گاه در خیابان از کنار دهها پدر و مادری که فرزندانشان را در آغوش پرمهر خود گرفتهاند و با تمام وجود محبتشان را نثار آنان میکنند، عبور میکنیم، اما تنها مواجهه با یک مورد بیمهری با یک کودک، ما را عصبی کرده و به هم میریزد.
در دهههای اخیر احساس تعلق به سرنوشت جامعه که مصادیق آن را در مشارکت گسترده در انتخابات شاهد هستیم، موجب میشود که همگان در پی طرح ناهنجاریها با هدف برطرفکردن آن برآیند. بهطور قطع این مسئله انبوهی از اطلاعات منفی را در سطح جامعه به گردش درمیآورد. رسانهها نیز که درصدد رساندن خبر لغزشها و خطاها به گوش دستاندرکارانند و موقعیت مناسبتری برای خود قائل هستند، عمدتا تیترهای منفی خود را به این قبیل مسائل اختصاص میدهند.
علاوه بر این، رقابتهای سیاسی بهویژه از نوع سهلطلبانه آن عمدتا به بازتاب ضعفها و کاستیهای رقیب میانجامد. کمتر دیده میشود یک طیف سیاسی به نقطه قوت طیف مقابل خود اذعان کند. زمانی که رقابتها به وادی تخریب درمیغلتد، دیگر طرح هر نوع تهمت و افترایی نیز مباح میشود.
در چنین فضایی، آیا میتوان انتظار داشت که نشاط جامعه خدشهدار نشود؟ باید توجه داشت که بلایای طبیعی در همه جوامع وجود دارد؛ سقوط هواپیما، خروج قطار از ریل و مسائلی مشابه آن در همه جای دنیا دیده میشود اما حادثهای مانند کشتهشدن یک کودک در جریان ربایش یک اتومبیل که بهصورت روزانه ممکن است دهها مورد مشابه آن در نقاط مختلف جهان رخ دهد، در سطح رسانههای ایران بهصورت تصویری و نوشتاری بهصورت گسترده بازتاب پیدا میکند.
ضمن اعتقاد به اینکه میبایست با ناهنجاریها مقابله جدی شود، اما برای جلوگیری از لطمه خوردن امید در جامعه، اینگونه اطلاعرسانیها و تعاملات سیاسی به سبکی که در بالا گفته شد، باید مدیریت شود. عدممدیریت تقابلهای سیاسی احزاب و جریانهای سیاسی میتواند به ناامیدی در جامعه منجر شود،
درحالیکه رقابت سازنده میتواند امید را در جامعه شکوفا سازد چراکه رقابت سازنده با تولید فکر و اندیشه و نوآوری و تلاش برای مشارکتدادن همه بخشهای جامعه در تمشیت امور همراه خواهد بود. رقابتهای تقابلی و عدمآمادگی برای ارائه و تولید اندیشه و راهحل، میتواند به امید جامعه لطمه بزند.
اما در جریان رقابت سازنده هرچند نقطه ضعفها بیان میشود اما از آنجا که رقبا درصدد ارائه راهحل و برطرفکردن آن مسئله برمیآیند، این رویه میتواند به تقویت امید در جامعه منجر شود. طبعا چنین رویهای، ضمن مقابله با ناهنجاریها، میتواند امید را در جامعه همواره پررونق کند.
اما متأسفانه سهلطلبیها و عدمتمایل برای ایفای نقش در مدیریت مسائل فرهنگی موجب میشود که رسانهها اعم از نوشتاری و تصویری، یک ناهنجاری یا حادثه را از ابتدا تا انتها و تا مشخصشدن سرنوشت نهایی آن دنبال نکنند. آنچه میتواند نقشآفرینی، مشارکت و رقابتهای سیاسی را هم سازنده و هم امیدوارکننده سازد، مدیریت قاعدهمند این امور خواهد بود وگرنه به امید در جامعه بهعنوان موتور محرکه فعالیت و تلاش و ایثار لطمه جدی وارد خواهد شد.
نظر شما