به گزارش ایسنا، سینمای جنگی ایران که بعدها عنوان سینمای دفاع مقدس را به خود گرفت، از همان سالهایی که جنگ هنوز تمام نشده بود آغاز شد و فیلمهایی بر پرده سینماها رفت که برخی از آنها جزء پرفروشهای این گونه سینمایی و حتی تاریخ سینمای ایران محسوب میشوند.
در همان سالهای ابتدایی جنگ، دو فیلم «مرز» به کارگردانی جمشید حیدری و «برزخیها» به کارگردانی ایرج قادری اولین فیلمهای جنگی سینمای ایران شناخته بودند و بعد ناصر محمدی و جواد طاهری با فیلمهای «جانبازان» و «عبور از میدان مین» دیگر سازندگان آثار این گونه سینمایی شدند که بیشتر به حادثه جنگ میپرداختند.
این روند با تولید فیلمهای دیگر توسط افرادی که بعدها چندان نامی از آنها در عرصه فیلمسازی باقی نماند ادامه پیدا کرد تا اینکه کسانی وارد کارزار سینمای جنگ شدند که در سالهای بعد هرکدام به نام و چهرهای شاخص بدل شدند.
رسول صدرعاملی یکی از آنهاست که گفته میشود اولین کسی است که فیلمی را با روایت از پشت جبههها ساخت و «رهایی» او، اولین فیلم خانوادگی ـ جنگی سینمای ایران شناخته میشود.
مرحوم رسول ملاقلیپور نیز در همان سالهای جنگ دو فیلم «نینوا» ، «پرواز در شب»، «بلمی به سوی ساحل» و «افق» را ساخت که بعدها آثار ماندگار دیگری را در دهه ۷۰ و ۸۰ از خود به جا گذاشت، مانند «سفر به چزابه»، «هیوا» و «میم مثل مادر».
در سالهای جنگ، مرحوم ساموئل خاچیکیان هم فیلمی با نام «عقابها» را ساخت که در سال ۶۴ بیش از هشت میلیون نفر به تماشای آن رفتند و فروشی حدود ۷۴۰ میلیون تومان داشت و همین رکورد باعث شد در برخی آمارها، آن را پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران (براساس مخاطب) تلقی کنند.
در دوران جنگ؛ سیفالله داد، کمال تبریزی، مجتبی راعی، محسن مخملباف، محسن حاجیمیری و ابراهیم حاتمیکیا هم از دیگر افرادی بودند که فیلمی را در فضای جنگ تولید کردند و نتیجه آن «کانیمانگا»، «مسلخ عشق»، «انسان و اسلحه»، «عروسی خوبان»، «آوای غیب» و «هویت» و «دیدهبان» شد.
پس از اینکه جنگ تمام شد فیلمسازان دیگری پا به این عرصه گذاشته و این حادثه هشت ساله را از زوایای دیگری روایت کردند. در این سالها تا اواخر دهه ۷۰ ابراهیم حاتمیکیا پرکارترین فیلمساز سینمای جنگی ایران بود و فیلمهای «مهاجر»، «وصل نیکان»، «از کرخه تا راین»، «خاکستر سبز»، «بوی پیراهن یوسف»، «برج مینو»، «آژانس شیشهای»، «روبان قرمز» و «موج مرده» از جمله آثار این کارگردان سینمای ایران شدند که بیشتر آنها هنوز هم از بهترین فیلمهای سینمای دفاع مقدس و حتی سینمای ایران هستند.
در آن زمان مسعود کیمیایی، بهرام بیضایی، خسرو سینایی، محمد بزرگنیا، عزیزالله حمیدنژاد، جمال شورجه، احمد مرادپور، علی شاهحاتمی، شهریار بحرانی، احمدرضا درویش، عبدالحسن برزیده، سعید سهیلی، محسن محسنینسب و محمدحسین حقیقی دیگر کارگردانهایی بودند که مستقیم یا غیرمستقیم آثاری را در حوزه جنگ و دفاع مقدس تولید کردند که بسیاری از آنها در ذهن علاقهمندان به سینما ماندگار شدهاند مثل «باشو غریبه کوچک» بیضایی، «جنگ نفتکشها» بزرگنیا، «متولد ماه مهر» و «کیمیا» درویش، «هور در آتش» حمیدنژاد، «مردی شبیه باران» سهیلی یا «آخرین شناسایی» علی شاهحاتمی.
البته شاید اغراق نباشد اگر گفته شود در دهه ۷۰، «لیلی با من است» کمال تبریزی یکی از بهترین فیلمهایی بود که روی دیگری از سینمای خشن جنگی را به تصویر کشید و درونمایههای طنز آن سبب شد تکرار دهها بارهی آن از تلویزیون همیشه مخاطبان زیادی داشته باشد.
