همشهری آنلاین: هنوز مراسم اختتامیه جشنواره فیلم کن ۲۰۱۷ برگزار نشده بود که بسیاری از منتقدان و کارشناسان جایزه بهترین بازیگر زن را متعلق به دایان کروگر برای بازی در «محوشدگی» فاتح آکین می‌دانستند. بازیگر ۴۱ ساله آلمانی / آمریکایی در نخستین نقش کارنامه‌اش با زبان مادری حضوری حیرت‌انگیز دارد و «نقشی برای تمام عمر» را با تمام وجود ایفا کرده است.

محوشدگی

به گزارش همشهري آنلاين، کروگر در «محوشدگی» به نقش مادری آلمانی ظاهر شده که انتقام مرگ همسر ترک‌تبار و فرزند جوان خود را از نئونازی‌ها می‌گیرد. او که در جوانی برای خواندن درس بازیگری به فرانسه رفته بود، این روزها مدام بین پاریس و نیویورک در رفت و آمد است. ستاره نسبتا جوان ابتدا وارد دنیای مد شد و پس از آن در نقش‌هایی نه‌چندان مهم در «تروی»، «حرامزاده‌های لعنتی»، «گنجینه ملی» و... به چشم آمد.

بازی در نقش اصلی سریال جنایی «پل» هم دیگر حضور جدی کروگر در عرصه بازیگری است؛ پروژه‌ای که در دو فصل و 26 قسمت در سال‌های 2013 و 2014 از شبکه FX پخش شد. «شجاعانه‌ترین نقش‌آفرینی» کارنامه کروگر باعث شد «محوشدگی» جایزه گلدن گلوب بهترین فیلم خارجی‌زبان را برای آکین به ارمغان بیاورد. هر چند فیلم در این بخش نامزد اسکار نشد. او در گفتگو با واشنگتن پست از این می‌گوید که از کجا آمده و دوست دارد کجا برود.

  • دیدن «محوشدگی» شاید برای تماشاگران بریتانیایی و آمریکایی عجیب باشد. هر چه باشد آنها معمولا تو را کنار ستاره‌هایی چون نیکلاس کیج و براد پیت دیده‌اند!

مطمئن نیستم که می‌توانستم این نقش را پنج سال پیش هم بازی کنم. «تروی» در واقع دومین فیلمی بود که من بازی کردم و یک‌شبه به بازیگری سرشناس تبدیل شدم. نمی‌دانم، شاید هم سزاوار آن همه توجه نبودم. مانده بودم که قرار است پس از ایفای نقش هلن در «تروی» کجا بروم. راستش بخت با من یار است که همیشه در فرانسه مشغول بوده‌ام؛ جایی که کارم را آنجا آغاز کردم و به مدرسه بازیگری رفتم. آنجا همواره نقش‌های قابل توجه به من داده‌اند اما اینجا در آمریکا بیشتر نقش‌های مکمل بازی می‌کنم. برای اینکه «محوشدگی» ساخته شود، دو چیز اتفاق افتاد؛ یکی بالا رفتن سن من و دومی یافتن کارگردانی که بخواهد بخت خود را با تو بیازماید، تو را بالا ببرد، تو را به جایی برساند که شاید خودت هم مطمئن نیستی شایستگی‌اش را داری یا نه.

  • انتظار داری با سر و صداهایی که درباره فیلم تازه‌ات راه افتاده، مسیر حرفه‌ای تو عوض شود؟

بله. از حرف‌ها که چنین برمی‌آید اما من هیچ انتظاری ندارم. سپاسگزار واکنش‌هایی هستم که به فیلم نشان داده شده و مرا هم مورد لطف قرار داده‌اند. من فقط می‌خواهم به کار کردن ادامه بدهم. اگر یک بازی بتواند تو را به گزینه یک کارگردان تبدیل کند، چه بهتر اما من دوست ندارم وابسته به دیگران باشم. به همین دلیل است که پروژه‌های خودم را معمولا خودم تهیه می‌کنم. امیدوارم سریالی کوتاه که در دست دارم درباره هدی لامار (بازیگر و مخترع فقید آمریکایی) تا پایان سال به مرحله تولید برسد و بتوانیم آن را سال 2019 به نمایش بگذاریم.

