«عباس امیرانتظام در خاک وطن آرام گرفت.» شاید این تنها آرزوی امیرانتظام بعد از دهه ۶۰ بود که تحقق یافت. او دیروز در ۸۵ سالگی با همراهی دوستدارانش و البته در غیاب فرزندانش در قطعه ۷ بهشت‌زهرا(س) به خاک سپرده شد.

امیر انتظام

از اسفندماه58 که دادگاهی شد و به حبس ابد محکوم، القاب زیادی برایش ساختند، ماندگارترین‌شان «قدیمی‌ترین زندانی سیاسی پس از انقلاب» بود و همچنان هم همراهش است. خاطرات تلخ او از زندان و روزهای حبسش آنچنان تلخ روایت شده است که زندگی سیاسی امیرانتظام را به تراژدی تمام‌عیاری بدل کرده.

تراژدی‌ای که لرزش شانه‌هایش در روایت تصویری خاطراتش از زندان و دوری 38ساله از فرزندانش - در برنامه خشت خام - تلخی آن را دوچندان می‌کند. امیرانتظام دیروز درحالی‌که خاطراتش در شبکه‌های مجازی دست‌به‌دست می‌شد، به خاک سپرده شد اما تأکید همسر او در مراسم خاکسپاری‌اش بر اینکه پایان دادن به گله‌گذاری‌ها، کنار گذاشتن اختلافات و فراموش کردن کینه‌ها و همیاری برای ساختن ایران خواسته امیرانتظام بوده است حس وطن‌پرستی امیرانتظام را بیش از پیش نمایان کرد.

  • امیرانتظام؛ از دیروز تا امروز

سال1311 در خانواده‌ای مذهبی در تهران به دنیا آمد، پدرش میرزا یعقوب رفوگر بازاری بود و به همین دلیل سهم کودکی عباس حضور در حجره پدری شد. تا اینکه در 15سالگی دانش‌آموز مدرسه دارالفنون شد و از همان ایام با تب و تاب نخست‌وزیری مصدق، جذب جنبش ملی شدن نفت شد و این نخستین گام فعالیت‌های سیاسی - اجتماعی‌اش شد؛ گامی که او را تا پایان عمر در رکاب دکتر مصدق و شاگرد نامدارش مهدی بازرگان نگه‌داشت.

انقلاب که پیروز شد، در 23بهمن57 از طرف مهندس مهدی بازرگان، رئیس دولت موقت، مأمور شد که دفتر نخست‌وزیری را تحویل بگیرد و بعد از نخست‌وزیری مهندس بازرگان او در نخستین جلسه کابینه به‌عنوان سخنگوی دولت موقت نیز برگزیده شد.
هنوز یک‌سالی از پیروزی انقلاب نگذشته بود که اختلافات سیاسی به اوج خود رسید.

در این میان تشکیل مجلس خبرگان قانون اساسی محل منازعه دولت موقت با دیگر صاحب‌نظران شد، دراین میان امیرانتظام دست به تدوین لایحه‌ای از طرف دولت زد و خواستار انحلال مجلس خبرگان شد. مخالفت‌ها برسر این لایحه از درون دولت موقت کلید خورد و منجر به استعفای امیرانتظام از هیأت دولت شد. امیرانتظام پس از استعفا از دولت موقت با حکم بازرگان به‌عنوان سفیر ایران در کشورهای اسکاندیناوی معرفی و راهی استکهلم‌ سوئد شد.

خروج او از ایران مصادف شد با تسخیر سفارت آمریکا در تهران؛ اقدامی که شرایط اداره کشور را برای دولت موقت دشوار‌تر کرده بود آنچنان که دولت به صراحت اعلام کرد که با این اقدام دانشجویان مخالف است و درنهایت هم دولت اعلام استعفا کرد. چندی بعد نامه‌ای به امیرانتظام رسید که از او دعوت شد برای مشورت درباره امور دپیلماتیکی به تهران بیاید. او وارد کشور و چند روز بعد بازداشت شد.

او پس از ۴۵4روز ، 26اسفند1359 در دادگاهی به ریاست آیت‌الله محمدی‌گیلانی به همکاری با غربی‌ها متهم شد؛ دادگاهی که تنها مدافع امیرانتظام در آن مهدی بازرگان بود. در خاطرات امیرانتظام آمده که بخشی از اسنادی که در دادگاه ارائه شد از طریق سفارتخانه اشغال شده ‌آمریکا به‌دست ‌آمده بود.

ازجمله موارد اتهامی ‌این بود که ‌امیرانتظام در نامه‌ها، سفیر سابق‌ آمریکا را Dear به‌معنای عزیز خطاب کرده بود. آیت الله محمدی‌گیلانی، امیرانتظام را ابتدا به اعدام و سپس با تلاش‌های بازرگان برای تغییر حکم ابلاغی، به حبس ابد محکوم کرد. بازرگان در دفاع از بی‌گناهی امیرانتظام گفته بود دست من از خاک بیرون خواهد ماند تا بی‌گناهی امیرانتظام به جهانیان ثابت شود.

امیرانتظام از سال۱۳۵۸ تا آذرماه سال1375 که به سبب بیماری‌هایش به مرخصی آمد، در زندان بود. او مجددا در ۱۳۷۷ به زندان فراخوانده شد و تا سال86 در زندان بود.بعد از آن زمان هم به‌دلیل مرخصی استعلاجی در منزلش و در محدودیت‌های اجتماعی روزگار گذراند.

