مهدي طارمي از آن دسته آدمهايي است كه هيچ مشابهي برايش در فوتبال ايران پيدا نميشود
نه ميشود او را با علي كريمي مقايسه كرد كه سبك فوتبالشان به هم شباهت داشت، نه با عليرضا جهانبخش كه از همنسلهاي او به حساب ميآيد و بدون حاشيه مدتهاست در اروپا پاسگل ميدهد و دل هلنديها را ميبرد.
طارمي فارغ از تمام كيفيتهاي بارز فنياي كه در سبك فوتبالش به چشم ميخورد اما مرزهاي بيتفاوتي و باري بههرجهتبودن را جابهجا كرد
پسري كه يك پايتخت را با تصميمهاي عجيبوغريبش به هم ريخت و تهاش روبهروي دوربين تلويزيوني نود، تماشاگران پرسپوليس را تهديد كرد كه حلالشان نميكند.
كسي كه در چندماه گذشته رفتارهاي غيراخلاقي و بيادبي به شخصيتش گره خوردهاند كه او را همزمان مقصر و قرباني بدانيم. اين چندنفر مقصران نابودي يكي از مستعدترين فوتباليستهاي ايراني هستند
كسي كه در بيستوپنجسالگي چنان دچار استهلاك شده كه در به پايان خط رسيدنش شك نداشتهباشيم.
- علياكبر طاهری
این شگرد مدیرعامل سابق پرسپولیس است؛ اینکه مصلحت را مانند موم توی دستانش بگیرد و هر کاری میخواهد با آن انجام بدهد. طاهري قرارداد گولچ را بهانه میکند و به جای 20 هزار دلار واقعی که برای کشاندن او پای قرارداد با پرسپولیس نیاز است، از حسین هدایتی 200 هزار دلار میگیرد و وقتی با اتهام دروغگویی مواجه میشود
از مدارک موجود این پول در سیستم حسابداری باشگاه میگوید. او برای حفظ سکوی قدرتی که در اختیار داشت، هر کاری لازم بود، انجام داد
از سكوت در برابر این و آن، تا دست بردن در قرارداد مهدی طارمی، فقط به این بهانه که هواداران دوست دارند طارمی به پرسپولیس بازگردد.
او مشت نمونهي خروار مدیرانی است که آینده و مدیریت و تصمیمهای مدیریتیشان را به چیزی به نام «مصلحت كوتاهمدت» گره میزنند؛ مصلحتی که گاهی به شکل خطا و دروغ درمیآید
گاهی به شکل زدوبندهای پشتپرده و بعضیوقتها هم افشاگری علیه همدیگر. حتی اگر حرفهای مهدی طارمی هم مثل باقی صحبتهایش در این مدت رنگی از واقعیت نداشته باشد
تاثیر پررنگ مدیرعامل پرسپولیس بر تمام اتفاقات و حواشیای که سرخها تجربه کردند بر کسی پوشیده نیست؛ کسی که اگر به قدر مهدی طارمی مقصر نباشد، جایگاه نفر دوم فهرست مقصرها شایستهی اوست.
- حسین هدایتی
حسين هدايتي در يك ماه گذشته خودش را به عنوان يك «بازنده» جا زده است. در نقش هواداري كه دلش براي پرسپوليس ميتپد و به خاطر همين دلباختگي، هر كسي سر راهش قرار گرفته پولي از او كنده و بعد هم خداحافظ.
اسپانسر ثروتمند عاشقشهرت جلوي دوربين برنامهي نود مينشيند و از كلاه گشادي ميگويد كه طاهري و تركاشوند براي قرارداد با گولچ سرش گذاشتهاند و كلي پول و يورو ازش تيغيدهاند.
نمايشي كه حسين هدايتي ترتيبش را داده بود، پايانبندياي ساده داشت؛ مردي كه به خاطر ارادت قلبياش به پرسپوليس مورد سوءاستفاده قرار ميگيرد.
دوهفته بعد وقتي مهدي طارمي چمدانهايش را به مقصد قطر بست، هدايتي فايل صوتياي را منتشر كرد كه طارمي از او ميخواهد پول تركها را بدهد و او را از قفس تركها نجات دهد.
نمايش هدايتي حداقل بين هواداران پرسپوليس هم مقبول افتاده و كافي است سري به اينستاگرام او بزنيد و كامنتهاي همدردي دوآتشههاي قرمز را در حمايت از او بخوانيد اما زير لايهي بيرونياي كه حسين هدايتي شيفتهي به نمايش گذاشتن آن است
مردي زندگي ميكند كه در تمام اين سالها كنار پرسپوليس بوده و پولهايش بيشتر از اينكه ناجي سرخها باشد، باعث به وجود آمدن حواشي و نتايج بد شدهاند.
زماني را به ياد بياوريد كه او رئيس هيئتمديرهي سرخها بود و با پولهايش هر روز يك تصميم جديد و بيحاصل ديگر ميگرفت. يك روز افشين قطبي را سرمربي پرسپوليس ميكرد، روز ديگر افشين پيرواني را و چندهفتهي بعد «نلو وينگادا».
ماحصل تمام پولهايي كه حسين هدايتي در پرسپوليس هزينه كرد، جز آشفتگي و سردرگمي و البته تا حدود زيادي دور زدن قوانين براي پرداختهاي خارج از عرف به بازيكنان، هيچ دستاورد ديگري براي پرسپوليس نداشت.
بعد از استارت پرسپوليس برانكو براي قهرماني در ليگ برتر، حسين هدايتي تمام سعياش را كرد كه سهمي از «اسب برنده»ي پرسپوليس داشته باشد اما تمام سهم حسين هدايتي در پرسپوليس دوستداشتني اين سالها، يورو خرج كردن پاي بازيكن تمامشدهاي مثل گولچ و بازيكن قدرناشناسي مثل طارمي بود و البته پولهايي كه به ستارههاي پرسپوليس ميداد و بعد به حساب قرارداد اسپانسري «استيلآذين ايرانيان» ميگذاشت كه پشت لباس سرخها حك شده بود.
با نبودن حسين هدايتي در پرسپوليس احتمالا چندميلياردي به بدهيهاي صدميليارد توماني سرخها اضافه ميشد اما بودنش از پرسپوليس اقامتگاهي براي بازيكنان متوهم و دندانگرد ساخت كه مهدي طارمي فقط يكي از آنهاست.
منبع: همشهري جوان
نظر شما