اما در دهه ۸۰ گروه دیگری از فیلمسازان با نگاهی متفاوت وارد این عرصه شدند و آثار تازهتری را تولید کردند. گرچه هرقدر زمان گذشت، از صحنههای جنگی فیلمها کاسته شد و بیشتر، اثرات باقیمانده از جنگ روایت شد تا جایی که خیلی از آثار این دوره که در سینمای دفاع مقدس گنجانده میشدند عنوان «ضد جنگ» را با خود به همراه داشتند. از نمونههای شاخص این دوره میتوان «گیلانه» رخشان بنیاعتماد را نام برد و البته بهزاد بهزاپور (خداحافظ رفیق)، احمدرضا معتمدی (دیوانهای از قفس پرید)، علی ژکان (عیسی میآید)، شهرام اسدی (شب واقعه)، مهدی نادری (بدرود بغداد)، محمدحسین لطیفی (روز سوم)، مازیار میری (پاداش سکوت)، کیومرث پوراحمد (اتوبوس شب)، کاظم معصومی (طبل بزرگ زیر پای چپ)، انسیه شاهحسینی (شب بخیر فرمانده)، بهمن قبادی (آوازهای سرزمین مادریام)، ابوالقاسم طالبی (نغمه)، علی شاهحاتمی (ترکشهای صلح)، احمدرضا درویش (دوئل)، سامان سالور (سیزده ۵۹)، محمدعلی باشهآهنگر (ملکه) هم از مطرحترین فیلمهای دفاع مقدسی آن روزها را ساختند.
همچنین در دهه ۸۰ فیلم «اخراجیها» به کارگردانی مسعود دهنمکی از آثار پرفروش سینمای ایران شد که با نگاهی طنز به روایت داستانی از روزهای جنگ پرداخته بود. ضمن اینکه احمد کاوری و مهدی فیوضی هم «نفوذی» را ساختند که سال ۸۷ بهترین فیلم اول جشنواره فجر و منتخب تماشاگران این رویداد شد.
اما در دهه ۹۰ تولید فیلمهای دفاع مقدس روند متفاوتی به خود گرفت و با سخت و پرهزینه شدن تولید این گونه فیلمها و نیز تغییر ذائقه مخاطب، بسیاری از فیلمسازانی که در سطرهای بالا به آنها اشاره شد، یا مسیر فیلمسازی خود را تغییر دادند یا اصلا خبری از آنها نیست.
به جز آنهایی که دیگر در میان ما نیستند و عمرشان به دنیا نبود، کارگردانی مثل علی شاهحاتمی حدود یک دهه است که فیلم سینمایی نساخته و فقط در اوایل دهه ۸۰ سریال «خوش رکاب» او که داستانی از زمان جنگ داشت مورد توجه قرار گرفت و این سریال از آخرین کارهایش در این عرصه محسوب میشود.
تبریزی، شورجه، معتمدی، بحرانی، سهیلی و بزرگنیا از جمله نامهایی هستند که دیگر چندان سراغ سینمای جنگ نرفتند و از آن سو کارگردانی همچون حاتمیکیا تلاش کرده با فیلمهایی مثل «چ» و «به وقت شام» نگاهی دیگر به این سینما داشته باشد و محمدعلی باشهآهنگر هم با وقفهای چند ساله فیلم «سرو زیر آب» را در جشنواره فجر سال قبل رونمایی کرد.
با وجود کمرنگ شدن نام فیلمسازانی که سالها در این عرصه فعال بودند و اسمشان با سینمای دفاع مقدس گره خورده بود، در چند سال گذشته نامهای دیگری به فهرست سازندگان فیلم دفاع مقدسی اضافه شده که داستانهایی متفاوت را روایت کرده و توانستهاند نظر بسیاری از مخاطبان را هم جلب کنند.
نرگس آبیار (شیار ۱۴۳ و نفس)، مصطفی کیایی (ضد گلوله)، همایون اسعدیان (بوسیدن روی ماه)، پرویز شیخطادی (روزهای زندگی)، پیمان معادی (بمب)، بهرام توکلی (تنگه ابوغریب)، هنرمندان دیگری هستند که در کنار دیگر فیلمهای خود اثری هم در حوزه دفاع مقدس ساخته که تقریبا موفق هم بودهاند و در این میان علاوه بر اشاره به احمدرضا درویش که آثار ماندکاری در این حوزه داشته و با توقیف «رستاخیز»ش فیلم جدیدی نساخته است، خسرو معصومی را هم نباید فراموش کرد که چند سالی است فیلم «خرس» او که از جمله فیلمهای حوزه دفاع مقدس است در محاق توقیف به سر می برد.
در این گزارش قطعا اسامی متعدد دیگری هم قابل ذکر هستند اما فقط به برخی از آنها که شاید آثارشان بیشتر برای مخاطب آشنا بوده، اشاره شده است.
نظر شما