داستان و ماجراهای دومین تجربه کارگردانی مغز متفکر و همهکاره سریال دوستداشتنی «پایتخت» در یک اتوبوس بنز بدون معاینه فنی میگذرد. حدود ۳۰ نفر از خویشان نسبی زنی که پنج سال پیش کشته شده، در این اتوبوس گرد آمدهاند تا برای حضور در مراسم قسامه از گرگان راهی مشهد شوند. در مسیری که چشماندازهای دلانگیز آن با درون خودرو و آدمهایش نسبت ندارد، رازهایی برملا میشود و ماجراهایی رخ میدهد که پایانی تکاندهنده دارد.
تنابنده که در دو فصل اول «پایتخت» شخصیتها را درون کابین کامیون جا داده بود، در فصل سوم سراغ یک تریلی رفت و بخشی از داستان «پایتخت ۵» را هم با حدود ۱۰ بازیگر در یک بالن هوایی روایت کرد. او چند سال پیش فیلم اول خود «گینس» را با حضور دو سه بازیگر اصلی ساخت و در تجربه دوم سراغ ماجرایی رفت که در هر قاب آن دستکم چهره ۱۰ تا ۱۵ بازیگر پیداست. هر چند اینجا دیگر خودش یکی از نقشهای اصلی را ایفا نکرده است.
جز صحنه پایانی که بازسازی صحنه جرم است و صحنه تمرین قسامه در رستوران، تمام داستان و روایت «قسم» در اتوبوسی میگذرد که معاینه فنی ندارد و قرار است مسافرانش را تا مشهد ببرد و بازگرداند. تا پیش از آمدن خسرو (همسر شخصیت اصلی داستان) به نظر میرسد همه بر قاتل بودن شوهر مقتول اتفاق نظر دارند و کشمکشی درون اتوبوس رخ نمیدهد اما حضور کوتاهمدت مرد در دفاع از صاحبکارش بهمن (متهم اصلی) ناگهان همه چیز را به هم میریزد.
تنابنده برای نقش اصلی مهناز افشار را برگزیده که در یک فضای پرفشار از عهده مسئولیت خود برمیآید. هر چند در برخی صحنهها به ویژه پس از به میان آمدن نام خسرو نالههایش بیشتر زورکی است تا از سر درماندگی. حسن پورشیرازی در نقش راننده عملی اتوبوس باورپذیر و سعید آقاخانی در نقش خسرو بهترین بازیگر فیلم است. مهران احمدی هم با حضور کوتاه پایانی در واقع به دوست قدیمیاش تنابنده ادای احترام کرده است.
بسیاری از ماجراها و داستانها در «قسم» از میان گفتههای مسافران روایت میشود و پخش سیدی حاوی صحنه بازسازی جرم از تلویزیون داخل اتوبوس کمی به تماشاگر (و شخصیتها) فرصت نفس کشیدن و بازیابی میدهد. با این حال، قابهای چشمنواز دوربین از حرکت اتوبوس و انتخاب نماهای متنوع از داخل اتوبوس نمیگذارد تماشاگر خسته شود. اوج کار هم پس از افشای راز اصلی سقوط اتوبوس در یک استخر پرآب است.
وقتی تلاشهای مسافران اتوبوس برای نجات دادن جان یک نفر در صحنه پایانی بینتیجه میماند، کارگردان با گشادهدستی سراغ صحنه پایانی میرود تا گره راز را در بازسازی دوباره صحنه جرم باز کند؛ صحنهای که اگر نباشد هم اتفاقی نمیافتد و چهبسا حذف آن بار نمایشی فیلم را افزایش دهد. گذاشتن صدای دختر افغانستانی روی نمای ناامید شدن مسافران در زیر آب شاید یک پایانبندی بهتر برای «قسم» رقم بزند.
گرچه «قسم» امتیازهای یک درام پرکشش اجتماعی/خانوادگی را [در بستری پرتنش] دارد اما شاید در اکران عمومی از نداشتن چهرههای آشنا بین مسافران اتوبوس ضربه بخورد. یک افشار تنها نمیتواند بار فیلمی ۹۰ دقیقهای را بر دوش بکشد و حضور احمدی و آقاخانی هم آنقدر کوتاه است که به درد جذب تماشاگر نمیخورد. در واقع تنابنده بازیگران نقشهای فرعی را از میان چهرههای تلویزیونی به ویژه همکارانش در «پایتخت» انتخاب کرده و سیروس مقدم هم مشاور اوست.
نظر شما