنظیم میکنم تا ریتم به هم نریزد.
هنوز در اردو هستید؟
معتمدی: بله برای مسابقات انتخابی المپیک که در ژاپن برگزار میشود، تمرین میکنیم.
سهمیه المپیک را میگیرید؟
نمیدانم ولی امیدواریم؛ البته کار خیلی سختی است چون فقط قایق اول میتواند سهمیه المپیک را بگیرد. حالا کار سختتری داریم؛ بعد از قهرمانی در آسیا دیگر ما را میشناسند ولی ما امیدواریم به هدفمان برسیم.
انشاءالله سهمیه را میگیرید.
دعایمان کنید.
همشهری خانواده برای بیشتر ورزشکارها آمد داشته؛ 2 هفته پیش با امید زرگری – دوچرخهسوار تیم ملی – صحبت کردیم که هفته پیش در مسابقات آسیایی مدال طلا گرفت.
معتمدی: خدا کند برای ما هم آمد داشته باشد.