استادان رسانه در اين نشست همزمان، به مناسبت چهارمين سال درگذشت دكتر كاظم معتمدنژاد، از مقام پدر علم ارتباطات در ايران تجليل كردند. اين نشست عصر روز يكشنبه با حضور هادي خانيكي، سيدفريد قاسمي، احمد مسجدجامعي و ميرعابديني كه همگي از استادان ارتباطات و تهرانشناسي هستند، برگزار شد.
- روزنامهنگاري زندگي به جاي روزنامهنگاري درگيري
هادي خانيكي، استاد علوم ارتباطات درباره اينكه تهران چطور در مطبوعات بازنمايي ميشود و به چه بخشي از تهران در مطبوعات پرداخته ميشود؟ گفت: «خوشبختانه در شرايط فعلي نوع جديدي از روزنامهنگاري در تهران رواج يافته كه آن را روزنامهنگاري اجتماعي ميناميم. سبكي از روزنامهنگاري كه تهران را تنها در حادثهها نميبيند.« خانيكي در ادامه به نقش و ارتباط روزنامه همشهري در رواج روزنامهنگاري اجتماعي اشاره كرد و گفت:« به ياد دارم در سال 1371زماني كه آقاي كرباسچي تصميم گرفت كه تهران صاحب رسانه و روزنامهاي شود با برخي دستاندكاران اين حرفه و صاحبنظران در اين رابطه بسيار بحث و گفتوگو كرد. روزنامه همشهري از دل همين همانديشيها بيرون آمد و همفكريها به اين نتيجه رسيد كه تهران روزنامهاي نياز دارد كه وقتي همه آن را ميخوانند احساس نكنند بمبي زير پايشان در حال انفجار است. اين روزنامه بايد مردم تهران را دعوت به زندگي كند.
روزنامه همشهري براي اين تأسيس شد كه زندگي را در تهران نشان بدهد. چون معمولا ما روزنامهنگاران عادت كردهايم كه ارزش خبري را در برخورد و حادثه ببينيم. روزنامه همشهري آن زمان برخلاف ديدگاههاي روز در مورد خبر منتشر شد؛ يعني هم در شكل و هم در محتوا و طراحي اوليه طوري پيش رفت كه ايجاد دلهره و اضطراب در مخاطب نكند. اين رويكرد حالا در روزنامه نگاري تهران ادامه پيدا كرده است. در واقع ميتوان گفت نوعي روزنامهنگاري كنشگر در حال شكلگيري است؛ سبكي كه تنها به رساندن خبر اكتفا نميكند و در روزنامهنگاري كنشگر ابعاد اجتماعي و زندگي مخاطبان آشكار است.
روزنامهنگاري صلح نيز جايگاه خود را پيدا كرده است. روزنامهنگاري كه ارزشها را براساس همزيستي، مدارا و گفتوگو تعريف ميكند. ما در شهري مثل تهران تصور ميكنيم كه زندگي در شهر تنها با ساخت بزرگراهها و... ممكن ميشود اما فكر نكردهايم كه تهران بدون گفتوگو، تهران بدون زيستن است. اين گفتوگوها با رويكرد تازه روزنامهنگاري تهران در ارتباط است. مانند روزنامهنگاري راهحلگرا كه تنها به برجستهسازي و بزرگنمايي موارد خاص اكتفا نميكند بلكه در كنار اين موضوعات سعي ميكند به راهحلها هم بپردازد. در تهران ذيل روزنامه همشهري روزنامهنگاري محلي در حال رشد و نمو است. همشهري محله روزنامه نگارياي است كه سعي ميكند با تأمين نيازهاي اطلاعاتي محلي به رفع مشكلات شهري و شهروندي بپردازد. اينها همه نمونههايي از روزنامهنگاري نوين است.»
- تقريبا نيمي از مجوزها هنوز امكان انتشار پيدا نكردهاند
خانيكي در ادامه از آخرين وضعيت مطبوعات كشور و شهر تهران گفت: در زمينه مطبوعات در تهران اين سؤال مطرح است كه وضعيت تاريخي مطبوعات در تهران چه نسبتي با توسعه مطبوعات و توسعه ايران دارد. براي توسعه مطبوعات 6شاخص كمي وجود دارد كه با آن ميتوان فراز و فرود مطبوعات را سنجيد؛ اين شاخصها متغير تيراژ، متغير نوع نشريات، محل انتشار، دوره انتشار، گرايش نشريات و طول عمر نشريات است. متغير تيراژ در نشريات شاخص مشخصي است. هر وقت جامعه، جامعهاي پرنشاط و مشاركتجويي باشد تيراژ مطبوعات نيز افزايش مييابد؛ بهعنوان مثال در دوران ملي شدن صنعت نفت و همچنين مشروطه شاهد افزايش تيراژ نشريات كشور بوديم.