  • چهره مقاوم آزادی
  • هاشم صباغیان، وزیر کشور دولت موقت

مهندس عباس امیرانتظام یکی از بزرگان آزادیخواهی ملت ایران بود. او به‌عنوان یکی از اعضای دولت مهندس بازرگان و معاون نخست‌وزیر دولت وقت دلش برای ایران می‌سوخت و ذهن و ضمیرش نگران آینده ایران بود. امیرانتظام به‌عنوان یک چهره میهنی سعی می‌کرد در اظهاراتش تصویری سازنده و باعظمت از ایران به دنیا معرفی کند.

وی در مبارزاتش ثابت‌قدم بود و در نگاه کلان او به تحولات سیاسی ایران و آینده تاریخ این سرزمین به‌عنوان یک جریان پیوسته تحمل فشارها ناچیز می‌نمود. او با چنین نگرشی هیچگاه از موضع خود درباره بزرگی و عظمت ایران عدول نکرد. حیات سیاسی مهندس امیرانتظام را قبل از هرچیز باید مجزا از خط و ربطه‌ای سیاسی و به‌عنوان یک بینش سیاسی مورد تأمل قرار داد. از این منظر خط‌مشی سیاسی او از مرزهای تاریخی و حاکمیتی عبور می‌کند و پیوستار منظم و ثابتی را بوده است؛

از قبل انقلاب تا بعد انقلاب. مهندس امیرانتظام دوران سختی را گذراند؛ زندان‌های طویل‌المدت را سپری کرد و چهره ثابت‌قدمی از خودش در دوران زندان نشان داد. او هنگامی هم که از زندان بیرون آمد بر اعتقاداتش پابرجا ماند. برخی هنگامی که مبارزه سیاسی می‌کنند با زندان رفتن از طرح مواضع سیاسی و ورود به این حیطه پرهیز می‌کنند، ولی امیرانتظام اینگونه نبود و سعی می‌کرد بر آنچه که واقعیت دارد، پافشاری کند؛ به‌خصوص اگر پای منافع ایران و ایرانی در میان بود.

چندین دهه از زندگی امیرانتظام در گیرودار مسائل سیاسی و همراه با دشواری‌های فراوان سپری شد. همین مسئله او را در زمره چهره‌های متفاوت کنش و واکنش‌های سیاسی قرار می‌دهد. امیرانتظام در عمرش برای آزادی، رفاه و سربلندی ملت ایران تلاش کرده است. بعد از این، نویسندگان سیاسی سعی خواهند کرد تا از خاطرات امیرانتظام بیشتر بگویند.

  • امیرانتظام نیاز به بحث موسع تاریخی دارد
  • عباس سلیمی نمین، تاریخ نگار

کسانی که سعی می‌کنند به چهره مهندس امیرانتظام مظلومیت ببخشند تحلیل غیرواقع‌بینانه‌ای دارند. مهندس امیرانتظام در روایت‌های مختلف خود معترف است که اسناد به‌دست آمده از لانه جاسوسی آمریکا در تهران دربرگیرنده مسائلی است که چندان قابل دفاع نیست.

می‌گوید آمریکایی‌ها برای اینکه یک جریان را در ایران بدنام کنند این اسناد را از خودشان برجا گذاشتند. آقای دکتر سنجابی صرفا به همین علت از وزارت خارجه دولت موقت استعفا می‌دهد که روابط غیرمعمول را در ارتباط با آمریکا از ناحیه دکتر یزدی و دکتر امیرانتظام عنوان می‌کند؛ می‌گوید آمریکایی‌ها به جای اینکه با وزارت خارجه ایران تماس داشته باشد، به‌صورت مخفی یا غیرمنطقی و غیرمعمول با این آقایان ارتباط برقرار می‌کنند. این بدان معناست که حتی جبهه ملی نیز بر این قضیه معترف بود که این آقایان ارتباطات غیرمتعارفی با بیگانه دارند.

وقتی دولت موقت ایشان را از معاونت نخست‌وزیری کنار می‌گذارد و به کشور اسکاندیناوی می‌فرستد که چندان اهمیت ندارد، به‌نوعی بیان این مطلب است که کارهای آقای امیرانتظام چندان قابل دفاع نیست. مسائل آقای امیرانتظام نیز به بحث تاریخی خیلی موسعی نیاز دارد. این کشور بود که مظلوم واقع شد نه ایشان.

او خدمات و مشاوره‌های ویژه‌ای برای آمریکایی‌ها انجام داد؛ حتی خودش معترف است که وقتی به اسکاندیناوی آمدم آمریکایی‌ها گفتند ما اینجا بهتر می‌توانیم با شما کار کنیم. اگر قرار بود در مسیر مصالح ملت عمل شود، چرا در اسکاندیناوی بهتر می‌توانست با آمریکایی‌ها کار کند. البته جا دارد درباره حیات سیاسی ایشان بحث کنیم، چراکه جزو تجربیات تاریخی ملت است. ملت باید آنچه را که صورت گرفته دریافت کند تا بتواند جلوی تکرار خطاها را بگیرد و در آینده بهتر از مصالح کشور دفاع کند.

کد خبر 410702

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha