در شهر تهران حتی به اندازه تعداد انگشتان یک دست سالن استاندارد نمایش وجود ندارد. همین تعداد سالن محدود هم، ظرفیت های بسیار کمی دارند و به هیچ عنوان جوابگوی سیل عظیم هنرمندان متقاضی این حوزه نیستند.
اما ماجرای کمبود سالنهای تئاتر به همین جا ختم نمیشود چون با وجود این کمبودها، همه ساله تعداد زیادی جشنواره در ایام مختلف سال برگزار میشود و طبعا در ایام جشنواره، سالنها در اختیار گروههای شرکت کننده قرار میگیرد.
به نظر میرسد بعضی از گروههای تئاتری، شرکت در جشنواره را فرصت مغتنمی برای استفاده از امکانات میدانند چون علاوه بر دریافت کمک هزینه، امکان روی صحنه بردن نمایش خود را مییابند؛ امکانی که برای بسیاری از فعالان این عرصه شاید چند سال یک بار پیش بیاید.
آیا جشنوارهها مهمترند یا امکان اجرای عمومی؟ جشنوارههای متعدد چه کارکردی دارند؟ مخاطبان این جشنوارهها چه کسانی هستند؟ آیا کارکرد جشنوارههای تئاتر در کشور ما همان کارکردی است که انواع جشنوارهها در سرتاسر دنیا دارند؛ یعنی مردم را با هنر آشنا کرده و آشتی میدهند؟ آیا برنامهریزیها در زمان برگزاری جشنواره به گونه ای است که تمام اهداف، محقق شوند یا نه، تعداد کم اجراها و ظرفیت کم سالنها این امکان را از بین میبرد و جشنوارههای تئاتر مخاطبی از میان عامه مردم ندارد؟
هادی مرزبان، کارگردان تئاتر معتقد است: هر برنامهای که باعث شود تئاتری روی صحنه برود میتواند برای تئاتر کشور مفید باشد اما به شرطی که تئاتر به معنای واقعی کلمه روی صحنه برود.
به این مفهوم که ما نباید به آمار و ارقام دل خوش کنیم و پولهای هنگفتی هزینه کنیم. بالطبع در هر جشنواره سفره بزرگی پهن است و آدمهای مختلفی هم بر سر این سفره می نشینند اما این کار ما مصداق همان مثل معروف شام و ناهار هیچی است.
مرزبان میگوید: جشنواره اگر فی نفسه به خاطر تئاتر و رونق آن باشد عالی است ، اینکه باعث شود گروههای شرکت کننده نمایشهای خود را برای مخاطب عام هم اجرا کنند نه اینکه هدف فقط جشنواره باشد و بعد از4-3 ماه تمرین کار را با 2 اجرا تمام کنند و بروند. با این قبیل کارها سیاست جشنوارهزدگی به وجود میآید و فقط وقت یک عده ای تلف میشود و عدهای به چند سکه دلخوش میکنند و برای عدهای هم که از قبل تعیین شدهاند بزرگداشت برگزار و جشنواره تمام میشود.
به نظر من اگر قرار است جشنواره برگزار شود در وهله اول باید به نحوی سیاست گذاری شود که مردم بیشتر تئاتر ببینند چون تئاتر برای مردم است، نه برای جشنواره. در سراسر دنیا هم جشنواره های هنری برگزار میشود تا فرصتی فراهم شود برای اینکه مردم آنها را ببینند.این کارگردان تئاتر البته معتقد است گاهی جشنوارهها باعث ایجاد اختلال در کار تئاترهای روی صحنه میشوند.
او میگوید: برای من هم این اتفاق افتاده که گاهی جشنواره منجر به توقف اجرای ما شد اما من باز هم میگویم اگر این کار به نفع تئاتر باشد هیچ اشکالی ندارد ولی متاسفانه در بسیاری مواقع جشنوارهها تنها بهانهاند و باعث لطمه زدن به تئاتر میشوند.
کیومرث مرادی اما معتقد است تمرکز باید روی اجراهای عمومی باشد تا جشنوارهها. چون جشنوارهها یک فضای مقطعی هستند برای کشف استعدادها و نشان دادن و معرفی فعالیتهای هنرمندان در طول یک دوره بخصوص.
او میگوید: به نظر من بزرگترین هدف و دورنمایی که میتوان برای تئاتر متصور بود این است که امکان اجرای عمومی برای گروههای تئاتری فراهم باشد و بر اساس آن به جشنواره دست پیدا کند؛ گو اینکه جشنواره هم اگر تعاریف مشخصی داشته باشد و در جستوجوی فضاهای جدید برای تولید تئاتر باشد، می تواند نقش موثری در ارتقای هنر تئاتر ایفا کند.
اما جشنواره زمانی خطرناک میشود که هدف اولیه یعنی اجرای عمومی فراموش شود. باید گفت اجرای جشنوارهای به صورت اهداف کوتاه مدت است و اجرای عمومی حالت اهداف بلند مدت را دارد. اگر قصد و هدف ما اهداف کوتاه مدت باشد به اهداف بلند مدت مان که همان نهادینه شدن تئاتر در کشور است نمیرسیم .جشنوارهها مثل جرقههایی هستند برای ثبت کسانی که می خواهند شناخته شوند ولی تئاتر باید اجرای عمومی و مخاطب داشته باشد.