او ادامه داد:«نشريات براساس شرايط سياسي و اجتماعي كه جامعه با آن مواجه است يا به حساسيتهاي جامعه درباره اين موضوعات مطرح و خاص ميپردازد يا به انعكاس حواشي اين موضوعات حساسيتبرانگيز توجه ميكند. شاخص محل انتشار هم بسيار مهم است. هنگامي كه جامعه در فرازهاي توسعه قرار دارد نشريات تنها در پايتخت انتشار نمييابد و كانونهاي فعال نشر مطبوعات به دوردستهاي ايران هم ميرود. هر وقت وضعيت نشريات وضعيت خوب و مناسبي باشد دورههاي انتشار به هم نزديكتر است؛يعني در وضعيت مناسب مطبوعات تعداد روزنامهها بيشتر از هفتهنامه و تعداد هفتهنامهها بيشتر از ماهنامهها، سالنامهها و گاهنامههاست.
برعكس هنگامي كه وضعيت مطلوب نباشد تعداد روزنامهها بسيار كمتر از هفتهنامهها و... است. در جامعه توسعهيافته، نشريات وارد تمامي حوزهها ميشود. همانطور كه به سياست ميپردازد به اقتصاد و اوقات فراغت و زنان و كودكان هم ميپردازد.در رابطه با طول عمر مطبوعات بايد بگويم كه متأسفانه جوانمرگي از مهمترين عارضههاي مطبوعات در ايران است. طبق آماري كه بنده از وزارت ارشاد گرفتهام تقريبا نيمي از مجوزها هنوز امكان انتشار را پيدا نكردهاند و اين اصلا شاخص خوبي نيست.»
- 10هزار عنوان نشريه در تهران
در ادامه اين نشست سيدفريد قاسمي، استاد علوم ارتباطات در رابطه با تهران و مطبوعات گفت: ساختوسازهاي مداوم، پهناافزاييها و اقدامات بيرويهاي كه در طول تاريخ در شهر تهران صورت گرفته باعث شده كه ما الان دقيقا محل چاپ نخستين نشريه ايران را نتوانيم تعيين كنيم. فقط ميدانيم حدودا چاپ اين نشريه جنوب سراي همايون در ميدان ارگ بوده است. در بررسي ردهبندي تاريخي مجموعه نشريات و مطبوعاتي كه در استانها منتشر شده متوجه شدم تنها جايي كه براي آن كاري انجام نشده، شهر تهران است. حتي در سالهاي اخير نيز خانه مطبوعات يا اداره كل فرهنگ و ارشاد شهر تهران بروشورهايي كه در نمايشگاه مطبوعات در رابطه با اين موضوع منتشر ميكند بر پيشاني آنها نوشته شده به جز شهر تهران. در اين بروشورها شهرهاي تابع استان تهران و 14اداره تابعه فرهنگ آمارشان ميآيد و تنها يك اداره بينام و نشان است آن هم اداره شهر تهران است كه در كلانشهر تهران در مورد سابقه مطبوعاتش كاري نشده و اثر مستقلي هم منتشر نكردهاند.
قاسمي در ادامه از پژوهش قابل تاملي در مورد مطبوعات تهران گفت كه اخيرا انجام داده؛ پژوهشي كه حاوي اطلاعات مهم و آمارهاي خيرهكننده است:« بنده از روي علاقه شخصي و دلخواسته در حال گردآوري اثري در رابطه با مطبوعات شهر تهران هستم و در بررسيهايي كه انجام دادهام در 90سال اول روزنامهنگاري يعني از سال 1215تا 1304هجري شمسي(دوره قاجار) به 561عنوان نشريه رسيدم كه در تهران منتشر شدهاند. دقيقتر بگويم يك عنوان در شهرري و 560عنوان نشريه در تهران منتشر شده است. همچنين در 90سال اول روزنامهنگاري علاوه بر 561عنوان نشريه، در تهران 290عنوان شبنامه و شبهروزنامه منتشر ميشد كه آنها را نيز شناسايي كردهام.
51عنوان نشريه زمان قاجار هم شناسايي شده كه محل نشر آن مشخص نيست. با خواندن مطالب، بررسي نوع كاغذ و شيوه چاپ در حال شناسايي محل چاپ اين نشريات هستم. اين آمار روبه فزوني است. در همين شهر تهران در يك مجموعه خصوصي به 6عنوان نشريه دوره قاجار برخوردم كه هيچ كدام به ثبت نرسيده و همچنين 3عنوان از اين نشريات مربوط به شهر تهران است. با توجه به پژوهشهايي كه در زمينه مطبوعات تهران انجام دادهام گنجينه نا مكشوف يا كم مكشوفي در رابطه با مطبوعات تهران وجود دارد. از پاييز 1304تا زمستان 1357بيش از 3500عنوان نشريه در تهران منتشر شده كه بيشتر عناوين از شهريور 1320تا مرداد 1332به چاپ رسيده است. به تقريب ميتوان گفت از سال 1215تا 1396خورشيدي يعني از آغاز چاپ نشريات تا امروز در تهران بيش از 10هزار عنوان نشريه منتشر شده است. همچنين ميتوان گفت نشرياتي كه از سال 57تا 96يعني در طول 39سال منتشر شده بسيار بيشتر از نشرياتي است كه از سال 1215تا1357منتشر شده است. از سال 57تا سال 71نيز حدود 2هزار عنوان نشريه در تهران منتشر شد. در مورد آمار 25سال اخير بايد گفت اين آمار مخدوش است. علت آن نشريات دانشگاهي است كه در اين دوره به كتابخانهها راه پيدا كرد و از اينرو تفكيك نشريات دانشگاهي از نشريات عمومي زمانبر است و بعد از اين جداسازي ميتوان آمار دقيقي از نشريات تهران در 25سال اخير ارائه داد.
