به گزارش مهر، محمد درویش در نشست بررسی انتقال آب مازندران به سمنان اظهار کرد: نکتهای که کمتر در طرح انتقال آب مازندران به سمنان به آن پرداخته شده، این است که چندین کشور در دریای کاسپین سهم دارند و هر گونه بهرهبرداری باید مورد موافقت همه کشورها باشد.
وی افزود: اگر فعالیت یکسویهای انجام دهیم، آب را برداریم و پسماند شورش را برگردانیم؛ یا حتی اگر آب را ببریم و در سمنان شیرین کنیم، روی بومسازگان دریای کاسپین اثر خواهد داشت و با این کار، به دیگر کشورها که رویه مشابه را در پیش بگیرند، چراغ سبز نشان میدهیم تا بدون توجه به اثرات فرامنطقهای، فعالیتهای مخرب خود را پیش ببرند.
عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع ادامه داد: ما بیش از دیگر کشورها در این حوزه آسیبپذیر هستیم، از ظرفیت گرمایی ویژه دریای کاسپین استفاده میکنیم و رویشگاه هیرکانی، حیات خود را مرهون این ظرفیت گرمای ویژه است.
درویش تأکید کرد: درآمد صیادی ما نیز معطوف به اینجاست و بخش بزرگی از گردشگري ما از این دریا تغذیه میشود؛ اگر این موضوع را در نظر بگیریم، این طرح میتواند بسیار خطرآفرین باشد.
وی تصریح کرد: در طرحهای توسعه در روسیه چندین طرح سدسازی و انتقال آب روی رودخانه ولگا در نظر گرفته شده است؛ آبی که ولگا به دریای خزر میریزد، بیش از سه برابر کل آب قابل استحصال کشورماست و ۹۰ درصد حیات دریاچه وابسته به آن است؛ قطعاً روسیه از اجرای طرح انتقال آب دریای خزر به سمنان حمایت هم میکند تا بعد برای اجرای طرحهای خود مشکلی نداشته باشد.
عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع اظهار کرد: سفیر ترکیه در پاسخ به اعتراض ما به سدسازیهای این کشور در طرح موسوم به (گاپ) گفت که شما چگونه این اعتراض را دارید، وقتی که خودتان این همه طرحهای انتقال آب روی کارون را دارید، این همه سدسازی کردهاید و این همه طرحهای مخرب دیگر را اجرا کردهاید؟ ما هیچ پاسخی نداشتیم به دلیل بیاخلاقی که خودمان مرتکب شدهایم، دچار بزرگترین بحران قرن هستیم.
درویش گفت: نکته دوم این است که اصولاً بعد از انقلاب چندین طرح انتقال آب انجام شده که یکی از بزرگترینها طرح هفت باغ علوی بود که هرکس که آنجا را دیده باشد، شگفتزده میشود که چگونه در منطقه خشک کویری، چنین طرحهایی اجرا شده است؛ بخشی از حقآبه هریرود به آن اختصاص پیدا کرده و بعدتر هم پروژه بزرگ انتقال آب کوهرنگ کلید خورد، بعد طرح انتقال آب به یزد انجام شد و ۱۰۵ میلیون مترمکعب آب به یزد میرود.
وی افزود: در زمان ریاست جمهوری احمدینژاد، طرح مشابهی برای سمنان آغاز شد و آقای روحانی هم که از همان استان است، این طرح را پیگیری میکند. سؤال اینجاست که آمایش سرزمین، کجای این فرآیند را دارد؟ آیا باید چشم به راه آمدن رئیسجمهوری مثلاً از کهگیلویه و بویراحمد باشیم تا مشکلات آن استان حل شود؟
عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع تصریح کرد: بیش از ۳۵ درصد مدیران ما از اصفهان میآیند، آیا وجود این رانت کمکی به وضع زیستبوم اصفهان کرده است؟ دیگر مدیران ما با انجام این طرحها، چه وضعیتی را برای استان خود فراهم کردهاند؟
درویش اظهار کرد: در همدان نیروگاهی اجرا شد که به حجم عظیمی آب نیاز دارد، درحالی که چنین پتانسیلی آنجا وجود نداشت و به بزرگترین فروچالههای کشور در فامنین بدل شد؛ حاصلخیزترین زمینهای کشاورزی ما از بین رفت و نیروگاه سیکل ترکیبی در فارس بر پریشان حالی اهالی دریاچه پریشان افزود.