  • می‌خواهم درباره «محوشدگی» حرف بزنیم بدون لو دادن داستان. نکته جالب و عجیب فیلمنامه این است که برخلاف باور رایج، یک مهاجر مسلمان قربانی شده و سفر شخصی کاتیا هم نوعی بنیادگرایی و بسیار تکان‌دهنده است.

پایان‌بندی سخت‌ترین بخش کار بود. من هم مثل تو وقتی فیلمنامه را خواندم مطمئن نبودم می‌خواهم به عنوان بازیگر در آن حضور داشته باشم و چطور می‌توانم دگرگونی کاتیا را باورپذیر از آب دربیاورم. وقتی داشتم برای نقش آماده می‌شدم، به مدت شش ماه با قربانیان تروریسم و خانواده‌های آنها دیدار می‌کردم و همه چیز می‌دیدم. از جمله کسانی که آرزویشان گرفتن انتقام بود. سرانجام به این نتیجه رسیدم که همین انتقام می‌تواند راه و روش کاتیا باشد. خوشحالم که فیلم انتهای داستان را باز می‌گذارد و شما به دلایل کارهای کاتیا فکر می‌کنید. مثل هر فیلم دیگر، این هم یک پیشنهاد برای تماشاگر دارد: «اگر شما بودید چه می‌کردید؟»

  • به نظر می‌رسد نمای پایانی نقشی کلیدی در فهم داستان دارد؛ یک دنیای واژگون.

من می‌دانستم که آن صحنه قرار است جنجالی شود و فاتح هم می‌دانست که قرار است بحث‌انگیز شود. ما یک فیلم ساخته‌ایم که می‌تواند دستمایه تفسیرهای مختلف باشد. نمای محبوب من آن نبود. بلکه نمایی بود که دارم به سوی تریلر محل مخفی شدن نئونازی‌ها می‌روم. ابتدا محو هستم و به تدریج در نقطه ثقل تصویر قرار می‌گیرم. این به نظرم استعاره مرکزی داستان است که از تصمیم کاتیا پرده برمی‌دارد.

  • آیا نقش کاتیا برای تو چالشی‌تر بود یا مثلا نقش سونیا کراس؛ کارآگاه مبتلا به سندروم اسپرگر در سریال «پل»؟

این یکی به نوعی آسیب‌پذیری و برهنگی روحی نیاز داشت. جایی برای پنهان شدن نبود و من برای اولین بار نقشی را بازی کردم که خودم هم از آن می‌ترسیدم. احساس خفه‌شدگی داشتم. برای اولین بار حس می‌کردم مرز میان زندگی شخصی و زندگی حرفه‌ای من مخدوش شده است. فکر نمی‌کنم بتوانم چنین نقشی را هر سال بازی کنم. در «پل» وقتی تو نقش شخصی را با ویژگی‌های پزشکی بازی می‌کنی، آن هم می‌تواند چالش‌برانگیز باشد. باید مراقب باشی یک جامعه خاص را از خودت نرنجانی. هر چند اینها بیشتر به فنون بازیگری ربط دارد تا احساس آدم.

  • مراسم گلدن گلوب امسال شبی خاص برای شنیده شدن صدای زنان و داستان‌های زنانه بود. از جمله فیلمی که تو در آن بازی کرده‌ای. نظرت درباره تغییرهای فرهنگی به ویژه با توجه به جنبش‌های اخیر در هالیوود چیست؟

نیمی از جمعیت جهان را زنان تشکیل می‌دهند و من نمی‌دانم صنعت سینما کی و چگونه به دنیایی مردانه تبدیل شد. واقعا درک نمی‌کنم. این بهترین زمان و موقعیت برای روایت داستان‌های واقعی از دنیای زنان است. ما همه آن چیزی هستیم که مردان روی این سیاره هستند: قوی، ضعیف، آسیب‌پذیر، احمق، گیج و البته زیبا و باهوش. ما قله‌هایی فراوان برای فتح کردن داریم و می‌خواهیم مردها قهرمان ما باشند، از ما حمایت کنند. من چهار سال پروژه هدی لامار را در دست داشتم اما کسی نمی‌خواست آن را بسازد. سال گذشته بود که ناگهان مردم به داستانش علاقه‌مند شدند

کد خبر 397833

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha