قبل از شروع لیگ در گزارشی شرایط لیگ را بررسی کرده بودیم که البته قسمتی از پیشبینیها درست از آب درآمد و قسمتی دیگر عملا برعکس شد؛ مثلا فکر میکردیم در پایان نیمفصل، استقلال جزء3تیم برتر باشد اما آمار شکستها و تساویهای این تیم تا جایی بالا رفت که نتوانست بالاتر از رتبه نهم بایستد یا اینکه فکر میکردیم برق شیراز و ملوان جزء فانوس به دستان باشند اما آنها درجایگاه ششم و چهارم جدول ردهبندی هستند. ولی در مورد اینکه سپاهان، پرسپولیس و صباباتری جزء 4 تیم صدر جدول هستند، اشتباهی مرتکب نشده بودیم یا حدسمان در مورد قعرنشین بودن شیرین فراز و پگاه کاملا درست بود.
خلاصه که پروندهای که روبهروی شماست، تحلیل و بررسی 17 هفته لیگ برتر است که در آن سعی کردیم همه جوانب را در نظر بگیریم؛یک قسمت مربوط به آمار و ارقام - که در آن ترینهای لیگ برتر معرفی شدهاند - و قسمت دیگر مربوط به چهرهها - که 10 نفر تاثیرگذار در مسابقات بودند - و بخش پایانی هم کارشناسی نیم فصل رقابتهای لیگ برتر.
زحمت قسمت سوم را مرد اسطورهای پرسپولیس - علی پروین - کشیده است؛ البته دقیقا نه به این صورت که خواندید؛ یعنی از سلطان رخصت خواستیم و ایشان در مصاحبهای 17 هفته لیگ برتر را بررسی کردند. او با اینکه فعلا همه کاره استیلآذین در لیگ دسته اول است اما از اتفاقات رخ داده در لیگ برتر باخبر است و در موردشان اظهارنظر میکند.
بررسی نیمفصل لیگ برتر از نگاه آمار و ارقام
قهرمانی پرسپولیس در نیم فصل اول لیگ برتر بدجوری این تیم را در فهرست بالاترینها قرار داده است؛ یعنی این تیم تقریبا در اکثر موارد، بهترین آمار را به خود اختصاص داده است؛ البته دلیل اصلی نوشته شدن این مطلب اثبات حق پرسپولیس نیست بلکه قصد داشتیم لیگ را در چرتکه بیندازیم و حاصلش را ببینیم.
حالا هم بعد از کلی بررسی و بازیکردن با اعداد، این «ترین»هایی است که در نیم فصل اول هفتمین لیگ برتر وجود داشته است؛ از زودترین گل زده در یک بازی بگیر تا بیشترین کارت زرد و قرمز؛ اما باز هم نتیجه این اعداد و ارقام به نفع تیمی بود که بالای جدول قرار دارد.
بیشترین گل زده: خط حمله استقلال اهواز این عنوان را برای اهوازیها به ارمغان آورد. آنها 29بار موفق شدند دروازه رقبا را باز کنند. استقلال اهواز در هر بازی بهطور میانگین 65/1 گل زد؛ یعنی در هر 55 دقیقه یکبار دروازه رقبا را باز کرد.
کمترین گل زده: پگاه تنها تیم لیگ برتر بود که پس از پایان فصل نتوانست تعداد گلهایش را 2رقمی کند. پگاه در 17 بازی نیمفصل اول، فقط 9بار گلزنی کرد؛ یعنی در هر بازی بهطور میانگین 53/0 گل. آنها هر 170 دقیقه یکبار، گلزنی کردند.
کمترین گل خورده: بهترین خط دفاع لیگ به 2 تیم تعلق گرفت؛ صباباتری و پاس هرکدام فقط 14بار دروازهشان باز شد؛ یعنی هر بازی 82/0 گل خورده. این 2 تیم هر 109 دقیقه یک گل خوردند.
بدترین خط دفاع: صنعت نفت آبادان با یک اختلاف فاحش نسبت به استقلال و استقلال اهواز این عنوان را در اختیار دارد. آبادانیها 26بار توپ را از دروازهشان خارج کردند یعنی هر 59 دقیقه یکبار. آنها در هر بازی بهطور میانگین 53/1 گل خوردند.
بیشترین پیروزی: پرسپولیس با 10 پیروزی این عنوان را کسب کرد. شاگردان افشین قطبی در 59درصد بازیهایشان زمین را با همه امتیازات ترک کردند.
کمترین برد: پگاه گیلان فقط یکبار توانست پیروز شود؛ آنها در هفته پانزدهم، اولین و آخرین پیروزی نیمفصل را مقابل سایپا تجربه کردند. رشتیها فقط 6 درصد بازیهایشان را بردند.
بیشترین تساوی: پگاه پس از اینکه رکوردکمترین برد را به خود اختصاص داد، بیشترین تقسیم امتیاز را هم به نام خود سند زد. آنها در 53 درصد بازیهایشان زمین را با یک امتیاز ترک کردند؛ یعنی 9بازی.
کمترین تساوی: سپاهان، برق شیراز، ابومسلم و سایپا میانه خوبی با تساوی نداشتند، آنها فقط 4بار به نتیجه تساوی با حریف دست پیدا کردند؛ یعنی 24درصد بازیهایشان.
کمترین شکست: هیچ تیمی غیر از سپاهان نتوانست پرسپولیس را در لیگ شکست دهد. پرسپولیس 26 بازی را در لیگ برتر بدون باخت سپری کرد؛ 16 بازی با قطبی و 10 بازی با مصطفی دنیزلی.هرچند آخرین بازی با شکست همراه شد.
بیشترین اخراجیها: تیمهای اکبر میثاقیان همیشه پرکارت قرمزترین تیمهای لیگ بودهاند و اینبار هم راهآهن با 7 کارت قرمز این عنوان را به خود اختصاص داد. حمیدرضا رجبی (مس)، محمد مختاری (پگاه)، محمد منصوری (ابومسلم) و محسن یوسفی (استقلال) هم با دریافت 2کارت قرمز رکورددار هستند.
بیشترین اخطارها: مس کرمان با دریافت 45کارت زرد، پراخطارترین تیم لیگ برتر بود. شاگردان فرهاد کاظمی در هر بازی بهطور میانگین 65/2کارتزرد دریافت کردند. علی مولایی از مس و بدرالو جاکیته از شیرینفراز هم پراخطارترین بازیکنان لیگ بودند که هرکدام 7 کارت زرد گرفتند.
