دل به آسمان گره زدهاند و خود را در فراخنای صحرای عرفات میبینند، آن لحظه که حجت الله در این سرزمین حضور مییابد و با خالق خود مناجات میکند او که همه جا هست و آشنای همگان است.
همه زمزمه میکنند، زمزمه که نه، اعتراف، اعتراف به گناهان عمد و سهو اعتراف به زشتیهای اعمال و کردارهای ناپسند، اعتراف به تهمتهای ناروا و غیبتهای ناصواب ...
"ثم انا یا الهی، المعترف بذنوبی فاغفرها لی، اناالذی اسات، اناالذی اخطات، اناالذی هممت، اناالذی جهلت...
خدای من، من به گناهانم اعتراف میکنم، آنها را ببخش، منم که بد کردم، منم که خطا کردم، منم که تصمیم به گناه گرفتم، منم که نادانی کردم و..." آری خطا کردم، گناه کردم، اما آمدهام و عذر تقصیر آوردهام به این امید که شاید پذیرفته شود.
"الهی ان رجائی لا ینقطع..."
پروردگارا امیدم هیچگاه از تو قطع نمیشود، حتی اگر نافرمانیت کرده باشم چنان که از دلم ترس تو زائل نگردد و همه آن عوالم مرا به سوی تو آورده و علمی که نسبت به کرم و بزرگواری تو دارم، مرا به درگاه تو افکنده است.
دل در جوشش شناخت الهی وضو میسازد و نماز یقین را در صحرای عرفات ادا میکند،سرزمینی که گویند همه پیامبران از آدم و نوح و ابراهیم (ع) و محمد (ص) در آن وقوف کردهاند و موعود آخرالزمان (ع) هم در این روز و در این جایگاه حضور دارد.
امروز روز نیایش، روز عرفه، روز بیعت با خدای خویش و ایستادن برای "وقوف" از خویشتن خویش، رهایی از بندگی تن و راز و نیاز با "صمد" بینیاز است.
روز شناخت، روز بندگی و عبودیت، روز استغفار و حضور در محضر او که همیشه حاضر است و بیعت دوباره با او که هزاران بار پیمانش شکسته و باز آمدهایم تا شاید رافت و رحمتش را بر ما جاری سازد.
شناختی که از نخستین مخلوق خالق جهان حضرت آدم آغاز شد و او به توسط جبرئیل بر این جایگاه معرفت یافت، آن چنان که گویند آدم و حوا پس از هبوط در زمین یکدیگر را در این زمین یافتهاند.
عرفه، شهود بر جمال الهی، وقوف بر خویشتن ناساز خویش، بر عصیان و غفلت عمد و سهو خویش، بر کرم و جود او و نعمتهای بیانتها و رحمت و الفت اوست.
همه آمدهاند با لبهایی خشکیده از عطش و دلهایی ترسان از خوف او، پشتی خمیده از بار عصیان و نافرمانی او و چشمانی خیس اماامیدوار به احسان و مغفرتش.
آمدهاند، تا پس از وقوف در جایگاه شناخت او به آگاهی رسیده و خوان مشعر را پشت سر نهند و در وادی منا، سرزمین آرزوها و قرب الهی ساکن شوند و قربانی کنند، تمامی هر چه منیت و شهوت و خودخواهی است.
طلب کردهاند و عشق ورزیدهاند و آمدهاند معرفت یابند و به مرز بینیازی و توحید برسند.
در این قربانگاه، باید جلوههای زشت آدمی را سربریده و فقط سرسپرد به او که مبدا همه چیز و لایق سرسپردگی است،تا این گونه به حیرت و فقر از تمامی وابستگیها و دلبستگیها رسیده و فنا یافت در ذات احدیت او.
آخرین ساعات روز عرفه، اینجا هم چون عرفات، مملو از هزاران هزار جمعیت مشتاقی است که از گوشه، گوشه این سرزمین آمدهاند و با تمام وجود، خود را در محضر او مییابند.
اینجا خود مقدس است، سرزمین توس، آستان هشتمین خورشید، خاکی که به واسطه وجود مقدس علی بن موسیالرضا(ع) قداست یافته و راهی نزدیکتر برای اتصال عشاق زمینی به ملکوت است.
آمدهاند، تا باری از گناهانشان را بگذارند و با وجودی سبکتر به زندگی بازگردند.
آمدهاند، تا چون او که در صحرای عرفات در دامنه کوه به نیایش خالق آسمان و زمین، اشک ریخت و گفت:"من چیزی ندیدم مگر اینکه خدا را با آن و پیش از آن و بعد از آن دیدم"، برای لحظاتی در حرم امن الهی آرامشی درونی یابند.
عرفات سرزمینی است که گفتهاند، سبب وقوف حاجیان در این خاک آن است که مردم از این جایگاه به گناه خود اعتراف میکنند.
مردمانی که اگر نتوانستند در عرفات به دعا بنشینند، از گوشه،گوشه ایران زمین به مشهد آمدهاند تا در جوار این بارگاه مقدس با توسل به آن وجود مبارک،در آستانه عیدی فرخنده طلب آمرزش و تبرا از آلودگی و پلیدی نمایند.
در حال و هوای ناب این لحظات، در میان ذکرها و دعاها، صدای همهمه، گریه و نیایش وقوف یافتگان در حرم رضوی، بارش باران خود جلوهای از بارش رحمت حق بر بندگان است.
جمعیت در این نم باران و سردی هوا، شانه به شانهی هم در طول صحن سر پوشیده امام خمینی (ره) و سایر صحنها و رواقها، نشسته و دعا بر لب، دستی به آسمان و گوشه چشمی به خزانه رافت این امام همام دارند.
آنان میدانند که در این روز، هیچ دعا و نیایشی بیپاسخ نمیماند، چه رسد در چنین جایگاه مقدسی و در توسل به وجود پاک علیبن موسیالرضا(ع).
باشد تا خداوندا ما را از خیر و خوبی که نزد اوست، به دلیل شر و بدی- هایم بینصیب مگرداند.
مشهد - ایرنا