بسیاری از بزرگان ادب و عرفان اسلامی، مانند سنایی، عطار، مولانا، سعدی، خواجو و حافظ، مناقب و مدایح و مراثی درباره چهارده معصوم/ خاندان عصمت و طهارت دارند.
حتی اسلامشناسان مسیحی مانند ماسینیون و کوربن و دهها تن دیگر، نسبت به حقطلبی حضرت سیدالشهدا که در تاریخ تمدن و ادیان الهی، فقط یک نمونه دیگر یعنی مصائب و شهادت حضرت مسیحع دارد، صمیمانه همدلی و همدردی دارند.
مدخل/ مقاله «روضهخوانی» چند دهه است که در دایرهالمعارفهای ادیان راهیافته است. برای جوانترها عرض میکنم که «روضهخوانی» در اصل خواندن شهادتنامه یا مقتل معروفی بهنام «روضهالشهدا» فارسی، نوشته ملاحسین واعظ کاشفی (قرن دهم هجری) بوده است.
یعنی روضهخوانان از عهد صفوی و زمان نگارش این کتاب، در ایام محرم و صفر، مخصوصا دهه اول محرم هر سال، در هر مجلس روضه، بخشهایی از این کتاب را برای شنوندگان اهل مجلس میخواندند، سپس خوانندگان این کتاب بر اثر بازخوانی، بسیارخوانی، جان اصلی بخشها و فصلهای این کتاب را از بر (حفظ) کردهاند و دیگر اصل کتاب را کنار گذاشتهاند.
درباره واقعه جانگداز کربلا بیش از هزار سال است که بیش از هزار کتاب فقط به عربی و فارسی نوشتهاند.
یکی از محققان برجسته حوزه علمیه قم، استاد محمد اسفندیاری که در نگارش دانشنامه امام علی همکاری مؤثری با سرپرست این اثر حجتالاسلام والمسلمین علیاکبر رشاد داشته است، کتابشناسی مهمی بهنام کتابشناسی تاریخی امام حسینع تدوین و طبع کرده است که اینجانب با همکاری آقای دکتر حجتالله جودکی – که تخصص در تاریخ اسلام، بهویژه مقتلنگاری دارد – برآن نقد مثبت مفصلی نوشتهایم که در نشریه آینه پژوهش و سپس در کتابی از اینجانب بهنام رستگاری نزدیک چاپ و تجدید چاپ شده است و علاقهمندان به آن کتابشناسی و اگر دوست داشتند به آن مقاله هم مراجعه فرمایند.
در حدود سه دهه است که اصطلاح «خون خدا» درباره سیدالشهداع از سوی بعضی شاعران و حتی محققان جوان بهکار میرود و این تعبیر هم از نظر زبانی و لغوی درست نیست، هم از نظر ادب شرعی.
اسمائی که به خداوند نسبت داده میشود توقیفی (با تقدم قاف، به «ف») است یعنی محدود و منحصر به آنهایی است که از ناحیه شرع و شارع اسلام (پس از خداوند – جلت عظمته- چهارده معصوم علیهمالسلام) با احادیث صحیح آورده باشند.
مثلا اگر کسی در نیایشها یا نیایشنامه خود بگوید/ بنویسد «یا مدبر الملک والملکوت»، «یا رئیس الکائنات» تعبیر خوبی است ولی جزء اسما الحسنای خداوند قرار نمیگیرد. یا چنانکه در قرآن آمده (با اندکی تغییر در ضمیر و ساخت دستوری) میتوان کعبه را «بیتالله» یا حضرت ابراهیمع را «خلیلالله» یا حضرت موسی را «کلیمالله» یا حضرت عیسیع را «کلمهالله» و قرآن (و توسعا کتاب/ کتب مقدس ادیان توحیدی در شکل تحریفنیافته آنها) را «کلامالله» نامید.
«یدالله» که در قرآن هم آمده است، یعنی قدرت و احاطه قیومی الهی، اما در کتاب مقدس آسمانی، قرآن کریم، از «ابنالله» نامیدن حضرت عیسیع منع و نهی شده است.
یا مسیحیان در دعاهای خود دارند که خطاب به حضرت حق میگویند: «ای پدر ما که در آسمانی» ولی این تعبیر از نظر فرهنگ اسلام و تشیع روا نیست.
باری، چند سال پیش در دایرهالمعارف تشیع که در سال 1362 با سرپرستی علمی استاد دکتر مهدی محقق تأسیس شده و تاکنون 12 جلد از آن منتشر شده و اینجانب هم از نویسندگان و ویراستاران آن از بدو تأسیس تا امروز بودهام، رسیدیم به کلمه یا اصطلاح «ثارالله» و قرار شد این مقاله را بنده بنویسم.
در آن مقاله، قبل از تحقیق کافی، تصور میکردم، «ثارالله» را باید به «خون خدا» ترجمه کنم.
سپس که به تحقیق پرداختم. دیدم که این تعبیر بدینگونه در «زیارت عاشورا» آمده است که تبرکاً بخش اصلی و مورد نظر آنرا نقل میکنم: «السلام علیک یا اباعبدالله، السلام علیک یا بن رسولالله، السلام علیک یا بن امیرالمؤمنین و ابن سید الوصیین، السلام علیک یا بن فاطمه سیدهنساء العالمین، السلام علیک یا ثارالله و ابن ثاره، الوتر الموتور...».
سند این دعای زیارت هم کهن و اصیل است. در کامل الزیارات و مصباح کفعمی (قرن ششم و هفتم) و سپس در بحارالانوار علامه مجلسی نقل شده است.
با مراجعه به کتب مهم لغت عرب ازجمله اساس البلاغه و لسان العرب و مخصوصاً مجمعالبحرین (که احادیث مهمی هم نقل کرده) معلوم شد که ثار/ ثأر بهمعنای خون و مهمتر از آن خونخواهی و دادستانی است؛ درنهایت «ثارالله» بهمعنای کسی است که خوانخواه و دادستان او خداوند است.
برای شرح و بسط بیشتر مراجعه فرمایید به دایرهالمعارف تشیع، ج 5، ص 203 تا 204. پس از انتشار آن مقاله به کتابی برخوردم که عنوان آن «خون خدا یا ثارالله» است و ثارالله را به همین شیوه که عرض شد معنی کرده است.
از اهل تحقیق انتظار دارم اگر اشتباهی در این نوشته کوتاه یا آن مقاله، یا آن کتاب (که چاپ قم است، اما اینک در میان کتابهایم نمییابمش و نام مؤلف محقق آنرا بهیاد ندارم) وجود دارد، رفع اشتباه و روشنگری فرمایند.