در این مواقع - هرچند کمتر - دانش و فناوری هم بینصیب نمیمانند و گاه در کنار سایر حوزهها، مراجع و منابع معتبر در بین رویدادهای علمی هم برترینهای سال را انتخاب و اعلام میکنند. در این شماره و شماره بعد، نگاهی داریم به مهمترین کشفهای علمی سال2007 به انتخاب مجله «تایم».
1 - درخشانترین ابرنواختر ثبتشده
سالی که گذشت، ستارهشناسهای دانشگاههای برکلی و تگزاس، بزرگترین و درخشانترین انفجار ستارهای مشاهدهشده تا به امروز را گزارش کردند. این اولین بار بود که دانشمندان، مرگ ستارهای تقریبا 100 تا 200بار بزرگتر از خورشید را بهچشم خودشان میدیدند.
فقط تعداد معدودی از 400میلیارد ستاره موجود در کهکشان راه شیری به این اندازه بزرگ هستند. این ستاره بر اثر برخورد با یک سیاهچاله در فاصله 240میلیون سال نوری زمین منفجر شده بود. وقتی محققان گزارش خود در این زمینه را در ماه مه (اردیبهشت) منتشر کردند، 8ماه متوالی بود که میشد انفجارهای شدید این ابرنواختر را دید.
ستارهشناسها عقیده دارند با بررسی این ابرنواختر، میشود سرنخهایی درباره نحوه مرگ پرجلوه ستارههای بزرگ ابتدای پیدایش عالم پیدا کرد. دانشمندان حدس میزنند بهزودی شاهد انفجار یک ستاره بزرگ اما بسیار نزدیکتر به زمین خواهند بود.
2 - نقشهبرداری از انسان
در ماه سپتامبر (مهر)، ماوریک کریگ - زیستشناس مشهور - ماهیت ژنتیک خودش را به دنیا نشان داد. او با همکاری گروهی از محققان، موفق شد زنجیره ژنتیک کامل خود - شامل تمام DNAهای بهارثرسیده از هر کدام از والدیناش - را بهدست بیاورد و به نمایش بگذارد و این کار برای اولین بار بود که در مورد یک انسان انجام میشد.
کار عظیم کریگ، دانش را یک قدم بزرگ بهسوی شخصی کردن پزشکی و درمان برای هر فرد نزدیک کرد. به این ترتیب، میشود ریشههای ژنتیک عوارض و خطرات بزرگی مانند بیماریهای قلبی را برای هر فرد بهطور اختصاصی شناسایی کرد و برای مقابله با این خطرات از قبل چارهای اندیشید.
3 - پیشرفت در زمینه تحقیقات سلولهای بنیادی
در ماه نوامبر (آذر)، شینیا یاماناکا از دانشگاه کیوتو و جیمز تامسون از دانشگاه ویسکانسین اعلام کردند که موفق شدهاند سلولهای معمولی پوست را طوری تغییر داده و دوباره برنامهریزی کنند که این سلولها مانند سلولهای بنیادی جنینی رفتار کنند. این پیشرفت شاید روزی این امکان را به محققان بدهد که سلولهای بنیادی لازم را برای تحقیقات پزشکی بدون از بین بردن جنینها تولید کنند.
این مسئله، بحثهای اخلاقی زیادی را بهوجود آورده و به ممنوعیت تحقیقات درباره سلولهای بنیادی جنینی در بعضی کشورهای دنیا مانند آمریکا منجر شده است. چند هفته پیش از انتشار این تحقیق هم محققان دانشگاه پورتلند اعلام کرده بودند که برای اولین بار توانستهاند سلولهای بنیادی جنینی را از میمونها بهدست بیاورند.
البته هنوز معلوم نیست سلولهای پوست تغییر یافته به همان اندازه سلولهای بنیادی پوستی بهدرد میخورند یا نه. محققان آینده بسیار روشنی برای درمان بیماریهای مختلف با استفاده از سلولهای بنیادی پیشبینی میکنند.
4 - صدها گونه جدید از جانداران
در ماه مه (اردیبهشت) دانشمندان اعلام کردند که بیشتر از 700گونه جاندار تاکنون ناشناخته - از جمله اسفنجهای گوشتخوار و عنکبوتهای آبی بسیار بزرگ - را در اعماق 6هزار تا 7هزارمتری دریایی در ناحیه قطب جنوب کشف کردهاند. همچنین در سالی که گذشت، 24گونه دیگر هم در منطقه دستنخوردهای در سورینام، در آمریکای جنوبی، شناسایی شدند.