کمترین اخطار: برخلاف تصور همگان، استقلالاهواز منضبطترین تیم لیگ برتر بود. آنها 17بارکارت زرد گرفتند؛ یعنی هر بازی یک کارت زرد. فقط حسین ماهینی و مصطفی حقیپور از این تیم، یک بازی لیگ را به خاطر سهکارتهشدن از دست دادند.
کمترین اخراجی: فقط دو تیم در لیگ برتر حضور داشتند که هرگز بازیکنی از آنها کارت قرمز داور را مقابل دیدگانش ندید؛ استقلال اهواز و صنعت نفت. جنوبیها به کارت قرمز آلرژی داشتند.
بهترین گلزن: محسن خلیلی از پرسپولیس و لئوناردو پیمنتا از صنعت نفت هرکدام با 9 گل زده، در صدر جدول گلزنان قرار گرفتند؛ خلیلی 1370 دقیقه بازی کرد و بهطور میانگین در هر 152 دقیقه یک گل زد. لئوناردو هر 141 دقیقه یک گل زد و در مجموع 1273 دقیقه در زمین حضور داشت.
بهترین پاسور گل: هافبک تازهوارد استقلال اهواز این عنوان را به خود اختصاص داد. داوود حقی در نیمفصل اول 7بار پاس گل داد که آماری خیرهکننده است. حقی 1388 دقیقه بازی کرد؛ یعنی هر 198دقیقه یک پاس گل داد.
تعداد گلهای لیگ: در مجموع 17 هفته نیمفصل اول 357بار توپ از خط دروازهها عبور کرد؛ یعنی هر هفته 71/20 گل و هر بازی 3/2 گل. اولین گل لیگ را فرزاد آشوبی در بازی پرسپولیس و صنعتنفتآبادان به ثمر رساند. گل صدم به نام محمدحسینی در بازی ابومسلم و صنعتنفت ثبت شد، گل دویستم را هاشم بیکزاده در بازی راهآهن و فجرسپاسی به ثمر رساند.
گل سیصدم را باید به نام دو نفر ثبت کرد؛ وحید امرایی از ذوبآهن و ابراهیم توره از پیکان. گل آخر نیمفصل اول هم در بازی پرسپولیس و سپاهان به ثمر رسید. پرگلترین هفتههای نیمفصلاول، هفتههای اول و نهم بود با 26 گل و میانگین هر بازی 89/2 گل. کمترین گلها را هم در هفته سیزدهم شاهد بودیم؛ فقط 15 گل و میانگین هر بازی 67/1 گل.
مؤثرترین بازیکنهای لیگ: میلاد میداوودی و لئوناردو پیمنتا با 11 امتیاز این عنوان را به خود اختصاص دادند. میداوودی 6 گل زد و 5 پاس گل داد. لئوناردوی برزیلی هم در کنار 9 گلی که به ثمر رساند 2بار پاس گل داد. میداوودی هر 118 دقیقه و لئوناردو هر 116 دقیقه، یا گل زدند یا پاس گل دادند.
دروازهبانها: مسعود غلامعلیزاد با بهترین عملکرد آماری صاحب عنوان گلر برتر نیمفصل لیگ شد. دروازهبان ملوان در 1035 دقیقه بازی فقط 7 گل خورد و این یعنی هر 9/147 دقیقه یک گل و هر بازی تقریبا 61/0 گل خورده. 3 دروازهبان هم در نیمفصل اول اصلا گل نخوردند؛ عیسی اندری (ذوبآهن) در 180 دقیقه بازی، وحید خلیلآزاد (برق شیراز) در 90 دقیقه و سامان شیخ ویسی (سایپا) در 225 دقیقه. بدترین عملکرد را هم 3 دروازهبان داشتند که بهطور میانگین هر 30 دقیقه دروازهشان باز شد؛ علی رضایی (مس)، محسن مولایی (برق شیراز) و سجاد بیرانوند (فجر سپاسی).
عملکرد خانگی: بهترین عملکرد خانگی را در لیگ، پرسپولیس داشت؛ آنها در 8 بازی که میزبان بودند صاحب 20 امتیاز شدند؛ یعنی هر بازی 5/2 امتیاز. بدترین عملکرد را هم پگاه در خانهاش داشت؛ آنها از 9 بازی فقط 6 امتیاز به دست آوردند، یعنی هر بازی 67/0 امتیاز؛ پگاه در خانهاش هرگز به پیروزی نرسید.
عملکرد خارج از خانه: پرسپولیس خارج از ورزشگاه آزادی و بهعنوان مهمان، بهترین عملکرد را داشت؛ شاگردان قطبی در 9بازی خارج ازخانه صاحب 16 امتیاز شدند؛ یعنی هر بازی 7/17 امتیاز. بدترین عملکرد را هم ذوبآهن داشت که در 7 بازی فقط 3امتیاز کسب کرد، یعنی هر بازی خارج از اصفهان فقط 43/0 امتیاز. ذوبآهن، راهآهن و استقلال اهواز هرگز نتوانستند در خارج از خانه صاحب پیروزی شوند.
پرگلترین بازی: 2بازی لیگ با رد و بدلشدن 6گل، پرگلترین بازیهای لیگ بودند؛پیروزی 4 بر 2 پیکان مقابل برق شیراز در هفته اول و تساوی 3 بر 3 پرسپولیس و فجرسپاسی در هفته ششم. استقلال اهواز صاحب بیشترین تعداد گل رد و بدل شده بود. در بازیهای این تیم 53 گل زده شد. پگاه اما فقط با 29گل رد و بدلشده در دیدارهایش در نقطه مقابل اهوازیها قرار داشت.
مربیان اخراجی: 8 مربی در نیمفصل اول جایشان را به نفر بعدی دادند؛ ناصر حجازی به فیروز کریمی (استقلال)، فرهاد کاظمی به ژوروان ویرا (مس)، فیروز کریمی به مجید جلالی (استقلال اهواز)، مجید جهانپور به نادر دستنشان (پگاه)، خداداد عزیزی به پرویز مظلومی (ابومسلم)، میودراگ یشیچ به محمود فکری (شیرین فراز)، زوران جورجویچ به بیژن ذوالفقارنسب (ذوبآهن) و محمود فکری به مارکو اوکتاویو (شیرینفراز).
