آمریکا قرار است یکصد هزار نفر را در این راستا مسلح کند.این نیروها را ارتش سوم نیز مینامند.با توجه به اینکه این نیروها از اعراب سنی هستند بهنظر میرسدکه موج جدیدی از خشونتهای قومی در عراق آغاز شود.طبیعی است که القاعده نیز از این آب گل آلود حداکثر استفاده را ببرد.
پیامد این وضعیت، افزایش ناامنی و آواره شدن تعداد بیشتری از مردم عراق خواهد شد.اگر چه آوارگی برای عراقیها ناآشنا نیست زیرا در دوره حکومت صدام نیز بسیاری از عراقیها آنرا تجربه کردند، اما تحولات چهار سال اخیر باعث شده که کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل اعلام کند که عراق از نظرافزایش تعداد آوارگان در دنیا رتبه نخست را به خود اختصاص دهد.
این نهاد اعلام کرده که بیش از 4میلیون عراقی طی 4سال اخیر آواره شده اند،2/3میلیون آنها در داخل کشور جابهجاشده،حدود1/5میلیون نفر به سوریه وحدودیک میلیون نفر هم به اردن، لبنان، ایران، مصروترکیه پناهنده شدهاند.اگر چه حاکمان 10 استان از جابهجایی دسته جمعی عراقیها در داخل کشور ممانعت به عمل میآورند اما نا امنیها عراقیها را مجبور میکند که برای حفظ جان، محل سکونت خویش را ترک کنند.کمیساری عالی پناهندگان اعلام کرده که از هر 6 عراقی 1 نفر آواره شده است.
پل برمر حاکم آمریکایی در سال 2003 ارتش و سایر نهادهای امنیتی عراق را منحل کرد. آمریکاییها معتقد بودند که در کوتاه مدت نیروهای امنیتی و ارتش جدید عراق را تشکیل خواهند داد اما این ایده نو محافظه کاران به بزرگترین اشتباه آنان تبدیل شد.زیراگروههای قومی-مذهبی مسیر این دولتسازی مکانیکی را با مشکل مواجه کردند.با افزایش نا امنیها آنها حاضر نشدند که شبه نظامیان خود را در اختیار ارتش جدید عراق قرار دهند.البته حتی اگر آنها در این ارتش داخل میشدند باز هم مشکلی حل نمیشد ، برای نمونه یک نیروی پیشمرگه-شبه نظامان کرد-بیش از آنکه از فرمانده دولت مرکزی اطاعت کند از مقامات اقلیم کردستان پیروی میکند.
همین وضعیت در مورد سپاه بدر وسایر شبه نظامیان عراقی نیز صحت دارد.القاعده نیزاز خلاء وجود ارتش سازمان یافته استفاده کرده وبه ناامنی در عراق افزود.القاعده با هدف قرار دادن نیروهایی که قصد پیوستن به نیروهای جدید امنیتی را داشتند و نیز حمله به روشنفکران، دانشگاهها، مدارس، بازاریان و... ناامنی را شدت بخشید.
این وضعت باعث شد که میزان آوارگی در عراق افزایش یابد و این بحران از مرزهای عراق عبور نماید.با توجه به تجربه تلخ کشورهای منطقه آنها از آوارگان عراقی استقبال نکردهاند.
در سوریه که سیاست درهای بازدر مورد عراقیها اجرا میشودآنها از کار کردن محروم شدهاند.در اردن نیز آوارگان عراقی باید برای استفاده از هر نوع خدمات دولت پول پرداخت کنند.
در لبنان اوضاع آوارگان عراقی مخصوصا پس درگیری ارتش با نیروهای فتح الاسلام در اردوگاههای فلسطینیها در نهر البارد وخیمتر است.
هم اکنون صدها عراقی در زندانهای لبنان از جمله رومیه به سر میبرند.با وصف این مشکلات، آوارگان عراقی تمایلی برای بازگشت به عراق ندارند.زیرا نا امنی در این کشور هر روز افزایش مییابد.یونیسف اخیرا در گزارشی اعلام کرده که ماهانه 25 هزار کودک عراقی همراه خانواده هایشان مجبور به ترک محل سکونت خود میشوند.
یکی دیگر از عوامل نا امنی و افزایش آوارگان عراقی بیتوجهی آمریکا به این مسئله است. ازسال 2003تا2007آمریکا تلاش نا چیزی برای اسکان مجدد آوارگان عراقی انجام داده است.
در حالیکه القاعده در مورد همکاری با نظامیان آمریکا هشدار می دهد آمریکاییها به کسانی که با آنها همکاری کنند پاداش شهروندی آمریکا را میدهد که به نوعی رسمیت بخشیدن به آوارگی در عراق است.کلام آخر اینکه اقدام آمریکا در تشکیل شوراهای مقاومت نوعی موازنه مثبت میان گروههای عراقی برای ایجاد خشونت و آوارگی بیشتر عراقی ها خواهد بود.