این گروه شامل انواع جدیدی از سوسک، مورچه، ماهی و قورباغه است. دیگر جانداران جدید سال عبارتند از یک دوزیست بیپا در گوآ در هند، 11گیاه و جانور در منطقه حارهای مرکز ویتنام، یک میمون در اوگاندا، نوعی خفاش با پاهای مکشدار در ماداگاسکار، نوعی پلنگ در سوماترای اندونزی و بالاخره یک خیار دریایی در تایوان که اسم «توتفرنگی کوچک» را روی آن گذاشتهاند.
5 - دریچه قلب انسانی
به تخمین سازمان جهانی بهداشت، حدود 600هزار نفر در 3سال آینده در سراسر دنیا به تعویض دریچه قلب نیاز خواهند داشت. دانشمندان انگلیسی امسال خبر خوبی برای این افراد داشتند: 10سال تلاش گروهی از محققان به سرپرستی دکتر مجدی یعقوب از امپریال کالج لندن در بهار امسال به نتیجه رسید و آنها توانستند با استفاده از سلولهای بنیادی مغز استخوان، بافتهای فعال دریچه قلب را پرورش بدهند.
آنها امیدوارند با توسعه این روش، بتوانند دریچه قلب انسان را به صورت کامل تولید کنند. در صورت موفقیت آزمایشهای حیوانی که در حال انجام است، میتوان انتظار داشت اولین دریچه قلب تولیدشده به این روش طی 3 تا 5 سال آینده به بدن یک بیمار پیوند زده شود.
دامی برای صید مردان علمی سال
هر وقت کلمات «علم» و «سال» کنار هم میآیند، ناخودآگاه، به یاد ماجرای «مرد علمی سال» و رونق آن در 15 - 10 سال پیش میافتم؛ یک نمونه عالی از کجفهمیدن حرفهای مهم و قشنگی مثل «توسعه علمی» و «ارج نهادن به محققان و دانشمندان».
از اواخر دهه 60 شمسی، در کشور جریانی بهراه افتاد برای ترویج و توسعه علم از طریق مطرحکردن دانشمندان و محققان برجسته و الگو کردن آنها در سطح جامعه. چهره مطرح آن روزها در رسانهها، مرحوم دکتر حسابی بود که در سالهای آخر عمرش شاید بیشتر از باقی سالهای طولانی زندگیاش مطرح شد.
متاسفانه افراط در بزرگداشت دکتر حسابی باعث شد در خیلی از موارد بهجای تکیه بر زحمات و دستاوردهای بزرگ آن مرحوم، برای تجلیل از ایشان نکاتی مطرح بشود که بهرغم ظاهر پرزرق و برق، ارزش علمی چندانی نداشتند.
یکی از این افتخارات، ماجرای «مرد علمی سال» بود. در سال 1368 اعلام شد که ایشان از طرف دانشگاه کمبریج بهعنوان مرد علمی سال جهان انتخاب شده است. این عنوان، خیلی زود در صدر القاب دکتر قرار گرفت.
در همان زمان هم برای خیلیها سؤالبرانگیز بود که چطور دقیقا همزمان با داخلیها، خارجیها هم بعد از دهها سال ناگهان یاد پیرمرد افتادهاند. اما ماجرا به مرحوم حسابی محدود نماند؛ در طول چند سال بعد، یکی دو جین ایرانی دیگر هم شدند مرد علمی سال.
قضیه دیگر مشکوک شده بود. نهادهای علمی معتبر کشور به تکاپو افتادند که ته و توی ماجرا را دربیاورند. با کمی تحقیق، معلوم شد مؤسسهای خصوصی با نام IBC هر سال نامههایی به هزاران نفر در سراسر جهان ارسال میکند و انواع مدالها و عنوانهای دهانپرکن مثل «مرد علمی سال» را به آنها پیشنهاد میکند؛ البته در مقابل پرداخت هزینههای مربوطه.
کار اصلی این مؤسسه انتفاعی، جمعآوری زندگینامه افراد است و با فروش القاب ابتکاری خود به افرادی که عموما از کشورهای جهان سوم هستند، سود سرشاری بهدست میآورد. افراد عموما فریب نام «کمبریج» را میخورند که این مؤسسه با خود یدک میکشد، در حالی که مؤسسه کذایی فقط در شهر کمبریج واقع است و هیچ ربطی به دانشگاه کمبریج ندارد.
با آشکار شدن ماجرا، دیگر بازار «مرد علمی سال» از رونق افتاد اما هنوز هم روحیه خودکمبینی - که برای جلوه دادن خودش به دنبال کوچکترین بهانه و عنوان دهانپرکن است - بهشدت در بین ما رایج است. توسعه علمی، مسیری طولانی و سخت است. باور کنیم که طی یکی دوسال، نمیشود رفت جزء برترینهای علمی جهان.