تعداد پنالتیها: در 17 هفته نیمفصل اول داوران 33بار اعلام ضربه پنالتی کردند. از این تعداد 23 پنالتی تبدیل به گل شد و 10تای آنها هم هدر رفت.
گلزنترین مدافع: این عنوان به محمد حسینی تعلق میگیرد؛ مدافع راست ابومسلم که 5بار در این فصل گل زد و بهترین گلزن تیمش هم لقب گرفته.
سریعترین گل لیگ: این گل را علی محمددهقان در ثانیه 27 بازی فجرسپاسی و پیکان بهثمر رساند.
دیرترین گل لیگ: محمدحسینی بازیکن در هشتمین دقیقه از اوقات اضافه بازی، دروازه صنعتنفت را گشود تا هم زننده صدمین گل لیگ برتر باشد و هم زننده دیرترین گل.
ناصرخان و 4 نفر دیگر
وقتی اسم ناصر حجازی، محمود یاوری، علی فتحاللهزاده، شیث رضایی و... از داخل آمار و ارقام بیرون نمیآید، باید یک فکر دیگر کرد؛ فکر دیگری که بشود در مورد چهرههای مهم لیگ برتر حرف زد؛ مثلا اینکه استقلال ناصر حجازی بیشترین گلزده را ندارد هیچ دلیل نمیشود که در مورد شاهکار او با استقلال حرفی زده نشود یا اینکه اگر شیث رضایی نتوانسته تا اینجای لیگ 3-2 گل به خودی را وارد دروازه واعظی و رودباریان کند، باز هم دلیل قانعکنندهای نیست که زحماتش برای به حاشیه کشیدن پرسپولیس نادیده گرفته شود.
پس یک دلیل پیدا شد برای نوشتن از اینگونه افراد و راهش هم معرفی کردن آنها به عنوان چهرههای نیمفصل بود. بهاین ترتیب در 5 قسمت، بهترینها و بدترینها انتخاب شدهاند. این 5قسمت شامل بازیکن، مربی، تیم، مدیر و داور است. خلاصه که این 10چهره، نفرات اول لیگ برتر در نیم فصل اول بودهاند که به این وسیله هم قرار است از زحماتشان تشکر شود؛ البته انتخاب ویژه از بین این چهرهها ناصر حجازی است به خاطر بازگشت بعد از 8 سال.
حبیب کاشانی
در اینکه در ورزش ایران بهترین مدیر وجود ندارد، شک نکنید؛ یعنی واقعا یک نفر هم پیدا نمیشود که شما بخواهید همه نتیجهگیریهای خوب یک تیم را فقط بهخاطر نحوه عملکرد او بدانید. به معنی دیگر یک مدیر ورزشی وقتی در ایران موفق میشود که یا شخصا به سرمایه بزرگی دسترسی داشته باشد یا از نفوذ بالایی برخوردار باشد.
البته در ایران شرایط مدیریت خوب هم فراهم نیست؛ چون همه تیمها دولتی هستند و مدیران هم براساس رابطه و نه ضابطه انتخاب میشوند و نتیجهاش همین میشود که با تغییرات موسمی در دولت، تمام مدیران هم زیر و رو میشوند. در این شرایط کاشانی (مدیر پرسپولیس) با روابط بسیار قوی و ساکت (مدیر سپاهان) با سرمایه مناسب، بالاتر از بقیه هستند.
مهرداد هاشمی (با تشکر از علی فتحاللهزاده)
این فهرست تا دلتان بخواهد مشتری دارد. نفر اول هم مهرداد هاشمی مدیر سایپاست. او هرچند در فصل پیش سایپا را به قهرمانی رساند اما در تعطیلات بین فصل آنقدر در جذب بازیکن بدعمل کرد که نتیجهاش رتبه نه چندان در خور قهرمان در نیم فصل بود؛ ضمن اینکه تیم او قرار است امسال نماینده ایران در لیگ قهرمانان باشد که بدون درنظرگرفتن 2 هفته آخر، تیم مهرداد هاشمی نماینده خوبی برای ایران نخواهد بود.
رتبه دوم هم متعلق به علی فتحاللهزاده است. او برای مدیرشدن در استقلال هر کاری که میتوانست انجام داد اما بعد از اینکه به مدیریت استقلال رسید، داستان همینطور شد که میدانید؛ او استقلال چهارم جدول را تحویل گرفت و... . نفر بعدی این فهرست هم سعید آذری است، به خاطر اینکه جوانگرایی غیرمنطقی در تیمش انجام داد اما بهعقیده خودش هم وفادار نماند. حمید نیکنفس(مس کرمان) و اسماعیل شاد(پگاه) را هم فراموش نکنید.
آقای X
به داورهای نیم فصل اول لیگ برتر خوشبختانه (بدبختانه) اصلا واژه بهترین نمیچسبد. البته در این میان احمد صالحی داوری چندان بدی به نمایش نمیگذارد و اشتباهاتش تا امروز زیاد تاثیرگذار نبوده اما در مقابل، سعید مظفریزاده و مسعود مرادی آنقدر بد سوت زدند که داوری خوب او قابل چشمپوشی باشد.
مظفریزاده که در بازی پرسپولیس و صبا باتری عملا نتیجه بازی را تحتتاثیر تصمیمات خودش قرار داد و نتیجه را از صفر-صفر به 2-2 رساند. مسعود مرادی هم در بازی نفت و سپاهان قابلیتاش را نشان داد. نکته اصلی اینجاست که مظفریزاده سوت طلایی فصل قبل را از آن خود کرده بود و مرادی هم قرار است نماینده ایران در جام جهانی2010 باشد.
رحیم رحیمیمقدم
هر چقدر مظفریزاده و مرادی بد بودند اما تصمیمات اشتباهشان به رحیم رحیمیمقدم نمیرسید. این داور باتجربه کسی است که با سوتهای اشتباهش موفق شد طعم تنها پیروزی فصل را به پگاه بچشاند.
ماجرا هم از این قرار بود که در بازی پگاه مقابل سایپا، رحیمیمقدم در یک صحنه، آفساید را آوانتاژ داد تا دروازهبان سایپا توپ را بگیرد؛ بنده خدا دروازهبان سایپا هم نتوانست این کار را بکند و توپ وارد دروازه شد. با این حال، داور این زحمت را به خود نداد تا آوانتاژ را مردود اعلام کند و پگاه یک برصفر جلو افتاد. البته پگاه یک گل دیگر هم به ثمر رساند که آن هم خطا بود و رحیمیمقدم یک پنالتی را هم به سود سایپا نگرفت. پس بازیای که باید 1 بر صفر به نفع سایپا تمام میشد را 2 بر صفر پگاه برد.
