سه‌شنبه ۵ دی ۱۳۹۶ - ۱۹:۲۰
۰ نفر

همشهری آنلاین: هری فرانکفورت، استاد فلسفه، از اندک‌شمار فیلسوفان حرفه‌ای در عصر حاضر است که مخاطبان عام یافته و شهرتش از مرزهای دفتر و دانشگاه فراتر رفته است.

حرف مفت، صدق یا کذب؟!

عمده‌ی آوازه و اعتبار او به واسطه‌ی انتشار دو کتاب دلایل عشق و در باب حرف مفت است که هر دو کتاب به فارسی ترجمه و در نشر کرگدن منتشر شده است. فرانکفورت در این اثر می‌کوشد از خلال مفاهیمی چون شیادی، نادرست‌نمایی، دروغ‌گویی و لاف‌زنی به ما درکی از مفهوم حرف مفت بدهد. کتاب «در باب حرف مفت» با ترجمه‌ی محسن کرمی منتشر شده است.

نشست هفتگی شهر کتاب روز سه‌شنبه بیست‌وهشتم آذرماه به نقدوبررسی کتاب «در باب حرف مفت» اختصاص یافت. در این نشست حسین بیات، ساجد طیبی و محسن کرمی حضور یافتند.

  • عادتی که به مهارت بدل می‌شود!

کرمی در ابتدا ضمن اشاره به آرای مولف درباره‌ی چیستی «حرف مفت» گفت: حرف مفت دو بدیل در کنار خود دارد: حرف راست و حرف دروغ. حرف راست، آن‌چه را در واقعیت وجود دارد، بازنمایی می‌کند؛ حرف دروغ جای‌گذاری یک بطلان به جای حقیقت است. حرف مفت در پی بازنمایی و قبولاندن دروغ نیست؛ حرف مفت اساسا به حقیقت کاری ندارد و آن را کناری می‌نهد؛ هم‌چنین معیارهای صدق و کذب را نیز وامی‌نهد؛ حال آن‌که در راست و دروغ دغدغه‌ی حقیقت وجود دارد. دغدغه‌ی آن‌که مفت می‌گوید، خودفروشی و جلوه‌فروشی است. این‌گونه است که حرف مفت‌زن گاه راست هم می‌گوید؛ چراکه هدف او صداقت نبوده است.

وی در ادامه دلیل برگزیدن این اثر برای ترجمه را نیز شرح داد و اظهار داشت: این کتاب به دلایلی برای من اهمیت یافت؛ آن‌چنان‌که پروژه‌های دیگر را معلق گذاشتم و آن را پیش گرفتیم. آن‌چنان‌که مولف می‌گوید، در این روزگار حرف مفت بسیار زیاد است؛ این اولین دلیل من بود. دلیل دیگر این است که حرف مفت بسیار خطرناک است؛ از یک‌سو به این دلیل که آن‌ها که حرف مفت می‌زنند، رفته‌رفته به حقیقت بی‌توجه می‌شوند؛ این عادت می‌تواند به یک مهارت بدل شود. از دیگرسو حرف مفت برای مخاطبان نیز خطرهایی را به دنبال دارد؛ اگر آن‌ها حساسیت خود را نسبت به شنیدن حرف مفت از دست بدهد، پس از مدتی دیگر نمی‌توانند تفاوت میان حرف مفت و حرف حساب را دریابند. دلیل دیگری که به گزینش این اثر برای ترجمه انجامید، این است که به اعتقاد من ما ایرانی‌ها هم در مقام حرف مفت‌زنی و هم در مقام حرف مفت‌شنوی بسیار ورزیده‌ایم.

مترجم در شرح دلیل دیگر مترتب بر انتخاب این اثر برای ترجمه، به قول دیگری از مولف اشاره کرد و افزود: فرانکفورت اشاره دارد بر این‌که سیاست‌مداران حرف مفت‌زنان بسیار قهاری‌اند؛ به گمان من هم همین‌طور است؛ گویا آن‌ها بزرگ‌ترین حرف مفت‌زنان عالمند. اما در سه حوزه‌ی مهم دیگر باید رد حرف مفت را پی گرفت؛ یکی حوزه‌ی علم (علوم انسانی و فلسفی) است؛ دیگری عالم هنر است و سوم قلمرو معنویت است. در این سه حوزه نیز حرف مفت‌زنان بسیار وجود دارند که نباید از آن‌ها غافل شد.

  • کتاب و مساحت جهل ما

بیات در ابتدا به دو مولفه‌ای اشاره کرد که باید در سنجش یک کتاب در نظر آورد؛ وی تصریح کرد: به گمان من در سنجش هر کتاب باید لذت‌بخشی و فایده‌بخشی آن را در نظر آورد. از آن‌پس باید فایده‌ی یک کتاب را در سه چیز جست. اولین آن‌ها دانش‌افزایی اثر است؛ یعنی بعد از خواندن کتاب باید احساس کنیم به بخشی از دانش ما افزوده شده است یا از مساحت جهل‌مان کاسته شده است. دومین فایده که باید از کتاب انتظار داشت، جرح‌وتعدیل، بهبود یا اصلاح مهارت‌های ماست. سومین فایده‌ی یک کتاب این است که روحیات یا فضائل فکری‌مان را بهبود بخشد یا اصلاح کند؛ باید از هر کتابی توقع داشته باشیم، فضائل درونی ما را بهبود بخشد. من بر اساس همین معیارها کتاب «در باب حرف مفت» را بررسی می‌کنم.

