ولی در یک ماه گذشته که بهدلیل سرمای بیسابقه در کشور، بیشتر مدارس کشور روزهای تعطیل فراوانی را پشت سر گذاشتند، شاهد بودیم نه تنها طفلان «گریزپای»، از تعطیلی مدارس استقبال کردند، بلکه بیشتر دانشآموزان و از آنان مهمتر، معلمانشان نیز این رویداد طبیعی را به فال نیک گرفتند و حتی در قالب پیامکوتاه به شوخی از افراد مختلف میخواستند با عدم صرفهجویی در مصرف گاز، زمینه لازم را برای تعطیلی مدارس و به تبع آن به تعویق افتادن امتحانات فراهم کنند!
جامعهشناسان از گروه همسالان بهویژه در دوران نوجوانی و حتی اوایل جوانی بهعنوان مهمترین گروهی یاد میکنند که بر فرد بیشترین تأثیرگذاری را دارد. حال این پرسش جدی مطرح است که چه عواملی باعث میشود دانشآموزان از تعطیلی مدارس که حتی در بیشتر مناطق کشور بیش از 10 روز متوالی نیز طول کشید، استقبال کنند و خود را محصور در خانه کرده یا به سرگرمیهای فردی یا چندنفره قانع شوند؟
شاید بتوان از آموزش و پرورش بهعنوان یکی از مصادیق بارز یک «سامانه» یاد کرد. در تعریف ساده سامانه آمده است که سامانه مجموعهای از اجزا است که هماهنگ با یکدیگر به منظور نیل به هدفی مشخص فعالیت میکنند.
ناکارآمد بودن سامانه آموزش و پرورش در کشورمان واقعیتی است که بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران مدیریت آموزشی کشور نیز بارها به آن اشاره کردهاند. از جمله دلایلی که در ناکارآمدی سامانه آموزش و پرورش میتوان به آن اشاره کرد، عواملی همچون عدم وجود خلاقیت در مدارس، یکنواختی آموزشها، عدم وجود معلمان مناسب و عدم انگیزه لازم برای معلمان از اهمیت بیشتری برخوردارند.
در سامانهای که معلمان با توجه به وضعیت اقتصادی حاکم بر جامعه نتوانند حداقل نیازهای خود را تأمین کنند، به یقین انگیزه لازم را برای فعالیت در محیطهای آموزشی نخواهند داشت و در چنین مواقعی است که اگر بیشتر از دانشآموزان خود از تعطیلی مدارس خوشحال نشوند، بیتردید شادمانی آنان کمتر از شاگردانشان نیست.
دانشآموزان نیز که در مدارس، از امکانات آموزشی و رفاهی مناسبی برخوردار نیستند، مدرسه را «خانه دوم» خود نمیدانند و بهدلیل یکنواختی و کسالتآور بودن بسیاری از درسها، فعالیتهایی را ترجیح میدهند که خود انتخاب میکنند و نه اینکه به آنها تحمیل شود.
بودجهای که هر ساله به آموزش و پرورش اختصاص مییابد، هر چند رقمی بزرگ بهنظر میآید ولی هنگامی که به عظمت این مجموعه توجه کنیم، در خواهیم یافت که این رقم تنها کفاف نیازهای حداقلی آن را میکند و در عمل بودجهای برای افزایش کیفی در این مجموعه لحاظ نمیشود.
هر چه از پایتخت و شهرهای بزرگ دور شویم، کیفیت پایین محیطهای آموزشی بیشتر خودنمایی میکند، چنانچه بسیاری از مدارس شهرستانها حتی پس از پایان سرما بهدلیل ترکیدگی لولههای آب مدارس همچنان تعطیل بودند. معاون عمرانی وزیر آموزش و پرورش به صراحت اعلام کرده است که بودجهای در اختیار مدارس برای تعمیر ترکیدگی لولههای آب اختصاص نمییابد و مدیران مدارس باید از سرانه دانشآموزی برای حل این مشکل هزینه کنند؛ سرانهای که البته با گذشت بیش از 5 ماه از آغاز سال تحصیلی هنوز به حساب مدارس واریز نشده است! هر چند حبیبالله بوربور بعد از چند روز اعلام کرد که استانداران موظف به تأمین بودجه تعمیر ترکیدگی لولههای آب و حل مشکلات مدارس سرمازده کشور شدند.
همچنین نمیتوان از نقش وسایل ارتباط جمعی و فناوریهای جدید در این زمینه غافل بود. امروزه برنامههای متنوع رادیو، تلویزیون و ماهواره در کنار بازیهای متعدد و متنوع کامپیوتری بیش از هر زمانی نوجوانان را از محیطهای اجتماعی دور کرده و آنان را به انزوا کشانده است، چنانکه بسیاری از روانشناسان و جامعهشناسان از پیامدهای ناگوار این فناوریها در کاهش نقشپذیری این گروه سنی در آینده ابراز نگرانی کردهاند.
در پایان این یادداشت، یکی از همکاران خوب روزنامهنگارم از این موضوع گلهمند بود که چرا در تعطیلیهایی که مربوط به موج اول و دوم سرما بود، خبرنگارانِ بیشتر رسانهها برخلاف بسیاری از کارمندان تعطیل نشدند و مجبور به اطلاعرسانی بودند؟!
بهنظر میرسد مشکل شیفته تعطیلات بودن مختص دانشآموزان نیست و بیشتر افراد جامعه از جمله روزنامهنگاران نیز از آن بهعنوان موهبتی خدادادی یا «دولت»دادی یاد میکنند.
با تعریفی که از سامانه شد، باید این پرسش اساسی را مطرح کنیم که به راستی کدام یک از بخشهای کشور ما از تعطیلی ـ آن هم تعطیلی متوالی در روزهایی که افراد چارهای جز ماندن در خانه ندارند ـ خشنود نمیشوند؟! پاسخ به این پرسش گویای میزان علاقه و انگیزه ما ایرانیان به انجام دادن کار است.