محسن خلیلی
معمولا بهترین گلزن، بهترین بازیکن نیست اما در لیگی که هیچکدام از بازیکنان درخشش چندانی نداشتهاند، دست آخر باید دوباره سراغ گلزنها رفت؛ با این حساب محسن خلیلی بهترین بازیکن نیم فصل است. او فصل گذشته در طول 30 بازی، 9 گل برای سایپا زد و این فصل در طول 17هفته همین تعداد گل را به ثمر رساند. این مسئله نشان میدهد که خلیلی بهرغم مشهورشدن، هنوز هم از توانایی گلزنی بالایی برخوردار است و اغراق نیست اگر او را بهترین بازیکن نیمفصل بنامیم. محمود کریمی 7گله و لئوناردو پیمنتا 9گله هم در رتبههای بعدی هستند. البته این 2 نفر هم واقعا مهاجمان خطرناکی هستند.
شیث رضایی
شیث رضایی حتما بدترین بازیکن نیم فصل است. او با آن اندام ویژه، در طول بازیها، نه تنها تاثیرگذاری فنی سال قبل را نداشت که از لحاظ اخلاقی هم تا توانست برای تیمش مشکل درست کرد. این اتفاق هم در حالی میافتاد که پرسپولیس بعد از 6 سال به دنبال قهرمانی بود. اما کاپیتان - اسمی که او روی خودش گذاشته - بیشتر به دنبال دردسر میگشت. او تیم را به هم میریخت و دوستان مطبوعاتیاش هم بلافاصله او را حمایت میکردند. رضایی البته به دنبال خود، حسین کاظمی و وحید طالبلو را دارد که هرکدام نیم فصل واقعا بدی را - از لحاظ فنی – پشتسر گذاشتند.
محمود یاوری
قبل از شروع فصل - زمانی که تیم برق بهترین بازیکنان خود را از دست میداد - کسی تصور نمیکرد تیم محمود یاوری جایی بهتر از قعر جدول داشته باشد. اما این مربی با نتایج تیمش ثابت کرد که میشود بدون بازیکنان نامدار هم موی دماغ تیمهای بزرگ شد. برق شیراز با مربیگری یاوری درحالحاضر تیم ششم لیگ برتر است و میتواند به راحتی تا رده چهارم هم بالا بیاید. رتبه دوم این ردهبندی مشترکا به افشین قطبی و بوناچیچ میرسد؛ اولی به خاطر قهرمانی تیمش در نیم فصل و دومی به خاطر حضور تیمش در جام باشگاههای جهان. نفر سوم برترین مربی هم فیروز کریمی است؛ البته به خاطر اینکه بالاخره موفق شد روی نیمکت استقلال بنشیند.
ناصر حجازی
شاید بد نبود برای این قسمت اسم بدشانــسترین را میآوردیم که به طرفداران ناصر حجازی برنخورد اما او با آن همه دبدبه و کبکبه بلایی سر استقلال آورد که حالاحالاها جبرانشدنی نیست. به ناصر حجازی ایرادهای زیادی وارد است؛ از نحوه جذب بازیکن گرفته تا نحوه چیدمان آنها در زمین. اما بدشانسی او درحالحاضر این است که هر وقت روی نیمکت مینشیند، تیم شکست میخورد و هر وقت نیست تیم پیروز میشود. نفر دوم، فرهاد کاظمی است که بهنظر میرسد چند فصلی است بیشتر به درآمد فکر میکند تا نتیجه تیمش. نفر سوم هم استیلی است که میگویند تمام حواشی پرسپولیس زیر سر اوست.
پرسپولیس
انتخاب بهترین تیم نیم فصل به شرح و تفصیل احتیاجی ندارد. پرسپولیس در جدول ردهبندی در رتبه اول قرار گرفته و حتما بهترین تیم لیگ برتر بوده که به این رتبه رسیده است. تیم دوم هم سپاهان اصفهان است که هم در ردهبندی دوم بوده و هم در چند ماه گذشته حسابی برای فوتبال ایران عقده گشایی کرده است. اما تیم سوم، ملوان انزلی است؛ این تیم بدون اینکه بازیکنان قدرتمندی را در فصل نقل و انتقالات جذب کند، توانسته با مربیگری محمد احمدزاده رتبه چهارم را به خود اختصاص دهد. تیم بعدی هم صبا باتری است.
البته این تیم در فصل نقل و انتقالات بسیار خوب بود و بازیکنان خوبی را به ترکیبش اضافه کرد. نکته جالب درمورد سپاهان و پرسپولیس این است که هر دو دچار حاشیه شدهاند و اگر به مشکلشان رسیدگی نکنند، نیم فصل دوم با مشکل روبهرو میشوند.
استقلال
استقلال و سایپا با فاصله زیادی نسبت به رقبا برای کسب این رتبه تلاش میکنند؛ سایپا بهخاطر اینکه در فاصله یک نیم فصل 13 رتبه سقوط کرده و استقلال به خاطر اینکه با هزینه بالا برای جذب بازیکن و مربی نتوانسته از هشتم بالاتر بایستد.
البته سایپا در 2 بازی آخر، 2 برد بسیار خوب مقابل پیکان و سپاهان بهدستآورده و به نظر میرسد که از بحران نجات پیدا کرده باشد. استقلال هم در بازی مقابل ذوب آهن به پیروزی رسید تا هوادارانش امیدوارانهتر لیگ برتر را دنبال کنند. پگاه گیلان هم به خاطر رتبهاش در لیگ برتر، نامزد دریافت جایزه بدترین تیم است؛ تیمی که فقط یک برد -آن هم به لطف داور- دارد.
حاشیه سازها را باید انداخت بیرون
سلطان، مشغول رتق و فتق امور در استیل آذین است؛ برای همین خیلی نمیرسد مسابقات لیگ برتر را به طور جدی دنبال کند. برای او اما پرسپولیس همیشه چیز دیگری است. علی پروین معتقد است سرخ پوشها نیم فصل خوبی را پشت سر گذاشتند و حقشان بود که قهرمان باشند. او ولی با توجه به نتایج اخیر این تیم نگران اتفاقاتی است که ممکن است خارج زمین برای پرسپولیس بیفتد.
