خود خبر و تحليلهاي گوناگون دربارهاش، موضوع اين يادداشت نيست. آنچه بهنظرم حيرتانگيز و هشداردهنده است حجم زياد به اشتراكگذاري و پخشكردن ويدئويي است كه عملا كمكي به هيچوجهي از اين ماجرا نميكند. دست بهدست شدن ويدئو و بازنشر انبوهش در فضاي مجازي تنها دستاوردي كه ممكن است داشته باشد، سادهكردن دسترسي به آن براي كساني است كه در معرض آسيب قرار دارند.
مواجهه با آسيبهاي اجتماعي و چگونگي پوشش خبرها و گزارشهاي مربوط به آن، مهارتي است كه استانداردها و خطوط قرمز مربوط بهخودش را دارد. در اين چند خط سعي ميكنم نكات مهمي را كه در پوشش خبرهاي مربوط بهخودكشي براي حفظ سلامت جامعه لازم است رعايت شود، مرور كنم؛ نكاتي كه اغلب به راحتي و به نفع ديدهشدن بيشتر يك پست يا توييت فراموش ميشوند.
اين نكات البته بهكار همه ما ميآيند؛ همه ما كه با دسترسي آسان به رسانههاي اجتماعي قدرت اين را داريم كه تبديل به يك عامل انتشار خبر و عكس و ويدئو شويم. منبع اين توصيهها، پروژهاي است كه در مدرسه روزنامهنگاري كلمبيا، يكي از معتبرترين مدارس روزنامهنگاري دنيا، با موضوع «روزنامهنگاري و تراما» انجام شده است و در تهيهاش از نتيجه بيش از ۵۰ پژوهش درباره خودكشي در نقاط مختلف جهان استفاده شده. محور اصلي بحث اين است كه رسانهها و نوع خبررسانيشان ميتواند كاملا در بالارفتن احتمال خودكشي افراد ديگري كه دچار آسيبهاي رواني هستند، مؤثر باشند.
ميزان اين تأثير، تابع حجم اخبار، طول زماني و شكل برجستهكردن خبر در پوشش رسانهاي است. استفاده از تيترهاي دراماتيك، تصويرهاي مشخص از محل و عكس قربانيان در آن و متنهاي احساسي كه باعث شكلگرفتن روايتهاي هيجانانگيز و داستاني ميشوند، ميتوانند باعث افزايش ميزان موارد خودكشي شوند. برعكس، پوشش كوتاه و مختصر واقعه ممكن است كساني را كه در معرض آسيب هستند، تشويق به كمك خواستن كند. اگر رسانهاي داريم، چه كاغذي چه ديجيتال، از وبسايت خبري گرفته تا رسانههاي اجتماعي نظير فيسبوك و توييتر و تلگرام، خوب است هنگام صحبت و اطلاعرساني و بازنشر خبرهاي مربوط به خودكشي اين موارد را رعايت كنيم:
- از تيترهاي حماسي پرجزئيات و احساسي دوري كنيم و به جايش از كلماتي در تيترها استفاده كنيم كه كمتر بار هيجاني دارند.
- از عكسها و تصاوير و ويدئوهايي كه محل حادثه، چگونگي انجام خودكشي، فرياد و بيتابي خانواده دوستان يا افراد حاضر را نشان ميدهند، پرهيز كنيم. در عوض براي پوشش خبر از عكسهاي مربوط به مدرسه، محل كار و زندگي و خانواده فرد استفاده كنيم.
- از توصيف حوادث و رخدادهايي كه در بازه زماني نزديك اتفاق افتادهاند بهعنوان «اپيدمي» يا «زنجيرهاي» يا «اوجگيري» و اصولا هر توصيف ديگري كه شديد و غليظ است، پرهيز كنيم. در عوض با دقت و با لحن آرام آن رخدادها را بررسي كنيم و از توصيفهاي سرد و غيراحساساتي (مثلا افزايش، بالاتررفتن) استفاده كنيم.
- در متن، خودكشي را توضيحناپذير، شگفتانگيز، پيشبيني نشده و از اين قبيل وصف نكنيم. درعوض در حاشيه خبر يا گزارش به نشانههاي هشداردهندهاي كه ممكن است بهخودكشي ختم شود و راهنماي اطلاعرسان براي افرادي كه چنين علائمي را در افراد نزديك مشاهده ميكنند، اشاره كنيم.
- اخبار خودكشي را با ادبيات اخبار حوادث پوشش ندهيم. متوجه باشيم كه اين نوع اخبار در حوزه سلامت عمومي ميگنجند.
- از انتشار و به اشتراكگذاشتن نقل قول، مصاحبه با پليس يا نخستين شاهدان و حاضران در صحنه درباره دليل خودكشي (كه اغلب بيدقت و ناقص است) اجتناب كنيم. در عوض از كارشناسان و روانشناسان آشنا با خودكشي كمك بگيريم.
رفتار رسانهاي در قبال حادثه اصفهان ،بهويژه در شبكههاي اجتماعي، از آنچه براي حفظ سلامت عمومي و آرامش افراد در معرض آسيب نياز داريم بسيار دور بود. اي كاش پيش از فشاردادن دكمه ارسال و به اشتراك گذاشتن تصاوير و ويدئوها، كمي بيشتر درباره نتيجه اين كار فكر كنيم.
نظر شما