وی افزود: چندین رئیس بانک مرکزی و وزیر باعث شدند صنعت آببَری مثل فولاد مبارکه را در اصفهان مستقر کنیم ، فعالیتهای هستهای را که هفت برابر آببرترین صنعت یعنی فولاد به آب نیاز دارد، به قلب کویر در نطنز بردهایم.
عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع تصریح کرد: ۳۰۰ قنات را در شرق اشترانکوه در اثر انتقال آب به قم نابود کردیم و بحران حاشیهنشینی آن، نتایج خود را در شلوغیهای اخیر نشان داد؛ اما هنوز هم همین روند مدیریت تداوم دارد.
وی با بیان این که نیت خیر کافی نیست؟ پرسید: آیا واقعاً وضعیت یزد و اصفهان بهتر از شرایط قبل از انتقال آب شده است؟ اصفهانی که به اندازه یک رودخانه کامل زایندهرود، به آن آب منتقل کردهایم، به ازای هر لیتر آب جدید، ۵ برابر بارگذاری کردهایم؛ در حالی که اگر این کار را نکرده بودیم، درد را حس میکردند و تلاش میکردیم مسئله را با روشهای خردمندانه حل کنیم.
درویش ادامه داد: بخشی از مصیبتی که در یزد میبینیم به دلیل مدیرانی است که فکر میکنند کاشت یونجه در یزد که بیشترین تبخیر آب را هم دارد، افتخار است؛ یزدی که امنترین استان بود حتی در اردکان که از امنترین شهرهای این استان بود، اکنون با سرقت و مسائل اجتماعی دست و پنجه نرم میکند.
عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع تصریح کرد: سمنان از بین ۳۱ استان تا امروز کمترین آسیب محیطزیستی را دیده است؛ میتواند قطب گردشگری طبیعی، تاریخی و فرهنگی ما باشد. مردم سمنان از آرامترین و متعادلترین مردم ما هستند، اما همه اینها را میخواهیم از سمنان بگیریم. ما امروز نه نگران مردم مازندران، بلکه به فکر منافع مردم خود سمنان هستیم.
وی یادآور شد: چرا به جای ۱۰ میلیارد تومان هزینه کردن برای انتقال آب، کار سادهتر را انجام نمیدهیم و جلوی هدر رفت آب موجود را نمیگیریم؟
درویش گفت: نکته آخر این که اگر آب شور در مبدأ شیرین شود، فاجعه به بار میآورد چرا که ما همین الان هم ۹۰ درصد ماهی خاویاری خود را از دست دادهایم؛ میزان آلودگی آب دریای کاسپین ۴۰ برابر حد مجاز است و هیچ ظرفیتی برای آلایندگی بیشتر نداریم. حال سؤال اینجاست اگر هم آب را شور منتقل کنیم و آن را در سمنان شیرین کنیم چه اتفاقی میافتد؟ اگر در اثر زلزله یا بر اثر فرآیندهای شیمیایی و یا هر دلیل دیگری لوله آسیب ببیند و این حجم بزرگ آب شور در کوهستانهای حاصلخیز و جنگلهای هیرکانی ما رها شود، فاجعهای به مراتب بزرگتر از انفجار اتمی رخ خواهد داد.
عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع در پایان خاطرنشان کرد: ما میلیاردها پول خرج میکنیم تا کیفیت زندگی مردم را بهتر کنیم و این کار بسیار نابخردانهای است؛ یعنی پول خرج میکنیم تا مردم زیادی را بکشیم و کیفیت زندگی را پائین بیاوریم؛ اگر اسم این کار حماقت نیست پس حماقت چیست؟
نظر شما