- دوران مدیریت فنی چطور است؟
خیلی سخته. مدیریت کردن تو این تیم واسه ما سختتر از 40سال مربیگریمون بوده. ما تو اینجا مدیر بودیم، مربی بودیم، خودمون تیم رو جمعوجور کردیم، دنبال حقوق بچهها رفتیم، زمین جور کردیم؛ خلاصه، پدرمون دراومد. شانس آوردیم حاج حسین بود وگرنه خدا میدونست چطوری میخواستیم این همه کار رو خودمون بکنیم. همه فکر میکنن ما نشستهایم تو دفترمون داریم چای میخوریم و میگیم میخندیم. نه آقاجون، اینجا علی پروین شده مادر یتیمها و داره کارهای این و اون رو جمع میکنه.
- در حال حاضر کارتان سختتر است یا زمانی که مربی بودید؟
هیچ فرقی نمیکنه. چه الان، چه اون موقع، ما همین کار رو میکردیم؛ فقط الان یه مقدار کارمون راحتتر شده چون تیم مربی داره و خوشبختانه از لحاظ مالی مشکلی نداریم وگرنه الان با اون موقع چه فرقی داره؟ ما همون آدم هستیم و فوتبال همون مشکلات رو داره و هیچی عوض نشده.
- انتظارات از تیم علی پروین که این همه سال با سختیها جنگیده و کارش را با موفقیت به پایان رسانده، بیشتر از اینها بود که الان استیل آذین دارد نتیجه میگیرد.
ما خودمون هم ناراحتیم. آبروی 40ساله ما تو فوتبال داشت میرفت زیر سؤال. ما میدونیم که مردم روی ما یه حساب دیگهای میکنن ولی ما زحمت زیادی کشیدیم و هر چی تو توانمون بود گذاشتیم وسط ولی نشد که نشد. اولش رفتیم و مربی خارجی آوردیم، این همه بازیکن خوب گرفتیم تا مشکل نداشته باشیم ولی نشد که نشد. خدا رو شکر، حالا وضعیتمون بهتر از قبل شده و راحت داریم کار میکنیم.
- محمد پروین را چطوری میبینید؟
ما رو نذارید تو منگنه. الان بخوام ازش تعریف کنم، میگن فقط از بچهاش تعریف میکنه و بازی ما رو نمیبینه. ولی این بچه، تو 8 بازی، 8 تا گل زده و داره خوب کار میکنه. ما هر چی برد گرفتیم به خاطر بازی محمد بوده چون واسهمون هم گل زده، هم پاس گل داده. ای کاش همه بچهها از اون یاد بگیرن و از جون و دل واسه ما مایه بذارن. ولی زیاد ازش تعریف نکنید چون دیگه نمیتونه خوب بازی کنه.
- پیشنهادش از رئال مادرید حقیقت داشت؟
آره. تیم وقتی رفته بود اسپانیا، نماینده تیم رئال مادرید اومده بود سر تمرین ما. همون جا بازی محمدرو دیده بود، خوشش اومده بود و بهاش پیشنهاد داده بود. حتی یه برگه از اونجا واسهمون فکس کردن ولی نمیشد بفرستیمش بره.
- چرا؟
اون هنوز جوونه، بهتره اینجا بمونه و بره تیم ملی. هر وقت کاملا آماده شد و تونست تو تیم ملی هم اینطوری بازی کنه، اونوقت هر کجا که دلش میخواد بره. الان واسش خیلی زوده.
- از استیل آذین بگذریم؛ بازیهای لیگ را تماشا کردهاید؟
باور کن وقت نداشتیم سرمون رو بخارونیم. ما فقط چند بازی پرسپولیس رو دیدیم، همین.
- امسال در لیگ پدیده نداشتیم.
این یعنی اینکه فوتبال ما داره خراب میشه. این مثل مرگ میمونه واسه فوتبال. لیگ برتری که پدیده نداشته باشه، لیگ برتر نیست که. ولی اینطوری نمیشه؛ مطمئن باشید تو نیمفصل دوم پدیده هم پیدا میشه چون هیچوقت نبوده که پدیده پیدا نشه. همیشه پدیده هست ، شما صبر کنین لیگ تموم بشه، اگر پیدا نشد اونوقت...
- به نظر شما به خاطر زیاد شدن بازیکن خارجی در لیگ نیست؟
ببینید آقاجون، پدیده پیدا میشه، خیالتون راحت ولی این موضوعی که شما گفتید میتونه دخیل باشه.
- چرا اینقدر بازیکن خارجی زیاد شده؟
وقتی همه، دلال شدن و هر کی از جاش بلند شده رفته با یه بازیکن قرارداد بسته، انتظار داری که اینقدر بازیکن خارجی هم نداشته باشیم؟ الان دلالهای تو ایران بیشتر از هر جای دنیا هستن. هیچ کشوریرو پیدا نمیکنی که اینقدر تو فوتبالش دلال باشه. این مسائل به ضرر فوتبال ما تموم میشه. به نظر ما هر تیم باید 3-2 تا خارجی خوب داشته باشه نه اینکه 6-5تا خارجی بیارن تا دیگه بازی به بچههای خودمون نرسه! فدراسیون باید جلوی این کاررو بگیره و با این حرکت فوتبالرو نجات بده.
- علیآقا، این روزها جادو و جادوگری در فوتبال زیاد شده؛ شما به این موضوع اعتقاد دارید؟
ما هم یه چیزهایی از جادوگری شنیدهایم ولی خودمون هیچوقت دنبال این چیزها نرفتهایم. ما اصلا به این چیزها اعتقاد نداریم. اصلا خوشمون نمییاد دربارهاش حرف بزنیم.
- به شما پیشنهاد دادهاند؟
آره یهبار یه یارو اومد دفترمون گفت علیآقا، ما میتونیم یه کاری کنیم تو هر بازی 5-4 گل بزنین. نمیدونیم، میگفت توپرو یه کاری میکنیم نره تو گلتون و از این حرفها. ما هم گفتیم آقا خوشاومدی، ما اهل این حرفها نیستیم. ما اصلا به این خرافات اعتقاد نداریم و هرکی بگه ما با این کارها موفق شدهایم باورمون نمیشه. شما هم از این سؤالها نپرسید.
- بهترین تیم فصل چه تیمی بوده؟
معمولا بهترین تیم همونیه که قهرمان میشه. پرسپولیس این فصل بهترین تیم لیگ بود و خوب امتیاز گرفته. اگه هیچ کاری نکرده باشن، خوب امتیاز جمع کردن. پرسپولیس پارسال قشنگ بازی میکرد ولی چه فایده؟ الان تیمی موفق میشه که خوب امتیاز جمع کنه.
