سرویس جامعه جوان آنلاین: به گزارش خبرنگار ما، هرچند مقابله با مواد مخدر به طور جدی در جریان است، اما همچنان شاهد حوادث تلخی هستیم که به خاطر مصرف مواد رقم میخورد. در پروندهای که بهمنسال۹۶ تشکیل شد، زن جوانی مأموران پلیس را از قتل خواهرش باخبر کرد و گفت: «خواهرم در خانهاش بنایی داشت. ساعتی قبل تصمیم گرفتم به او سر بزنم، اما هر چه زنگ زدم کسی در را باز نکرد. مقابل در آپارتمانش رفتم که متوجه بوی گاز شدم. از نگرانی با مأموران آتشنشانی تماس گرفتم و آنها به محض رسیدن در خانه را شکستند و وارد شدیم. دیدم خواهرم فریبا ۳۵ساله روی زمین افتاده است و نفس نمیکشد.» بعد از حضور مأموران در محل و انتقال جسد به پزشکی قانونی، در تحقیقات مشخص شد پارگی شیلنگ گاز از روی عمد بوده و زن جوان بر اثر فشار بر عناصر حیاتی گردن به قتل رسیده است. در ادامه تحقیقات مشخص شد آن زن مشغول بازسازی خانهاش بوده و زمان حادثه با مرد جوانی برای نصب رادیاتورها قرار داشته است. به این ترتیب آن مرد به نام ایوب ۳۹ساله به عنوان اولین مظنون پرونده تحت تعقیب قرار گرفت تا اینکه با ردیابی تلفن همراه مقتول یک ماه بعد از حادثه شناسایی و بازداشت شد. ایوب تحت بازجویی قرار گرفت و بعد از اعتراف به قتل زن جوان روانه زندان شد. پرونده بعد از کامل شدن تحقیقات و صدور کیفرخواست به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و صبح دیروز روی میز هیئت قضایی همان شعبه به ریاست قاضی عبداللهی قرار گرفت. ابتدای جلسه دختر ۱۶ساله مقتول بعد از درخواست دیه از سوی معاون قوه قضائیه برای دو طفل صغیر مقتول گفت: «درخواست قصاص دارم و حاضرم تفاضل دیه و سهم دو برادرهای کوچکم را نیز بپردازم.»
در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت و با قبول جرمش در شرح ماجرا گفت: «کارگر تأسیسات بودم. چند روز قبل از حادثه زن جوان شمارهام را از طریق آگهی روزنامه پیدا کرده بود و بعد از تماس از من خواست تا برای نصب رادیاتور به خانهاش بروم. او خانهاش را بازسازی کرده بود و قرار بود رادیاتورها را نصب کند که با هم به توافق رسیدیم به ازای پرداخت ۳میلیون تومان کار نصب را برایش انجام دهم.» متهم در ادامه گفت: «فردای آن روز به خانهاش رفتم و با هم صحبت کردیم و بار دیگر کاتولوگ رادیاتورها را برایش بردم. آن روز در خانه او تعدادی کابینت دیدم که آن زن گفت: این کابینتها اضافه است و ۵۰۰ هزار تومان میفروشد. قبول کردم آنها را بخرم تا اینکه روز حادثه وقتی به خانه او رفتم تا کارم را شروع کنم که آن زن زیر حرفش زد و گفت: نه کابینتها را میفروشد و نه لازم است تا رادیاتورها را برای او نصب کنم.» متهم در خصوص قتل گفت: «کارگر بودم و نزدیک عید بود به همین دلیل وقتی کاری برایم پیش میآمد روی آن حساب میکردم. از طرفی آن زمان معتاد به شیشه بودم به همین خاطر بعد از حرف آن زن بر اثر توهم شیشه کنترل اعصابم را از دست دادم و ناخواسته روسری مقتول را محکم دور گردنش پیچاندم. بعد از آن شیلنگ گاز را بریدم و از خانه مقتول فرار کردم.» متهم در آخرین دفاعش گفت: «پشیمانم و اشتباه کردم. آن روز در توهم شیشه مرتکب قتل شدم. دختری دارم که با دختر مقتول هم سن و سال است به همین دلیل از اولیایدم و ریاست دادگاه تقاضا دارم مرا ببخشند تا دخترم بیسرپرست نشود.» در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.
نظر شما