وی افزود: اگر بخواهیم خواندن این اثر را از همان صفحه‌ی اول آن آغاز کنیم، با این جمله رویارو می‌شویم: «یکی از بارزترین وجوه فرهنگی ما این است که حرف مفت در آن خیلی زیاد است.» به این ترتیب بحث این کتاب از یک پدیده‌ی اجتماعی و فرهنگی آغاز می‌شود و از آن‌پس به چیستی حرف مفت اشاره می‌کند؛ مولف بر این نکته تاکید دارد که ما گویا می‌دانیم حرف مفت چیست و به خوبی می‌توانیم آن را تشخیص دهیم و از این‌روی فهم روشنی نداریم از این‌که حرف مفت چیست، چرا این‌قدر زیاد است، چه کارکردها و معنایی دارد؟ بنابراین او می‌خواهد ابتدا به چیستی حرف مفت بپردازد؛ ثانیا می‌خواهد چگونگی تمیزدادن آن از مفاهیم مشابه را نیز شرح دهد. مولف هم‌چنین بر این تاکید دارد که آن‌چه در این‌باره طرح می‌شود یک نظریه است که ابعاد گوناگون این مفهوم را می‌گشاید.

بیات در ادامه شیوه‌ی مولف در پیش‌برد بحث را تشریح کرد؛ وی در این‌باره گفت: فرانکفورت می‌خواهد با یک تحلیل اکتشافی کار خود را پیش برد؛ به این معنی که در پی شرح مفاهیمی است که در بطن این واژه وجود دارد و دانسته یا ندانسته از سوی کاربران یک زبان به کار گرفته می‌شود؛ او پی کشف تحلیلی است تا بتواند بر اساس مولفه‌های آن، این مفهوم را توضیح دهد. مولف کار خود را از معنای این کلمه و اجزای آن در فرهنگ لغات آکسفورد آغاز می‌کند. مولف از آن‌پس به تحلیل برخی آرای دیگران درباره‌ی این مفهوم و مفاهیم مشابه می‌پردازد و تشابه‌ها و تفاوت‌های آن‌ها را بررسی و قیاس می‌کند. او در پی این رویکرد سه مفهوم اساسی را برای پیش‌برد بحث خود برکشیده و به کار می‌گیرد و در نهایت به یک تعریف دست می‌یابد.

بیات ضمن اشاره به گفته‌های پیشین خود درباره‌ی فوایدی که یک کتاب باید داشته باشد، تصریح کرد: به اعتقاد من این اثر می‌تواند در کسب هر سه فایده ما را یاری‌رسان باشد؛ اول این‌که می‌تواند بخشی از جهل ما را بکاهد، بخشی که به ساحت زبان و گفتار مربوط می‌شود؛ اگر بدانیم که تنها با دوگانه‌ی راست و دروغ رویارو نیستیم و یک سه‌گانه در برابرمان است، جهل ما کاسته می‌شود و در ساحت زبان داناتر خواهیم شد. این اثر می‌تواند مهارت ما را در تشخیص یاوه (چه وقتی خودمان مرتکب می‌شویم و چه وقتی مخاطب آن هستیم) افزایش دهد. سوم این‌که اگر بدانیم باید دغدغه‌ی حقیقت را داشته باشیم، کم‌تر به یاوه‌گویی گرایش خواهیم داشت. البته به اعتقاد من این کتاب می‌تواند دانش و مهارت دیگری را هم در ما ایجاد کند؛ می‌تواند از حیث روش‌شناختی نیز برای مخاطب خود مفید باشد؛ هم‌چنین می‌توان گام‌هایی که مولف در تعریف و بررسی مفهوم حرف مفت برداشته است، در باب مفاهیمی دیگر برداشت و درباره‌ی آن‌ها اندیشید. بنابراین این اثر می‌تواند دانش ما را افزایش دهد، روش‌شناسی و مهارت را در ما فزونی بخشد و هم‌چنین می‌تواند فضیلت‌های فکری ما را ارتقا دهد.

وی در انتها برخی مصادیق حرف مفت را به اختصار برشمرد و بر اساس مولفه‌های مندرج در کتاب آن‌ها را تحلیل کرد.

