30 مهرماه امسال ساكنان روستاي ميرزاپانگ شهرستان گاليكش در استان گلستان، در زمينهاي اطراف روستا با صحنه هولناكي روبهرو شدند. آنها جسدي را ديدند كه كاملا سوخته بود و وحشتزده پليس را خبر كردند. تيمي از كارآگاهان جنايي استان گلستان راهي محل حادثه شدند و تحقيقات براي كشف راز اين جنايت آغاز شد. بررسيهاي اوليه از اين حكايت داشت كه قرباني يك زن است اما هيچ سرنخي كه هويت او را فاش كند بهدست نيامد. در اين شرايط جسد به پزشكي قانوني منتقل و تحقيقات براي شناسايي هويت مقتول شروع شد.
- دخترم گم شده
چند روز از ماجرا گذشته بود كه زن ميانسالي با مراجعه به پليس خبر از گم شدن دخترش داد. او گفت: دخترم به همراه شوهر و بچههايش زندگي ميكردند اما حالا چند روزي است كه او ناپديد شده است. وقتي از شوهرش سراغ او را گرفتم، گفت بهخاطر اختلافاتي كه بين آنها بود، دخترم قهر و خانه را ترك كرده و او هم از سرنوشت وي خبر ندارد. اما احساس ميكنم دامادم دروغ ميگويد و اتفاق شومي براي دخترم رخ داده است.
با اظهارات اين زن، مأموران راهي خانه دخترش شدند و به تحقيق از شوهر او پرداختند. اين مرد گفت: من و همسرم اختلافات زيادي داشتيم و او از مدتي قبل سر ناسازگاري گذاشته بود. در نهايت يك روز صبح كه از خواب بيدار شديم از همسرم خبري نبود و نه من و نه بچههايم نميدانيم كه او كجا رفته است. اظهارات اين مرد عجيب بهنظر ميرسيد و از طرفي ردگيريهاي پليس براي يافتن ردي از زن گمشده بينتيجه مانده و هيچيك از دوستان و آشنايانش نيز از او خبر نداشتند. از آنجا كه گم شدن زن 36ساله همزمان بود با پيدا شدن جسد سوختهاي در اطراف روستا، اين فرضيه كه جسد متعلق به اين زن باشد مدنظر قرار گرفت و بررسيها وارد مرحلهاي تازه شد.
- آزمايش دياناي
كارآگاهان براي كشف حقيقت به آزمايش دياناي روي آوردند. نتيجه اين آزمايش مشخص كرد جسد سوخته متعلق به زن گمشده است و به اين ترتيب شوهر او در فهرست مظنونان قرار گرفت. اين مرد بار ديگر به اداره آگاهي منتقل شد اما اين بار نتوانست مأموران را فريب دهد و در بازجوييها چارهاي جز اقرار به جنايت نديد. او گفت: از وقتي معتاد شده بودم با همسرم دچار اختلاف شده بوديم. او از وضع زندگيمان ناراضي بود و همين باعث شده بود كه مدام با هم درگير شويم. از طرفي مدتي بود كه بهخاطر مصرف شيشه دچار توهم شده بودم.
تصور ميكردم كه او قصد دارد مرا ترك كند و اين توهم آنقدر شديد شد كه تصميم گرفتم او را به قتل برسانم. من دو خانه دارم كه در يكي از آنها كسي زندگي نميكند. شب حادثه همسرم را به بهانهاي به خانه خالي كشاندم و در آنجا با ضربه تبر وي را به قتل رساندم. سپس جسدش را داخل گوني قرار دادم و با موتور آن را به زمينهاي اطراف روستا منتقل كردم. نيمه شب بود و كسي در آن حوالي نبود. به همين دليل از موتورم مقداري بنزين كشيدم و با آن جسد را آتش زدم و به خانه برگشتم. پس از آن نيز به بچههايم و مادرزنم گفتم كه او بهخاطر اختلافاتي كه با هم داشتيم قهر و خانه را ترك كرده است.
به گفته سرهنگ مجتبي مروتي، رئيس پليس آگاهي استان گلستان، راز اين جنايت با كمك آزمايشهاي تخصصي در آزمايشگاه جنايي پليس آگاهي فاش شد و متهم 30آبان ماه، يعني يكماه پس از ارتكاب جنايت به قتل همسرش اعتراف كرد و با قرار قانوني راهي بازداشتگاه شد. به گفته وي، تحقيقات تكميلي در اين پرونده ادامه دارد.
نظر شما