- اما پرسپولیس هم اینروزها به حاشیه خورده. بهنظر شما چه کار باید کرد که حاشیههای این تیم جمع شود؟
ما که گفته بودیم حاشیه مییاد سراغ این تیم. پرسپولیس تیم بزرگیه و چه بخواد چه نخواد حاشیه داره. حالا اول فصل اینها یه خرده حاشیههارو جمع کرده بودن، فکر میکردن دیگه تا آخر فصل حاشیه نمییاد سراغشون. اینها اگه میخوان حاشیهرو جمع کنن، چند نفررو اخراج کنن تا تیم جمع و جورشه.
- مثلا چه کسی را اخراج کنند؟
هرکی که داره حاشیه درست میکنه.
- شیث رضایی و نیکبخت جزو بازیکنهایی هستن که برای پرسپولیس حاشیه درست میکنن.
ما کاری نداریم که کی هستن. هرکی هست اخراج کنن تا تیم درست بشه. ما خودمون هم همین کاررو کردیم. الان حاشیه تیم جمع و جور شده.
- شنیدهایم که استیلی هم به بازیکنها خط میدهد تا علیه قطبی کار کنند.
شما فقط شنیدهای و چیزی ندیدهای. ولی استیلی اگر اینکاررو داره میکنه، اشتباه میکنه؛ میخواد با این کار خودشو سرمربی کنه و واسه خودش تیم بگیره ولی این راهش نیست؛ بیاد پیش خودمون بهاش میگیم چیکار کنه تا تیم بگیره و سرمربی بشه. (میخندد)
- نقطه ضعف پرسپولیس بهنظر شما کجاست؟
ما بازیهای پرسپولیسرو زیاد ندیدهایم ولی تو اون بازیها فقط خط دفاعش ناهماهنگ بود. یه خرده هم حاشیهرو کم کنن و این یارو قطبی، 3-2 تا بازیکن پررو رو اخراج کنه، کارش راحتتر میشه. زمان ما هرکی شلوغ میکرد، میانداختیماش بیرون تا آدم شه.
- نقطه قدرتش کجاست؟
شما هم چه سؤالهایی میپرسیها! وقتی تیم موفق و قهرمان نیمفصل میشه به خاطر سرمربیشه. البته بچهها هم زحمت کشیدهان اما اون مربی خوب امتیاز گرفته که الان تیمش قهرمان شده؛ مخصوصا اینکه این بندهخدا تازه اومده.
- سپاهان رو چطور میبینین؟
ما یه بازی سپاهان رو هم ندیدیم ولی این تیم تو این چند سال خیلی خوب شده و داره یکی از قطبهای فوتبال میشه.
- آقای پروین کمی از استقلال و فیروز کریمی حرف میزنید؟
ما حرفی نداریم.
- چرا؟
مارو چه به استقلال؟ اصلا از اولش هم کاری به این تیم نداشتیم. حالا رفتن کریمیرو آوردن، انشاءالله که موفق بشن.
- برای آخرین سؤال، کدام تیم قهرمان میشود؟
اگه پرسپولیس نره تو حاشیه، پرسپولیس و اگر نه، یه تیم دیگه؛ شاید همین سپاهان شد. اگه پرسپولیس بخواد به این کارهاش ادامه بده، نصف یه جام رو هم نمیتونه بگیره.
هفتههای بدون پدیده
نیم فصل اول لیگ هفتم انگار به نازایی دچار شده بود و درخشش همه پدیدههای نصفه و نیمهای هم که تحویل داد، شامل مرور زمان شد؛ یعنی در برههای نهایتا 4 هفتهای یک بازیکن جوان، ستاره میشد و بعد از این مدت، دیگر از درخشش او خبری نبود؛ مثلا همین محسن مسلمان بازیکن جوان تیم ذوبآهن.
شاید میشد به او تکیه کرد و گفت که پدیده نیم فصل اول بوده اما او درخشش مداومی نداشت. مسلمان یک بازی خوب بود و بازی بعدی تا حد یک بازیکن معمولی پایین میآمد. حالا هم بعد از عوض شدن سرمربی تیم ذوب آهن، تقریبا به بازیکن تعویضی در نیمه دوم تبدیل شده است. بازیکن معمولی تیم ذوب آهن هم که دیگر پدیده نمیشود.
بعد از مسلمان هم شاید نوبت کریم انصاریفرد یا حسین ابراهیمی بود که هر کدام در بازیهای اخیر درخشش داشتهاند؛ اولی - که فقط 16 سال دارد - در 2 بازی سایپا یک گل زده و یک پاس گل برای تیمش داشته و دومی هم با 19 سال سن، 2گل و 2 پاس گل برای پگاه گیلان. اما عمر بازی این دو نفر ـ به صورت ثابت ـ هم کمتر از 5 بازی است و نمیشود در مورد پدیده بودنشان اظهارنظر کرد.
این گونه باز هم ما میمانیم و این لیگ نازا؛ لیگی که به هزار و یک دلیل توانایی معرفی کردن پدیده ندارد. یکی از آن دلایل شاید تعداد زیاد بازیکنان خارجی باشد؛ بالاخره 42 خارجی در لیگ ایران تعداد کمی نیست. یا دلیل دیگر اینکه تیمهای لیگ برتر ـ به جز ذوب آهن ـ حاضر به ریسک کردن نبودند؛آنها تیمشان را جوان نکردند و بابت خرید بازیکنان جوان هم هزینه چندانی نداشتند؛ البته این نیم فصل ستاره داشت، ستاره جوان هم داشته است اما امرایی و حاج صفی و امثال اینها پدیدههای فصل قبلند و در کارنامه امسال جایی ندارند. از بازیکنان که بگذریم، تیمها هم شگفتی خاصی نداشتند.
هر چند تیم محمود یاوری همه را شوکه کرد و خود را تا بالای جدول کشید اما خوب بودن این تیم شیرازی هم ادامهدار نبود. حداقل رتبه ششم برق شیراز این مسئله را اثبات میکند. ملوان هم شاید در چنین شرایطی بگنجد؛ تیمی که فصل را با بازیکنان گمنامش شروع کرد اما برخلاف پیشبینیها تا رتبه چهارم جدول بالا آمد.
