تصریح برخی از علمای متأخر شیعه، البته همراه است با موضع سکوت بسیاری دیگر از آنان. امری که احتمالاً با توجه و عنایت به محتوای درونی و مضامین تاریخی مقتلالحسین(ع) و همچنین به دلیل ابهام در استمرار باورهای مخنف بزرگ در میان فرزندانش آن هم در حالتی که تذبذب فکر و تشتت رفتاری برخی از آنان غیرقابل کتمان است، محملی برای خویش مییابد. سکوت منابع درباره سعیدبن مخنف و پسرش، یحیی (= پدر ابومخنف) بیشک ناشی از همراهی ایشان با خاندان هاشم نبوده است، چرا که منابع موجود در عصر اموی در اینباره بسیاری بیرحمانه عمل میکردهاند.
بنابراین بسیار سخت خواهد بود، تا با آن دسته از علمای رجالی شیعی که ابومخنف را مورخ، محدث و مقتلنویسی شیعی معرفی کردهاند، همراهی کرد. به هر روی، اینکه نمیتوان ابومخنف را یکسره نسبت به آرا و باورهای جدش مخنف برکنار دانست، میتوانند شواهدی به سود تشیع او حساب آیند؛ امری که به این گمانهزنیها صورت منطقیتری میبخشد و میتواند در ایضاح این مسئله یاریگر باشد، توجه به دستهبندیهای عصر ابو مخنف، لوطبنیحیی است.
در این دوره لااقل چهار گروه قابل شناساییاند: 1- امامیه؛ با تعریف دقیق اصطلاحی امامت را از آن فرزندان حسین(ع) میبیند. 2- علویان، مانند زیدیه که امامت را اعم از نسل حسن و حسین(ع) بازمیشناختهاند. 3- عثمانیان و امویان. 4 -خوارج، آنان بیشترین اختلافنظری و فکری را با دسته اول و دوم و بیشترین اختلاف سیاسی را با دسته سوم داشتهاند. گروه سوم نیز در طول فرمانروایی خویش (41-132 هـ .ق)گذشته از تراژدی کربلا، منشاء بسیاری از کشتارها و قتلعامهای دیگر بودند.
بنابراین کاملاً طبیعی است که آنان تلاش کنند تا ازثبت و نگارش این وقایع جلوگیری شود. خصوصاً کشتار آل پیامبر(ص) که احتمالاً نمیتوانسته است برای ایشان منشاء فضیلتی باشد و اگر ابومخنف تلاش کرده تا اولین فراهم آورنده مقتل حسین(ع) باشد، بیشک چنین تلقیای را بهوجود آورده که او تلاش کرده است برخلاف تمایلات و باورهای امویان امری را ساماندهی کند.
تلاش او بیشک دستمایه نارضایتی امویان را فراهم کرده است؛ بهویژه آنکه او تنها مقتل حسین را پدید نیاورده، بلکه مقاتل بسیار دیگر را ترتیب داده که از قضا همگی آنان در نبرد با امویان به شهادت رسیدهاند. مقتل محمدبن ابیبکر و مالک اشتر نخعی، مقتل محمدبن ابی حذیفه، مقتل امامعلی(ع)، مقتل حجربن عدی که اتفاقاً عموی پدری ابومخنف، عبدالرحمان بن مخنف در تسهیل کشتار او و یارانش ایفای نقش کرده است. مقتل عبدالله بن زبیر که یک دهه از سال 63 تا 73 هجری به مدت ده سال در حجاز حکومتی را علیه امویان تشکیل داد و دست آخر با تخریب کعبه به دست امویان عمر او نیز به سر آمد.
مقتل سلیمانبن صرد خزاعی در عینالوروده که توصیف کشتار برخی از توابین است به رهبری سلیمان بن صرد. در این نبرد که در سال 64 اتفاق افتاد، پدر بزرگ ابومخنف، یعنی مخنف بزرگ هم حضور داشته که در آن به شهادت رسیده و نیز مقتل زیدبن علی و یحیی بن زید شهید.