تنها 3 درصد آب موجود در کره زمین برای شرب، مصارف خانگی، کشاورزی و صنعتی مناسب است که از اين مقدار دو سوم آن مربوط به یخچالهای قطب شمال و جنوب بوده و به نوعی تنها حدود 1 درصد آن قابل استفاده است.
از طرفی توزیع مکانی بارش نزولات جوی در کره زمین یکنواخت نیست و ایران در منطقهای نیمه خشک واقع شده است. خشکسالی، کمبود آّب و عدم مدیریت و برنامهریزی صحیح در استفاده از آب میتواند زیانهای جبران ناپذیری را برای کشور عزیز ایران در پی داشته باشد و پیامدهای آن به مانند یک سرطان میباشد که به سرعت گسترش نموده و در یک دوره کوتاه فرد سالم را از پای درآورد.
بخشی از مشکلات پیش رو کم آبی که تهدیدی جدی برای جامعه میباشد شامل عدم دسترسی به آب شرب سالم، شیوع بیماریهای واگیردار، تخریب محیط زیست، مرگ گونههای جانوری، بیابان زایی و ایجاد گردغبار و بدنبال آن بیماریهای تنفسی، کاهش کشاورزی، تعطیلی مشاغل به مرور زمان، بیکاری و از همه مهمتر افزایش مشکلات روانی در جامعه خواهد بود.
گرچه تا الان در زمینه آب و خشکسالی سمینارها، بحثها، نشستهای تحصصی فراوانی در سالهای اخیر برگزار شده است اما معتقدم مدیریتها در این زمینه را باید از کوچکترین جزء جامعه یعنی خانوادهها شروع نمود و این مستلزم آن است آگاهی افراد در رابطه با مخاطرات کمبود آب بر زندگی شخصی و اجتماعی بالا برده شود.
- تعطیلی کشاورزی آری یا خیر؟
شاید تصور خیلی از افراد جامعه این باشد که برای صرفه جویی باید بخش کشاورزی که حدود 70 تا 80 درصد آب را مصرف مینماید تعطیل نمود؛ ممکن است این تصور راهکار سادهای باشد اما باید پیامدهای آن در نظر گرفته و ارزیابی شود.
در کل دنیا و خصوصا ایران کشاورزی و دامپروری، نقش و جایگاه ویژهای در اقتصاد و زندگی افراد جامعه به صورت مستقیم و غیر مستقیم ایفا مینماید. با تعطیلی کشاورزی افراد زیادی بیکار شده و تبعات آن بیشتر از تبعات خشکسالی نباشد، کمتر نیست. پس تفکر تعطیلی کشاورزی برای گذر از بحران آب اشتباه میباشد.
بخش اعظم هدر رفت آب در بخش کشاورزی به عدم مدیریت صحیح استفاده از آب بر میگردد در گذشته در بخش کشاورزی آبیاری به صورت غرقابی انجام میشد که تلفات و هدر رفت آب بسیار بالا بود و این روش آبیاری سنتی راندمانی حدود 25 تا 30 درصد داشت اما با اجرای سامانههای نوین آبیاری تاحدودی این راندمان افزایش یافته است ولی همچنان جای کار زیادی دارد و با وجود خشکسالیهای پیدرپی و کمبود آب، در بخشهایی از کشور روشهای سنتی آبیاری استفاده میشود.
به طور مثال با وجود کمبود آب در مناطق خشک کشور گیاهان آبدوست مانند هندوانه کشت میگردد. برای تولید یک کیلوگرم هندوانه حدود 500 لیتر آب مصرف میشود که نظیر این موارد میتواند با گیاهانی که نیاز آبی کمی داشته جایگزین شده و گیاه آبدوست از خارج از کشور وارد گردد.
بنابراین راهکار مدیریت مصرف و نحوه مصرف است، باید در این بخش تواما فرهنگسازی، سرمایهگذاری و نظارت انجام شود تا بتوان هم کشاورزی را انجام داد و هم بحران خشکسالی را مدیریت نمود. با توجه به مصرف زیاد آب در بخش کشاورزی و و وابسته بودن معیشت افراد و بخشی از اقتصاد کشور به کشاورزی و از سوی دیگر چالشهای مربوط به خشکسالیها، افزایش بهرهوری و راندمان جهت گذر از بحران کم آبی ضروری و اجتناب ناپذیر است.
در راستای افزایش بهرهوری از منابع آبی باید سیاست در بخشهای مختلف تغییر نماید، به طور مثال تقاضاهای جدید استفاده از آب منطبق با دستورالعملهای فنی باشد یا بخشی از نیاز آب از طریق مدیریت بهتر و کارا و استفاده از تجهیزات مدرن تر تامین گردد.
استفاده از تشکلهای کارا و با تجربه در زمینه مدیریت، بازبینی برنامه غذایی، اصلاحنژاد گیاهان و یافتن ارقام پرمحصول با مصرف کم آب، تغییر نگاه به مدیریتی از تامین به تقاضا، اجرای اصولی و دقیق سیستمهای نوین آبیاری همراه با نظارت میتواند نقش موثری در این زمینه داشته باشد.
به منظور رسیدن به اهداف فوق باید نقشه جامع پتانسیل و محدودیتهای آب و خاک در کشور تهیه شود و بر اساس آن مدیریت صورت پذیرد مدیریتهای افزایش و بهبود بهرهوری آب در سطوح مختلف زیر میتواند نقش بسزایی را ایفا نماید.
- بهبود بهرهوری در آب مصرفی گیاه
1- شناسایی گیاههای متناسب با شرایط اقلیمی هر منطقه
2- کشت گیاه متناسب با هر منطقه بر اساس محدودیتهای آبی و خاکی
3- تحقیق و توسعه در ارتباط تولید گیاهان مقاوم به کم آبی
- بهبود بهرهوری آب در مزرعه
1- استفاده از آبیاری نوین
2- افزایش آگاهی و دانش بهرهبرداران
3- اصلاح روشهای انتقال آب
4- فرهنگ سازی استفاده از سیستمهای آبیاری مدرن
- بهبود بهرهوری از منابع زیر زمینی و سطحی آب
1- برنامهریزی مدیریت بحرانهای آب
2- جمع آوری مداوم اطلاعات و دادههای آبی، ارزیابی و پایش آن
3- مدیریت استفاده صحیح از منابع آب
* دكتراي آب دانشگاه مازندران
نظر شما