ولی نکته اصلی اینجاست که ملوان و برق برای پدیده شدن لازم بود پرسپولیس و سپاهان را شکست دهند که از پس هیچکدام برنیامدند؛ آنها سیر پدیده شدن را به این دلیل طی نکردند و لیگ ماند بدون هیچ پدیدهای در جدول ردهبندی؛ والا قرار گرفتن پرسپولیس، سپاهان و صباباتری در ردههای اول تا سوم جدول اتفاق چندان خاصی نبود. البته برای اظهارنظر در مورد لیگ هفتم باید یک نیمفصل دیگر را صبر کرد تا شاید فرجی شود.
این عجایب پنجگانه
در فوتبال ایران زیاد نباید خوشبین باشید؛ اتفاقاتی پیش میآید که منحصربهفرد است و نمیتوانید برای آن مابهازای خارجی پیدا کنید. فوتبال ایران راه خودش را میرود؛ راهی که معلوم نیست آخر و عاقبتش به کجا ختم میشود. وقوع اتفاقات عجیب و غریب در این فوتبال، نه تنها استثنایی که کاملا معمولی و طبیعی است؛ مثلا این اتفاقات...
لیگ منظم
عادت کرده بودیم که هیچچیز سرجایش نباشد و در اوج آنارشی و هرج و مرج نظارهگر پایان لیگ و بازیهای فوتبال باشیم. بیصاحببودن فدراسیون فوتبال هم مزید بر علت شده بود تا به انتظار یک لیگ بیسروته و بینظم باشیم اما...
بازیهای لیگ برتر منهای دیدارهای سپاهان سر موقع انجام شد، حتی یک روز هم به تعویق و تاخیر نیفتاد و این نشان داد که میتوان در اوج ناامیدی به بسامانبودن اوضاع خوشبین بود و امید داشت. لیگ هفتم حرفهای طبق وعدهها در اواخر مردادماه (26 مرداد) کلید خورد.
مسئولان بارها اعلام کردند که نیمفصل در اوایل دی به پایان میرسد و این اتفاق هم در نهایت تعجب به وقوع پیوست. حتی جام حذفی هم در میان برنامههای لیگ گنجانده شد و حالا 3 بازی مرحله یکچهارم نهایی کاملا مشخص شده است. مقایسه این لیگ با روزهایی که فدراسیون با رئیس و انواع و اقسام معاونان اداره میشد، ثابت میکند اگر رئیس و رأس هرم نباشد، میتوان امیدوار بود که اوضاع خیلی بهتر از روزهایی باشد که قرار است همهچیز طبق قولها سر موعد مقرر انجام شود!
رمل و اسطرلاب
از لیگ دوم حرفهای بود که بحث جادو، جادوگری و وردخواندن یکی از ارکان همیشهحاضر در لیگ برتر شد. تیمهایی بودند که با ادوات خاص و صرف پولهای کلان، نبردهای فوتبالی را وارد دخمههای دودگرفته مردان وردخوانی میکردند که ادعا داشتند میتوانند یک تیم را بالا ببرند و یکی را پرت کنند.
در این فصل هم به جزشایعات مربوط به سایپا داستانهای دیگری هم داشتیم. بازیکنان صنعتنفت مردی که وارد اتوبوس حمل آنها به سمت ورزشگاه آزادی شده بود را نمیشناختند؛ مردی نه چندان خاص و کاملا معمولی که هنگام پیادهشدن دستی به روی شانه همه آبادانیها زد و گفت شما میبرید.
نتایج بد استقلال، آقای سرپرست را بر آن داشت تا سراغ رمل و اسطرلاب برود و آنجا بود که مشخص شد یکی با دعایی دروازهبان آبیها را طلسم کرده. هرچند بعدها و در یک مکالمه از طریق SMS همهچیز لو رفت؛ وقتی چنین پیامی به گوشی یکی از اعضای سابق کادر فنی استقلال رسید: «فقط لبخند بزن، طوری پسرت را بستهام که نمیتواند کوچکترین تکانی بخورد. این تاوان تو و رفتارهایت است که گریبان کس دیگری را گرفته...».
از تهران به همدان
فیورنتینا به دلیل مشکلات مالی ویتوریو سچهگوری منحل شد؛ تیمی که با زحمت توانسته بود جواز بقا در سری A را بگیرد اما وقتی آندره دلاواله تصمیم گرفت این تیم را بخرد، با این نامه فدراسیون فوتبال ایتالیا که امضای فرانکو کارارو را داشت مواجه شد: «باید از سری C1 کارتان را شروع کنید».
در هیچ جای دنیا انتقال امتیاز یک تیم مثل ایران ساده و بیدردسر انجام نمیشود؛ نمونهاش همین پاس. مثلث همایون شاهرخی، حسین فرکی و احمد سجادی آنچنان بد نتیجه گرفتند که نیروی انتظامی تصمیم گرفت از تیمداری دست بکشد. امتیاز پاس در یک مناقشه تقریبا چندماهه که با عکسالعملهای تندی هم از طرف پاسیهای قدیم و جدید مواجه شد، به تعاونی الوند همدان واگذار شد اما این تعاونی با تعریف یک پسوند، تیم لیگ برتری استان همدان را معرفی کرد؛ پاس همدان.
همدان فقط یکبار در سطح اول فوتبال ایران نامی برای خودش دست و پا کرد؛ روزهایی که دکتر بیــژن ذوالفقارنسب هــدایت پرسپولیس همدان را برعهده گرفت، آنهم به خاطر ذوالفقارنسب و نه همدان. اما یکباره این استان بدون دغدغه و حتی حضور در لیگهای پایینتر، صاحب نمایندهای در لیگ برتر شد تا جنگ همسایهها را به استان کرمانشاه نبازد.
پادگان فیروزخان
عجیبترین اتفاق نیمفصل اول در هفته سوم حضور فیروز کریمی روی نیمکت استقلال افتاد. سرمربی تازهوارد پس از تحمل دومین شکست در تهران - مقابل صنعت نفت - دست به یک تنبیه خاص زد؛ امری که فقط به مذاق او و ساکت الهامی خوش آمد اما بقیه...
جمعه 23 آذر ماه بود، استقلال با آرامش خاطر بازی مقابل صنعت نفت را آغاز کرد اما اوضاع با آنچه آبیها فکر میکردند کاملا تفاوت داشت. وقتی احمد صالحی در غروب آن روز سوت پایان بازی را زد، روی اسکوربورد ورزشگاه چنین نتیجهای ثبت شده بود: استقلال2- صنعت نفت 3.