اگر اجرای عمومی نداشته باشیم تئاتر فراموش میشود. اجرای عمومی به بقای گروههای تئاتری تضمین میدهد و گروه میتواند مخاطب و هویت خود را پیدا کند. متاسفانه امسال ما بزرگترین ضربه را در تئاتر خوردیم که همان بازسازی تئاتر شهر بود که البته بر گردن مرکز هنرهای نمایشی و هنرمندان تئاتر افتاد.
من یادآوری میکنم که تئاتر شهر به تنهایی برای تئاتر ایران و تهران خیلی کم است و این حقیقتی است که امسال مشخص شد. بزرگترین دغدغه ما کمبود امکانات سخت افزاری است؛ مگر میشود در یک شهر با 14میلیون نفر جمعیت در حال حاضر، یک سالن فعال تئاتر وجود داشته باشد؛ این برای هنرمندان و مدیریت تئاتر دردناک است.
سهراب سلیمی، کارگردان تئاتر مهمترین مسئله روز تئاتر کشور را تعطیلی تئاتر شهر میداند و معتقد است جشنوارهها جز بهانه و مستمسکی برای مسائل روبنایی به عنوان جریان تئاتر نیستند.
او میگوید: اصلیترین مسئله پیش از اینکه جشنوارههای تئاتری باشد این است که وقتی مرکزی مثل تئاتر شهر برای تعمیرات تعطیل میشود آیا تئاتر ما باید در سطح کلان تعطیل شود؟آیا این روزها هیچ سالن آمفی تئاتری در حوزه جغرافیایی تئاتر فعال است؟ به غیر از تالار مولوی که در حوزه دانشگاهی فعالیت میکند کدام مرکز فعال تئاتر را داریم؟به اعتقاد این کارگردان همه این مسائل در ارتباط با سیاستهای کلان متولیان این امر است که برنامه درست و اصولی ندارند.
حالا که تئاتر شهر تعطیل است آیا جریان زندگی تئاتر باید تعطیل و مختل شود؟ یا این جریان هر قدر هم کند باید ادامه پیدا کند. بهتر نبود که تعمیرات تئاتر شهر به صورت مقطعی اعمال میشد تا جریان تئاتر اینگونه ساقط نشود؟پس بحث اصلی ما در حال حاضر تعطیل بودن کل جریان تئاتر کشور است.
متاسفانه هیچ برنامهریزیای برای تئاتر وجود ندارد که ما بخواهیم در مورد آن حرف بزنیم و در نهایت به جشنوارهها و لزوم یا عدم لزوم برگزاری آنها برسیم.
تئاتر در کشور ما غریب مانده است و ظاهرا هیچ تعریفی برای قانونمند شدن تئاتر وجود ندارد، نه برای آموزش و نه برای جریانهای اجرایی. واقعیت این است که ما در سال 86 از هیچ جریان خاصی پیروی نمیکنیم چون وجود ندارد. تا زمانی که این تعاریف نهادینه نشدهاند همه حرفهای ما تکراری است و چیزی جز بهانهجویی تعبیر و تعریف نمیشود.
چیستا یثربی، کارگردان تئاتر ظاهرا این روزها در اعتراض به آن چه در یکی از جشنوارههای اخیر تئاتر رخ داده و از آن به بیعدالتی و کار بر اساس رابطه یاد میکند، ترجیح میدهد در مورد تئاتر هیچ صحبتی نکند.
او میگوید: تا زمانی که بانیان تئاتر ما افرادی هستند که بر اساس روابط کار میکنند و ضوابط را به راحتی کنار میگذارند من ترجیح میدهم بگویم برای من تئاتری وجود ندارد و فعلا از آن دوری میکنم.
هما روستا، کارگردان و بازیگر تئاتر اما در مجموع مخالف برگزاری جشنواره است. به اعتقاد او جشنوارهها باید به پیشبرد اهداف فرهنگی کمک کنند. اما در شرایطی که تعداد سالنهای نمایش ما بسیار کم است، برگزاری این جشنوارهها هیچ معنایی ندارد. او میگوید: جشنواره ها زمانی میتوانند موثر باشند که شکل تبلیغاتی به خود نگیرند، چون در این صورت نه تنها کمکی به تئاتر کشور نمیکنند بلکه مضرند.
باید تئاتر حرفه ای ما مورد توجه ویژه قرار بگیرد تا جشنوارههای ما با شرایط مطلوب تئاتر
حرفه ای، با شکوهتر و با کیفیت بالاتری برگزار شوند. در تمام دنیا جشنوارهها براساس اجراهای تئاتری شکل می گیرد، بنابراین ما باید به تئاتر نگاه جدیتر داشته باشیم تا موجب رواج تئاتر شویم و سپس به فکر برگزاری جشنوارهها باشیم. در حقیقت جشنوارههای معتبر دنیا از تجربیاتی که در تئاتر ایجاد می شود نشأت میگیرد.
در نهایت به نظر میرسد اهالی تئاتر کشور با نفس برگزاری جشنواره هیچ مخالفتی ندارند اما به شرطی که جشنوارهها مانع از دستیابی آنها به همین امکانات حداقلی که وجود دارد، نشوند.
مشکلات پیش روی تئاتر در کشور ما و در صدر آنها کمبود سالنهای نمایش سبب شده وضعیت تئاتر در کشور ما چندان عادی نباشد. در چنین شرایطی به نظر میرسد حداقل اقدام منطقی که میتواند از سوی دستاندرکاران امر صورت بگیرد، برنامهریزی سنجیده و اصولی برای برگزاری برنامه های جانبی همچون جشنوارهها و ...است؛ برنامهای که حداقل امید اهالی تئاتر کشور را ناامید نکند.