روزهاي امتحان را دوست دارم. کمک ميکنند کمي از نيمکتها و تختهها و درسها فاصله بگيريم، نه چون دوستشان نداريم، نه! چون نميخواهيم تکراري شوند.
روزهاي امتحان را دوست دارم، چون احساس ميکنم کاري به کار آدم ندارند و نيمکت و تخته سر به سرم نميگذارند. ميتوانم يک گوشه بنشينم و از شاعر محبوبم شعر بخوانم يا با داستانهاي تخيلي شبهايم را بگذرانم يا براي دوچرخه بنويسم. اين آخري بهترين بخش اين روزهاست...
روزهاي امتحان را دوست دارم، چون هرچه به من آزادي بدهد و رهايم کند تا کمي براي دوچرخه باشم يا شايد دوچرخه براي من، دوستداشتني است.
رضوانه خلج، 16ساله
خبرنگار افتخاري از تهران
- من و امتحان رياضي
سلام. حالتان چهطور است؟ حال من كه اصلاً خوب نيست! امتحان رياضي در شرف وقوع است!
اگر شما بهجاي من باشيد چهكار ميکنيد؟
بهتان بر نخورد، اما شايد از آندسته شاگرداني هستيد که شب امتحان آنقدر درس ميخوانند که کتاب به دست و پايشان ميافتد که جان مادرت، اينقدر رياضي نخوان! علوم نخوان!
اگر از آن دستهايد، شايد اين توضيحات به درک بهتر اوضاع کمک کند:
1. معلم رياضي ما، معلم رياضي نيست.
2. روبات است.
3. ماشينحساب مهندسي است.
4. امتحان قبلي رياضي بيشتر از امتحان رياضي کلاس هفتم به تستهاي طبقهبنديشدهي کنکور رياضي فيزيک شباهت داشت.
5. کمک!
فکر ميکنم ديگر قانع شده باشيد که اينجانب با وجود علاقهي اسبقم به درس شيرين رياضي، چه ساعتهاي گوارايي را با معلم گرانقدرم سپري ميکنم.
علاوه بر اين مشكلات اين معلم گرانقدر انتظار دارد در زمان تدريسش ساکت باشيم!
وقتي يک نفر دارد پاي تابلو براي خودش دربارهي قاعده، ضرب در ارتفاع حرف ميزند، شما ميتوانيد ساکت باشيد؟
معلم ما براي اينکه تفهيم کند دقيقاً کي بايد ساکت باشيم، 10دقيقه به 10دقيقه تذکر ميدهد: حرف نزن. بچهها، گرفتيد؟!
خلاصه من فردا امتحان رياضي دارم. دعا کنيد از اين امتحانجان سالم به در ببرم!
آيهسادات آذريان
13ساله از دزفول
عكس: نوشين صرافها
خبرنگار جوان از تهران
نظر شما