این فیلم کوتاه توسط یک گوشی تلفن همراه ضبط شده و با سرعتی باورنکردنی در همه جا پخش شده بود. آیتالله جوادی آملی با آن لحن و بیان خاص، برای رئیس جمهوری و هیأت همراهش از سیره پیامبر میگفت.
این که پیامبر مردی را دید که گوشه عبایش را طوری بالا برده که چهارپای باربرش گمان کند در دامن مرد کاه و یونجه است و به همین خاطر دنبال مرد روان شده بود. پیامبر اما مرد را نهی کرد که حیوان را فریب نده...
و این تصویر و این بیان با همه کوتاهی و کیفیت بد بصریاش دیدیم که اثرها داشت. پیامبر اما نهی کرد که حیوانات را نیز فریب ندهیم و سیره عملی پیامبر رحمت و شارع اعظم اگر جز این حکم میکرد جای تأمل داشت.
این روزها اما در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی انگار باز آن چیزی که در اولین زمزمهها و همهمههای سیاسی به مذبح میرود همان اخلاق ماخوذ از سنت نبوی است.
این روزها اما انگار انقلابی که دارد میانسالی خود را نیز کمکم تجربه میکند برخلاف آن گزاره معروف اهل نظر سیاست که هر انقلابی در آغاز گاه فرزندان خود را میبلعد، فرزندان برومند خود را که حالا میانسالان و کاملان جهان دیده شدهاند به مثابه فرزندان خلف خود، ناخلفانه به نیش میکشد.
این نیش کشیدن نیز تنها و تنها در بیاخلاقیای است که هتک حرمتها و بدزبانیها و تهمتها آن را تشکیل میدهند.
تلخ است اما انگار کار از هر کاری گذشته است وقتی حین خواندن عاشقانهترین مناجاتها آن هم در جمعی که مشتاقان اهل بیت فراهم آمدهاند، پیر غلام اهل بیت یادش بیاید به رسمی تاریخی- که عمر بن عبدالعزیز جوانمرد براندازش بود- واگویههای سیاسیاش را با هتک حرمت نسبت به برادر ایمانیاش و فرزندی از فرزندان انقلاب ادا کند.
تلخ است اما وقتی در انتخابات ریاست جمهوری گذشته نتوانستیم یا نخواستیم و چشم پوشیدیم از آن بیاخلاقی و حرمتشکنیها نسبت به مردان و کاملان انقلاب، این روزها هم زیاد دور از دیدن نبودهاند که از شر جز شر چه چیزی زایانده شود. تلخ است، اما باور این که این گونه هزینه کردن از منبع تجدیدناپذیر اعتماد و علاقه مردم به دین روزهای سختی را تاوان خواهد داشت.
ای کاش تصویر این حرفها هم که این روزها- دقیقاً در سالی که رهبر معظم انقلاب آن را سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی نامیدهاند- ناباورانه در تارنماهای مربوط به معاندان و دوستان انقلاب دیده میشود، و لبخندها و اشکها با خود دارد، واضح نبود و اصلاً صدایش درنمیآمد.