چرا که با توجه به اشتراکات فراوان دینی، تاریخی، فرهنگی و نژادی که میتوان بر اساس آنها ایران و جمهوری آذربایجان را یک ملت با 2 دولت عنوان کرد و همچنین با توجه به منافع مشترک اقتصادی و سیاسی، اگر مناسبات تهران و باکو در مسیر همکاری قرار گیرد، مطمئناً معادلات قفقاز به شکلی خواهد بود که از ریشه با جنس خواستهها، اهداف غرب به ویژه آمریکا و رژیم صهیونیستی در آذربایجان که همانا تضعیف اسلام در این سرزمین شیعه و غارت منابع انرژی باکو و در یک کلمه تبدیل جمهوری آذربایجان به پایگاه منطقهای صهیونیسم است، تحقق پیدا نخواهد کرد.
در چنین شرایطی نیز تجربیات 15 سال اخیر در مناسبات ایران و جمهوری آذربایجان نشان داده است که هرگاه گامهای جدی برای گسترش مناسبات برداشته میشود، تحرکات آمریکا و رژیم صهیونیستی و سرسپردگان امنیتی و سیاسی آنها برای تخریب این مناسبات نیز افزایش مییابد.
بعد از سالها فراز ونشیب در مناسبات ایران و جمهوری آذربایجان، از زمان سفر حیدر علی اف، رئیسجمهوری آذربایجان به ایران در سال 2002 و بهدنبال دیدارهای متعدد روسای جمهوری 2کشور که جدیدترین آن شرکت الهام علیاف، رئیسجمهوری آذربایجان در اجلاس سران خزر در تهران بود، مناسبات تهران – باکو در همه زمینهها از جمله سیاسی، اقتصادی و نظامی افزایش یافته و این روند به شدت موجب ناخرسندی صهیونیسم بینالملل شده است که تلاش دارد برای غارت نفت باکو، جمهوری آذربایجان را به تسلط سیاسی خود درآورد.
به این منظور صهیونیستها برای اخلال در مناسبات ایران و جمهوری آذربایجان به اقدامات متعددی در عرصههای سیاسی، اقتصادی و منطقهای دست زدهاند. در این راستا گروههای صهیونیستی در جمهوری آذربایجان که در پوشش بیش از 40 مؤسسه و با عناوین فریبنده در این کشور فعالیت دارند، کوشیدهاند با نفوذ به مراکز امنیتی در جمهوری آذربایجان، از این مراکز در راستای اهداف خود استفاده کنند.
کشف باند تبهکاری ممداف در وزارت کشور آذربایجان، اختلاف گسترده در وزارت امنیت ملی جمهوری آذربایجان که منجر به تبعید محترمانه نامیک عباساف، وزیر امنیت ملی به ازبکستان بهعنوان سفیر شد و همچنین دستگیری جاسوس موساد در نهاد ریاستجمهوری آذربایجان ضمن نشان دادن تزلزل و جنگ قدرت در نهادهای امنیتی جمهوری آذربایجان، این موضوع را نیز ثابت کرد که زمینه مناسبی برای استفاده صهیونیستها از نهادهای امنیتی این کشور وجود دارد.
در چنین شرایطی نیز در کمال تعجب افکار عمومی، وزارت امنیت ملی آذربایجان با انتشار بیانیهای ساختگی و سراسر افترا و دروغ تلاش کرد که گروهی موسوم به گروه سعید که گفته میشود یک گروه افراطی است را به جمهوری اسلامی ایران مرتبط سازد تا از این طریق ضمن تخریب روابط تهران _ باکو و و فرافکنی بحران و مشکلات داخلی، توجیه مناسبی برای سرکوب گروههای اسلامگرا در جمهوری آذربایجان در راستای منافع صهیونیسم بینالملل به دست دهد که موج جدید این سرکوب از جمله ممنوعیت انتشار کتب دینی از2ماه پیشتر شروع شده است.
واقعیت این است که از این قبیل سناریوها در جریان ترور ضیاء بنیاد اف، رئیس فرهنگستان جمهوری آذربایجان و نیز دستگیری رهبران حزب اسلام نیز عنوان و در هر 2مورد منجر به رسوایی ادعاکنندگان شد.
چرا که مشخص شد ترور ضیاء بنیاد اف که بهعنوان رئیس بخش آذری گروه دوستی ایران و جمهوری آذربایجان از طرفداران مناسبات تهران و باکو بوده در راستای تسویه حسابهای درون حزبی و با کمک عوامل مخالف مناسبات تهران - باکو انجام شده است.
بهطوری که حاج علیاکرام علی اف، رهبر سابق حزب اسلام جمهوری آذربایجان گفته است: من خودم از قربانیان این قبیل توطئه های شرم آور بودهام که با بستن افترا و بهتان به رهبران حزب اسلام و نیز متهم کردن آنها به جاسوسی برای ایران به اجرا درآمد و نهایتا نیز ساختگی و جعلی بودن آن مشخص شد و توطئهچینان، نزد مردم جمهوری آذربایجان رسوا و سرافکنده شدند.
واقعیت این است که منتسب کردن یک گروه مجهول الهویه و افراطی به ایران از جمله شگردهای موساد برای تخریب مناسبات تهران با همسایگانش است. چه اینکه 6سال پیش نیز یکباره در ترکیه اعلام شد که سازمان افراطی به نام حزبالله ترکیه با ایران ارتباط دارد.
اما بعدا بسیار از رسانههای ترکیه فاش ساختند که حزب الله ترکیه با همکاری موساد و سازمان امنیت ترکیه (میت ) تأسیس شده است و هدف تخریب وجهه اسلام و تخریب وجهه حزب الله لبنان با استفاده از مشابهت اسمی را دنبال میکرد و بعد از آن که تاریخ مصرف آن گذشت عوامل موساد و سرسپردگان امنیتی آنها تلاش کردند که از آن برای تخریب مناسبات دوستانه ایران و ترکیه استفاده کنند.
از اینرو سناریوی گروه سعید که سرکرده آن سعید داداش بیگی به اذعان برخی از مطبوعات باکو بارها در وزارت امنیت ملی جمهوری آذربایجان حضور داشته و در واقع با آنها ارتباط داشته است، محصول موساد و سرسپردگان امنیتی در وزارت امنیت ملی جمهوری آذربایجان است.
جمهوری آذربایجان به خوبی از مزایای مناسبات دوستانه با ایران آگاه است و چنانچه مقام معظم رهبری نیز دردیدار با رئیسجمهوری آذربایجان در 24 مهر گذشته فرموده اند: قدرتهای فرامنطقهای با روابط صمیمی ایران و جمهوری آذربایجان مخالفند.