  • حرف مفت خطرناک‌تر از دروغ

طیبی با اشاره به این‌که این اثر بر مبنای یکی از سخنرانی های مولف در دانشگاه ییل شکل گرفته است، سخنان خود را آغاز کرد؛ وی در این‌باره گفت: فرانکفورت عضو دپارتمان فلسفه‌ی دانشگاه ییل بود؛ البته او این سخنرانی را در دپارتمان فلسفه و برای فلاسفه‌ی حرفه‌ای صورت نداد؛ این سخنان در یکی از نشست‌های ماهانه‌ی اساتید دپارتمان‌های مختلف ایراد شد؛ در این نشست‌ها اساتید درباره‌ی کار خود می‌گفتند. وقتی او سخنانش را درباره‌ی حرف مفت می‌گوید، یکی از اساتید فیزیک از آن استقبال می‌کند؛ چراکه به زعم وی ییل پایتخت حرف مفت جهان است. فرانکفورت تاکید می‌کند که آن فیزیک‌دان به حضور ژاک دریدا و پل دومان در دپارتمان نقد ادبی پست‌مدرن اشاره داشت. به اعتقاد من در انتهای کتاب اشاره‌ای مبهم به این سنت فکری شده است؛ البته دغدغه‌ی اصلی متن کتاب نیست؛ به نوعی در میان سطور قرار دارد و گویا فرانکفورت به آن سنت فکری اشاره دارد و آن را بستری برای حرف مفت می‌داند.

وی ضمن اشاره به پرسشی که در صفحات انتهایی کتاب طرح شده است سخنان خود را ادامه داد: «چرا حرف مفت این‌قدر زیاد است؟» یکی از پاسخ‌ها به حضور افرادی اشاره دارد که رویکردهای شکاکانه را رواج داده‌اند؛ مولف اشاره دارد بر این‌که گویا فرهنگ امروز، شهروند خوب را کسی می‌داند که درباره‌ی همه‌چیز موضع داشته باشد، عقیده داشته باشد و نظر بدهد؛ شهروند جامعه‌ی دموکرات باید چنین ویژگی‌هایی را داشته باشد؛ به عقیده‌ی مولف گویا این ضرورت به افراد جامعه تحمیل می‌شود. به عقیده‌ی فرانکفورت بدیهی است که ما نمی‌توانیم درباره‌ی همه‌چیز باور و عقیده داشته باشیم؛ باور و عقیده معطوف به صدق و کذب است؛ اما وقتی باور داریم که جامعه از ما می‌خواهد درباره‌ی همه‌چیز نظر بدهیم، آن‌گاه لاطاعلات‌گفتن را آغاز می‌کنیم. به اعتقاد من یافتن چرایی افزایش حرف مفت، نکته‌ای در خور توجه است.

طیبی افزود: مولف در این اثر مرتبا هشدار می‌دهد که حرف مفت از دروغ خطرناک‌تر است؛ آن‌چنان‌که گفته شد، دروغ یک تعهد حداقلی به صدق دارد؛ به این معناکه آن‌که دروغ می‌گوید، می‌خواهد حقیقتی را که می‌داند وارونه جلوه دهد؛ دروغ در دیس‌کورسی مطرح است که در آن حقیقت اهمیت دارد؛ اما در حرف مفت هیچ تعهدی به صدق و کذب نیست و از این‌روی حرف مفت خطرناک‌تر است. نکته‌ی در خور توجه دیگر این است که ما در رویارویی با حرف مفت تسامح بیش‌تری داریم و به سادگی آن را می‌پذیریم. مولف در باب چرایی این رویکرد نیز تامل می‌کند و ما را در این‌باره نیز هشدار می‌دهد. فرانکفورت مفهوم حرف مفت را تحلیل مفهومی می‌کند، اما راه‌کاری برای چگونگی رویارویی با آن ارائه نمی‌دهد. مترجم در یادداشت خود پیشنهادی در این‌باره طرح کرده است؛ او می‌گوید: «به گمان من بهترین و شاید یگانه طریقی که می‌توانیم و باید در قبال حرف مفت‌زن‌ها پیش بگیریم، این است که نشان دهیم سخنان‌شان حرف مفت است، نه این‌که ساده‌لوحانه در تلاش برای بررسی یکایک مساله‌نماهایی باشیم که این استادان حرافی در کلاف‌هایی سردرگم و رشته‌هایی بی‌پایان به هم می‌بافند و دامن ما می‌اندازند تا روزها و ماه‌ها و سال‌ها و حتا قرن‌ها با آن سرگرم باشیم و به جستن سرنخ‌ها و گشودن گره‌هایی دلخوش داریم.»

وی چگونگی به‌کارگیری این رویکرد را در معرض پرسش قرار داد و از آن‌پس تاکید کرد: به اعتقاد من می‌توان حرف مفت را تحلیل مفهومی کرد؛ آن‌چنان‌که گفته شد، حرف مفت وابسته به انگیزه‌های گوینده‌ی آن است و از این‌روی نمی‌توان به سادگی نشان داد که حرفی، حرف مفت است. به گمان من تصویر روشنی وجود ندارد از این‌که چگونه می‌توان نشان داد، حرفی حرف مفت است.

کد خبر 393828

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha