مثلا بررسی روانشناختی و تنشناختی خنده با اسم "ژلاتولوژیبه" به معنی خندهشناسی معرفی میشود.
پژوهشگران موضوع خنده، یا ژلاتولوژیستها، کوشیدهاند که به ماهیت خنده پی ببرند و به این سوال پاسخی علمی بدهند که انسان چرا میخندد، این در حالیست که به اعتقاد دانشمندان، خنده مسری است.
آنها در پژوهش خود دریافتهاند که مغز انسان چگونه یک جوک، لطیفه، یا شوخی را میگیرد، و خنده چگونه میتواند واقعا به صورت بهترین داروها عمل کند.
جای دریافت یک موضوع خنده آور در قسمت قدامی یا جلویی قشر بیرونی و خاکستری رنگ مغز قرار دارد.
اکنون خنده شناسان در زمینه مبدا یا منشا خنده در حال پژوهش هستند. به اعتقاد برخی دانشمندان، خنده در میان اولین گروههای انسان نما، بین چهار تا دو میلیون سال پیش پیدا شد.
البته خنده آنها به قهقهه انسان امروزی شباهتی نداشت، چون آنها هنوز دستگاه صوتیشان توانایی تلفظ این صداها را پیدا نکرده بود و بیشتر به واکنش صوتی در برابر قلقلک یا خنده گوریلها و شامپانزههای امروزی شباهت داشت و با تکامل تدریجی انسان، خنده به طور کلی معنای تازهای به خود گرفت.
حدود دو میلیون سال پیش در اجداد انسان این توانایی پدید آمد که بتوانند حالتهای مختلف بیانی در چهره خود را کنترل کنند و به این ترتیب هم بی اختیار و هم با اراده خود بخندند، اما مدتها گذشت تا انسان در مسیر تکامل به مراحلی بالاتر از شناخت و آگاهی کاربرد زبان رسید و خنده با شوخی و مزاح ارتباط پیدا کرد.
رابرت پروواین از دانشگاه مریلند در بالتیمور آمریکا، میگوید: ما در هنگام گفتوگوهای عادی به نسبت بیشتر می خندیم تا با شنیدن جوک و لطیفه که گهگاه پیش میآید.
توانایی خنداندن دیگران غالبا با کسب موقعیت و قدرت ارتباط دارد، به این معنی که اگر بتوانید دیگری را بخندانید، او را به تسلط خود در آوردهاید.
وی همچنین معتقد است: خانمها معمولا بیشتر از آقایان میخندند، چون آقایان بیشتر به گفتن چیزهای خندهانگیز تمایل دارند.
گفته میشود خنده مسری است، همان طور که خمیازه یک نفر، دیگران را به خمیاره کشیدن وامیدارد.