او در پايان سخنرانياش به تهران مطبوعاتي و نسبت تهران با روزنامهنگاري اشاره كرد و گفت: «لازم است بگويم كه 22منطقه تهران در نسبت با روزنامهنگاري و مطبوعات ايران است؛ حتي تهرانسر، پيكانشهر، ورزشگاه آزادي و دهكده المپيك نيز نسبت مطبوعاتي دارند و حتي پارك چيتگر هم نسبت دارد با روزنامهنگاري؛ اين منطقه در دوره پهلوي دوم محل تيرباران روزنامهنگاران بود. خلاصه تمام مناطق تهران از كوچههاي نشر گرفته تا گذرگاههاي ترور روزنامهنگاران، با مطبوعات نسبت دارد.
- روزنامهنگاران و فضاي آزادي بيان
احمد ميرعابديني، استاد علوم ارتباطات و از ديگران شاگردان استاد كاظم معتمدنژاد، پدر علوم ارتباطات ايران است. او در اين نشست به نقش مطبوعات تهران در سالهاي اخير اشاره كرد و گفت: «مطبوعات تهران بسيار در اين سالها باليدهاند. روزنامهنگاران زحمت بسياري ميكشند و در اين شرايط سخت، كار خود را به بهترين نحو انجام ميدهند؛ كار كردن در فضاي پرشتابي كه حفظ مطبوعات و بقاي آن بسيار سخت و حساس است. اما اين بالندگي تا حد زيادي به تلاش روزنامهنگاران و بعد از آن تلاش استاداني چون دكتر معتمدنژاد وابسته است. امروز ما مطبوعات خواندني در تهران كم نداريم و همچنين نويسندگان خوب نيز كم نداريم اما بايد فضاي مناسب آزادي بيان براي آنها مورد توجه قرار بگيرد.»
ميرعابديني در پاسخ به اين پرسش كه فضاي آزادي بيان امروز چگونه است، اينطور توضيح داد:« امروز ما شاهد تغييرات مهمي هستيم كه مربوط به تكنولوژي و فناوري اطلاعات است. به گمان بنده فضاي آزاديبيان تا به امروز تغييرات بسياري شاهد بوده كه اين روند ادامه دارد. فضاي عمومي آزادي بيان با توجه به رشد تكنولوژي و فناوري ارتباطات گسترش يافته اما از اين غبطه ميخورم فضاي عمومي براي آزادي بيان باز شده ولي از اين فضا به اندازه كافي بهره نميبريم؛ چراكه حرفها مسئولانه و با اعتبار گفته نميشود. به همينخاطر نياز هست كه فضاي آزاديبيان به حرفه روزنامهنگاري بيشتر داده شود تا مسئولانهتر، آگاهانهتر و سنجيدهتر از آزادي بيان استفاده شود.»
- چه نوشتههايي منتشر شود؟
احمدمسجد جامعي، عضو شوراي شهر تهران: مطبوعات 181ساله در كشور ما با تعدد و تنوع بسياري همراه بوده است. روزنامه نگاري محلي همان مولفهاي است كه ميتواند جزء به جزء يك شهر را تعريف كند. در تهران با توجه به ناهمگوني بسياري كه در عرصههاي مختلف در مناطق و محلههاي اين شهر ميبينيم توسعه نشريات محلي براي پرداختهاي موشكافانه و مثمرثمر، ضرورتي غيرقابل انكار است. نشريات محلي هم در تهران بايد اخبار و مطالب همان محل و مزيت نسبي آن را پوشش دهند كه اين نكته قابل بررسي است. ما تجربه نشريه محلي عودلاجان را داشتيم اما متأسفانه روايت ملي در نشريات محلي ديده ميشود. اما سؤال اصلي اين است كه اگر آقاي معتمدنژاد الان در اين شرايط فعلي مطبوعات بود، چه كار ميكرد؟ آقاي محيط طباطبايي به اين سؤال پاسخ داده و ميگويد كه اگر نوشتهاي به اخلاق جامعه و به رفع مشكلات مردم كمكي نميكرد، مانع انتشار آن ميشد.
نظر شما