حجم تحولات و حوادث سیاسی و نظامی که طی 3 سال اخیر در این کشور کوچک که کمتر از 4 میلیون نفر جمعیت دارد رخ داده، با بزرگترین کشورها در دیگر مناطق جهان قابل مقایسه نیست.
صدور قطعنامههای متعدد شورای امنیت ازجمله قطعنامههای 1595، 1701 و 1757 درباره این کشور، ترور مقامات سیاسی و نظامی، جنگ 33 روزه با اسرائیل، تظاهرات گسترده مخالفان و موافقان دولت، درگیری در اردوگاه آوارگان فلسطینی در نهرالبارد و... تنها بخشی از حوادث مهم این کشور بهشمار میروند.
لبنان طی 6 هفته گذشته رئیسجمهوری نداشته و موازنه قدرت موافقان و مخالفان موجب ایجاد یک بنبست 13 ماهه در این کشور شده است. روز یکشنبه هفته جاری لبنان مهمترین موضوع نشست وزرای خارجه کشورهای عرب در قاهره بود.
جورج بوش در سفر روزهای آینده به خاورمیانه بیش از هر مسئلهای درباره لبنان رایزنی خواهد کرد.
جناح 14 مارس که در رأس آن فواد سینیوره قرار دارد با پیششرطهای جناح 8 مارس برای انتخاب جانشین امیل لحود که 29 نوامبر دوره ریاست جمهوری او تمام شد، موافقت نکرده و این جناح نیز تاکنون 11 بار تشکیل جلسه پارلمان برای انتخاب رئیسجمهوری جدید را به تعویق انداخته است.
مهمترین پیششرطهای حزبالله، امل و جریان آزاد ملی، تصاحب یکسوم کرسیهای وزارت در کابینه جدید و نخستوزیر شدن سعد حریری است. اگرچه هر 2 جناح با ریاست جمهوری میشل سلیمان موافقت کردهاند اما جناح 8 مارس خواستار داشتن حق وتو (تا یکسوم کرسیهای کابینه) است تا به اینصورت مانع یکهتازی جناح 14 مارس شود.
تنش در روابط و همکاریهای دیپلماتیک پاریس و دمشق بر سر همین موضوع بود. جناح 8 مارس اعلام کرده تا زمانی که این پیششرطها مورد پذیرش قرار نگیرد در نشست پارلمان شرکت نمیکند و به این صورت بحران انتخاب رئیسجمهوری جدید همچنان تداوم مییابد.
براساس قانون اساسی لبنان و برخی توافقها، رئیسجمهوری این کشور بهصورت توافقی و با رأی دوسوم نمایندگان پارلمان و از میان مسیحیان انتخاب میشود.
فواد سینیوره اعلام کرده که در صورت مخالفت جناح 8 مارس، انتخاب رئیسجمهوری با اکثریت مطلق نمایندگان انجام خواهد شد. جورج بوش نیز تاکنون چندینبار از این ایده سینیوره حمایت کرده است.
سیدحسن نصرالله دبیرکل حزبالله ضمن تعیین یک ضربالاجل 10روزه به سینیوره هشدار داده که در صورت انتخاب رئیس جمهور به شیوه اکثریت مطلق، جناح 8 مارس از تمامی توان خود برای سرنگونی دولت حاکم به شیوه مسالمتآمیز استفاده خواهد کرد.
این هشدار نصرالله بهمعنی فراخوانی هواداران خود به خیابانهاست. یعنی همان اقدامی که در سطوح ضعیفتر طی ماههای گذشته در خیابانهای بیروت انجام شد.
برخی مخالفان دولت طی فصول گوناگون چادرهای خود را که به نشانه اعتراض در بیروت برپا کرده بودند هنوز جمع نکردهاند.
با ادامه حمایت برخی کشورهای منطقه و بینالمللی از دولت سینیوره، تفاهم بر سر انتخاب رئیسجمهوری حاصل نخواهد شد و موافقان دولت نیز هواداران خود را به خیابانها میکشانند و در آن صورت زمینه برای ایجاد جنگ داخلی مساعد خواهد شد.
باتوجه به اینکه در لبنان حداقل 18 گروه قومی و مذهبی متفاوت وجود دارد، بستر جنگ داخلی فورا آماده میشود. البته صرف وجود این تنوع، زمینهساز جنگ داخلی نیست بلکه دخالت کشورهای منطقه و بینالمللی است که آن را از قوه به فعل درمیآورد.
لبنان برای برخی کشورها، دارای اهمیت ویژهای است. فرانسه یکی از بازیگران سنتی در عرصه سیاسی لبنان است که حداقل از سال 1926 (جدایی از امپراتوری عثمانی) و به تعبیر بهتر 1943 (استقلال لبنان) در آن ایفای نقش کرده است.
آمریکا نیز جایگاه مهمی برای لبنان در سیاست خاورمیانهای خود قائل است. اسرائیل ازجمله بازیگران منطقهای است که لبنان را حریم امنیتی خود میداند و به همین دلیل سالها بخشهایی از آن را در اشغال خود داشت.
همچنین لبنان خط مقدم سوریه با اسرائیل محسوب میشود. عربستان و مصر نیز خود را درقبال سنتیهای لبنانی مسئولیتپذیر میدانند و... از منظر کشورهای مذکور تحولاتی در منطقه در جریان است که لبنان را نیز عن قریب دربرخواهد گرفت.
این تحول از طرف کاندولیزا رایس «خاورمیانه جدید» یا محور تندروها در مقابل میانهروها و توسط ملک عبدالله پادشاه اردن «هلال شیعی» نام گرفته است.
شیعیان حدود نیمی از جمعیت لبنان را دارا هستند و توانستهاند طی سالهای اخیر برای نخستینبار در 6 دهه گذشته اسرائیل را با نیروی نظامی شکست دهند. به گفته وزیر امور خارجه قطر، رهبران عرب در خلال جنگ 33روزه «صدای خیابان های جهان عرب» را شنیدند.
در عرصه داخلی لبنان، پیمان طائف که به جنگهای داخلی (1990-1975) پایان داده با پویایی و تحرک نیروهای سیاسی همسانی ندارد.
با این وصف حزبالله کماکان به پیمان طائف پایبند است اما پیش از این از جناح مقابل، طرح حذف سیاسی را در آینده کشیده است و از نیات بازیگران منطقهای و بینالمللی گروه حاکم باخبر است و به همین دلیل به دنبال گرفتن تضمینهای سیاسی است.
در صورت به نتیجه نرسیدن نشست وزرای خارجه کشورهای عربی در قاهره و بهدست نیاوردن این تضمین توسط میانجیگران، موافقان و مخالفان دولت، نیروهای خود را به خیابانها فرامیخواند.
آیا سرنوشت سیاسی لبنان در خیابانها رقم میخورد؟ سئوالی است که پاسخ آنرا تحولات ماههای آینده روشن خواهد کرد.