به گزارش ایرنا، هاشمی رفنسجانی تاکیدکرد: شایسته سالاری ، امری واقعی با مبنایی کاملا دینی است و افزود: کسانی که تعارض بین جمهوریت و اسلامیت را مطرح میکنند، به یاد بیاورند که حضرت علی (ع) تا زمانی که مردم به او روی نیاوردند از حق مشروع ولایت خود استفاده نکرد.
رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به مواضع مارکسیستها که اوایل انقلاب میگفتند یا جمهوری باید مطرح باشد یا اسلام ، گفت: به نظر ما اسلام به رای مردم اهمیت میدهد ، آزادی حق مردم است و جمهوری بدون اسلام معنا ندارد.
وی وجود سعه صدر برای تحمل نظرات مخالفان و منتقدان و تلاش برای قانع کردن و نه سرکوب آنها را سیره نبوی و علوی خواند وگفت که پیامبر و ائمه به وجود فضای گفتمان منطقی و شنیدن و جواب دادن قانعکننده اعتقاد داشتند.
هاشمی رفسنجانی توضیح داد که با داشتن منطق و کلام قانعکننده میتوان بسیاری از منتقدان را قانع کرد وافزود: اینکه میگویند اسلام دین شمشیر است ، یک دروغ بزرگ است جهاد مقدس هم وارد شدن به میدان بحث با مردم و منتقدان است. البتهنباید فراموش کنیم که نمیتوان با کسانی که قدرت چشمانشان را بسته ، وارد بحث شد.
وی باتاکید بر دو وجه جمهوریت و اسلامیت نظام گفت " ما بر مبنای اسلام حرکت میکنیم و ابزارهایی چون اجتهاد و اصولی چون سنت و قرآن پیش روی ماست .
هاشمی رفسنجانی در بخشی دیگر از سخنانش گفت : جمهوریت هم یعنی پذیرش مردم که آن هم یک اصل اساسی است مگر میشود جامعه و حکومتی را که مردم قبول ندارند اداره کرد ، اگر این طورباشد که سرنوشت صدام و محمدرضا پهلوی تکرار میشود.
هاشمی درباره افراط و تفریطهای موجودگفت: عدهای میچسبند به اسلام و مدعیاند که مردم هیچ حقی در حکومت ندارند و مصداق افراط هستند ، عدهای دیگر هم جمهوریت را تا نفی اسلام پیش میبرند که آن هم نوعی تفریط است ولی ما هم اسلام را میخواهیم هم جمهوری را .
وی درباره شان و منزلت رهبری جامعه اسلامی درایران گفت: برمبنای تفکر شیعه پس از رحلت پیامبر (ص) و در غیاب امام معصوم ، فقهای واجد شرایط اداره امورجامعه را به عهد دارند که این امر در دورههای مختلف به اشکال متعددی چون مراجعه مردم به فقها ، کسب اجازه برخی حکومتها مانند صفویه از علما و درنهایت ولایت فقیه متجلی شد.
هاشمی تاکیدکرد: درحکومت اسلامی ، فقیه جامعه الشرایط متولی اداره امور جامعه است . درزمان حضرت امام (ره) بحث بر سر این بود که بین فرد یا شورا چه انتخابی صورت گیرد و نظر امام این بود که ولی فقیه (فرد) بهتر از شورای ولایتی است.
وی ابراز امیدواری کرد که حزب اعتدال وتوسعه که تصمیم دارد در چارچوب نظام جمهوری اسلامی فعالیت کند بتواند حرکت اعتدالی رادر جامعه نهادینه کند.
هاشمی درباره ضرورت اعتدال در عرصه بینالمللی هم یادآور شده امت و دولتی که میخواهد با دنیا ارتباط داشته باشد، باید در ارتباطات خارجی خود مشی اعتدال را پیشه کند چنانکه دیپلماسی اسلامی هم براعتدال و اقناع تاکید دارد.
وی خواستار آن شد که مشی اعتدال و توسعه و ایدئولوژیهای مرتبط با آن آموزش و گسترش یابد و افزود: اعتدال مشی اساسی اسلام در دورهای که تاسیس شد ، بود در زمانی که جامعه بشری و دینی در دوره افراط و تفریط ها به سر میبرد یعنی یهودیان سخت درگیر مسایل مادی بودند و مسیحیان سمبل ریاضت و رهبانی گری بودند ، اسلام خطر اعتدال را پیشه کرد.
هاشمی گفت: صومعه نشینی و رهبانیت که به گروههایی از مسلمانان هم سرایت کرد ، نقش تخریب تمدن اسلامی ایفا کرد و ازاین زاویه بسیار خطرناک است .
وی اعتدال را پایه توسعه خواند و توسعه را تقویتکننده اعتدال دانست و گفت که اگر این دو مقوله درکنار یکدیگر قرار گیرند ، موفق خواهندشد ، جامعه معتدل حتما باید جامعهای توسعه یافته باشد چون اعتدال بدون توسعه موجب از دست رفتن سرمایههای انسانی و منابع مادی و در نهایت اتلاف منابع خدا دادی است.
هاشمی گفت: اوایل انقلاب دچار افراط وتفریطهای بسیاری بودیم تجارب حزبی وکشورداری کم بود اما امروز دست شما فعالان سیاسی پر است و میتوانید بررسی مجموعه کارهای احزاب دیگر ، تحقیق ماندگاری در زمینه فعالیتهای احزاب و گسترش اصل اعتدال ارائه کرد که کاملا منطبق با خواستهای اسلامی است .
وی با اشاره به سخنان حضرت علی (ع) مبنی براینکه " چپ و راست " گمراهی است ، حرکت در میانه مسیر و مشی اعتدال ، درست و منطقی است " توضیح داد : اعتدال حرکت بر مبنای عقلانیت با درنظرگرفتن جمیع جهات است و هرگونه خروج از تعادل و نوعی انحراف است.
هاشمی اضافه کرد: در اعتدال محوریت حق یک اصل جدی است و انحراف از آن آسیبی جدی است درروزهای ابتدای انقلاب بحث اعتدال به اندازه امروز اهمیت نداشت . گروههای افراطی مانند منافقین از یک سو و ارتجاعیون از سوی دیگر در شیوههای مبارزه خود هم معتدل نبودند آن زمان حضرت امام تاکید داشتند که در مبارزه یعنی زد و خوردهای سیاسی هم باید شیوه اعتدال را مد نظر قرار داد.