ابتدا میثم منیعی، امیدرضا روانخواه و مهرداد پولادی به پادگان چمن آزادی فرا خوانده شدند و قرار شد طبق نظر فیروزخان کمبود دوندگی در بازی را پس از آن جبران کنند. هواداران غمگین از نتیجه با این تنبیه جان گرفتند و به فکر انتقام از عوامل شکست افتادند و اینجا بود که محسن یوسفی و وحید طالبلو هم به میدان تنبیه فراخوانده شدند تا بدوند و تاوان پس بدهند.
24 ساعت بعد فیروز کریمی سرخوش از حرکاتش با این جملات آقای مدیرعامل روبهرو شد: «اینجا استقلال است، نه مشهد و زنجان! حواست به کارهایت باشد. تو فقط کار هدایت تیم را انجام بده، بقیه به شما ربطی ندارد».
محرم نویدکیا
در همه جای دنیا رسم بر این است که اگر یک بازیکن علیه سرمربی تیم صحبت و مصاحبه کند، حتی اگر حرفهایش هم درست باشد، مورد غضب قرار میگیرد و باید مدتی نه چندان کم را روی نیمکت سپری کند اما حداقل این قضیه در ایران و درمورد سپاهان مصداق نداشت.
کاپیتان نویدکیا پس از تساوی با اوراواردز در مرحله رفت یکچهارم نهایی لیگ قهرمانان آسیا با این سخنان به استقبال لوکا بوناچیچ رفت: «بالاخره این احتیاط کار دست ما میدهد. سپـــاهان در خانه بازی میکنــد و باید ببرد، آنوقــت لوکا یک تیم کامــلا دفاعی را روانه زمین کرده است؛ تیمی که هدفش گل نخوردن است.
با این شیوه اگر میخواهیم در بازیهای خانگی حاضر شویم، بهتر است اصلا بازیها را ادامه ندهیم». همه منتظر یک واکنش سخت و وحشتناک از سوی لوکا بوناچیچ بودند؛ چه کنترل او در این وضعیت محال بود اما در کمال تعجب، لوکا تلویحا حق را به نویدکیا داد و پس از آن سپاهان را هجومیتر از همیشه و جالب اینکه بر پایه حرکات کاپیتان سازماندهی کرد.
یادمان باشد که امثال اولیورکان، فرناندو مورینتس و حتی رونالدینیو به خاطر انتقاد از سرمربی روی سکوها نشستند، جریمههای نقدی بالایی پرداخت کردند و تا یکقدمی اخراج هم پیش رفتند.
ع.خطیبی
تضمینی برای فتح جام هست؟
در 6 دوره گذشته فقط 2 تیم بودند که پس از قهرمانی نیمفصل نتوانستند در انتهای فصل با کاپ قهرمانی دور افتخار بزنند؛ استقلال و ذوبآهن. در چهار دوره دیگر، قهرمان نیمفصل در پایان فصل هم این مقام را تکرار کرد.
لیگ اول حرفهای
استقلال با 27 امتیاز صاحب قهرمانی نیمفصل شد؛ آنها از هر بازی بهطور میانگین 08/2 امتیاز کسب کردند اما در نیمفصل دوم طی 13 بازی فقط 17 امتیاز گرفتند؛ یعنی هر بازی 31/1 امتیاز که نسبت به نیمفصل اول، 77/0 افت را نشان میداد. استقلال در پایان فصل با 48 امتیاز و میانگین هر بازی 85 /1 امتیاز، روی پله دوم جدول قرار گرفت.
لیگ دوم حرفهای
سپاهان با تصاحب 31 امتیاز قهرمان نیمفصل شد یعنی هر بازی 38/2 امتیاز. این میانگین طی نیمفصل دوم 76/0 افت کرد و به هر بازی 62/1 رسید یعنی سپاهان فقط 21 امتیاز در نیمفصل دوم به دست آورد اما سپاهان در پایان فصل قهرمان شد. آنها 52امتیاز کسب کردند؛ یعنی از هر بازی بهطور میانگین 2امتیاز.
لیگ سوم حرفهای
ذوبآهن با یک شروع رویایی قهرمان نیمفصل شد. شاگردان کربکندی در پایان دور رفت از هر بازی 92/1 امتیاز گرفتند و با کسب 25 امتیاز قهرمانی را جشن گرفتند.
آنها در نیمفصل دوم فقط 15 امتیاز به دست آوردند؛ یعنی از هر بازی 15/1 امتیاز که یک افت
77/0 امتیازی را نشان میداد. ذوبآهن در پایان فصل 40امتیازی شد و با میانگین هر بازی 54/1 امتیاز تیم چهارم جدول لقب گرفت.
لیگ چهارم حرفهای
فولاد در 15 بازی نیمفصل صاحب 31 امتیاز شد؛ یعنی هر بازی 07/2 امتیاز که یک رکورد محسوب میشود. آنها در نیمفصل دوم صاحب 33 امتیاز شدند؛ یعنی هر بازی 2/2 امتیاز. آنها تنها تیمی بودند که در نیمفصل دوم بیشتر از نیمفصل اول امتیاز گرفتند. فولاد در نهایت با 64 امتیاز یعنی هر بازی 13/2 امتیاز قهرمان لیگ چهارم حرفهای شد.
لیگ پنجم حرفهای
استقلال در نیمفصل 31 امتیاز کسب کرد؛ یعنی از هر بازی 07/2 امتیاز. این آمار در نیمفصل دوم 2/0 افت کرد و به هر بازی 87/1 امتیاز رسید؛ یعنی شاگردان قلعهنویی در دور برگشت 28 امتیاز به دست آوردند. استقلال در نهایت با کسب 59 امتیاز قهرمان لیگ شد؛ یعنی از هر بازی صاحب 97/1 امتیاز شدند.
لیگ ششم حرفهای
سایپا با 34 امتیاز قهرمان نیمفصل شد؛ امتیازی که در شش دوره لیگ دستنیافتنی و یک رکورد محسوب میشود. شاگردان دایی در دور رفت از هر بازی 27/2 امتیاز کسب کردند. سایپا در نیمفصل دوم اما افت کرد و فقط 22 امتیاز به دست آورد؛ یعنی هر بازی 47/1 امتیاز که یک افت 8/0 امتیازی را نشان میدهد. سایپا در نهایت با 56 امتیاز قهرمان لیگ شد؛ یعنی هر بازی 87/1 امتیاز.