این فیلمساز در دهههای 70 و 80 با فراز و نشیبهای زیادی همراه بود و چنانکه باید نتوانست مسیر دلخواهش را ادامه دهد.
طالبی از معدود فیلمسازانی است که کار سینما را با ساخت فیلمهای کودک و نوجوان آغاز کرده و همچنان علاقمند به ادامه این مسیر است.
خودش میگوید در این سالها 2 فیلم با محوریت کودکان برای تلویزیون ساخته که با تغییر مدیر گروه کودک، امکان نمایش نیافتهاند.
«دیوار» تازهترین فیلم طالبی در تداوم «تو آزادی» که اثری اجتماعینگر بود، یکی از آثار شاخص سینمای اجتماعی در جشنواره امسال است. فیلمی که در دقیقه 90 به بخش مسابقه راه پیدا کرد و سازندهاش معتقد است در آن تجربه «تو آزادی» را با قوام بیشتری دنبال کرده است.
- چرا بین فیلم سینمایی قبلیتان تا «دیوار» این همه سال فاصله افتاد؟
مدتی سرگرم بازنویسی و نگارش همین فیلمنامه بودم. البته در این بین چند فیلم هم ساختم که اکران نشد.
- فکر میکنم 2 تله فیلم ساختید که قرار بود برای اکران سینما تبدیل به نسخه 35 کنید؟
فیلمهایی بودند که با بودجه کم (70 میلیون تومان) و با امکانات تله فیلم ساخته شده و البته صددرصد تلویزیونی بودند، اما به دلیل تغییر مدیریت گروه کودک حتی از تلویزیون هم پخش نشدند.
گفتند که پخش این فیلمها برای کودکان مضر است!
- برعکس فیلمهای قبلی کارنامهتان «دیوار» یک فیلم اجتماعی است که البته میشود آن را یک اثر نیمه کودک هم به حساب آورد.
«دیوار» یک فیلم در ژانر کودک و نوجوان نیست. فرق این فیلم با دیگر فیلمهایم شاید حضور بازیگران شناخته شده و مطرح باشد؛ البته کمی هم فرم کاریام را عوض کردم.
- دلیل این تغییر فرم فیلمسازیتان چیست؟
از فیلم «تو آزادی» تصمیم گرفتم شکل فیلمسازیام را کمی تغییر دهم؛ تکنیک و مسایل جدیدتری را در آن فیلم به کار بردم. در واقع تلاش کردم به شکل جدیدی از فیلمسازی برسم که فکر میکنم با «تو آزادی» موفقیتهایی هم به دست آوردم.
- منظورتان در جشنوارههای خارجی است؟
حضور موفقی در جشنوارههای بینالمللی داشت. مثلا نمرهای که «تو آزادی» در سایت IMDB گرفته 5/8 است. البته فیلم درموقع اکران عمومی به دلایلی موفق نشد چون پخش خوبی نداشتیم. «دیوار» تداوم همان فیلم است اما به آن شبیه نیست.
- شاید به خاطر عدم موفقیت «تو آزادی» در گیشه تصمیم گرفتید ضمن ادامه همان راه فیلمسازیتان به مخاطب هم فکر کنید. به همین دلیل سراغ بازیگر حرفهای رفتید؟
نه، اصلاً اینگونه نیست. خیلی دوست ندارم سینما به بازیگر چسبیده باشد. این عقیده من است؛ چون سینما سینماست.
- اما تماشاگر را چهکار میکنید؟
خیلی به مخاطب فکر نمیکنم. اینکه فلان فیلم متعلق به سینمای بدنه است یا معناگرا، ملی یا فاخر. من این تقسیمبندیها را قبول ندارم و البته نمیشناسم.
فکر میکنم اصلا این چیزها نمیتواند متر ومعیار خوبی برای تماشاگر و فیلمساز باشد.
فیلمی مثل «شب و مه» آلن رنه اگر در ایران اکران شود، شاید 500 تماشاگر هم نداشته باشد یا فیلم برسون، اما چه کسی میتواند منکر شاخص بودن این آثار شود؟ مگر «طبیعت بیجان» در دورهای که اکران شد مخاطب چه برخوردی با فیلم کرد؟ برخورد مردم اروپا با «سگ آندولسی» و «سلام بر مریم» هم چیزی بیشتر از پاره کردن صندلیهای سینما نبود.
فیلمساز میتواند بدون اینکه تماشاگر را تحقیر کند فیلمی بسازد که ماندگار باشد.
- سوژه «دیوار» چگونه به ذهنتان رسید؟
سوژه اولیه فیلم را از تعدادی دختر که میشناختم، الهام گرفتم. خصوصا پدر و دختری که با هم کار میکردند.
- پس شخصیتهای فیلم ما به ازای خارجی دارند؟
تقریبا همه شخصیتها واقعی هستند. من در ملاقات با دخترهای نوجوان و جوان به مسائلی برخوردم که ترجیح دادم آنها را تصویر کنم. مثلا دختران موتورسواری را در پیست میدیدم که بعد از رسیدن به سن قانونی دیگر اجازه موتورسواری نداشتند به همین دلیل کنار پیست میایستادند و برادرهایشان را تشویق میکردند.
این مسائل در خیلی از رشتههای ورزشی که برای خانمها در نظر گرفته شده هنوز وجود دارد.
- چرا کار پیشتولید «دیوار» کمی طولانی شد؟
3-2 سال وقت روی طرح و فیلمنامه صرف کردم و مشغول بازنویسی آن بودم اما هیچ حمایتی از پروژه نشد.
- در دورهای حتی از ساخت فیلم هم انصراف دادید؟
بله، چون 12 میلیون تومان از جیب خودم خرج کرده بودم. حتی به نامهها و درخواستهای من توجه نکرده بودند. به همین دلیل قید ساختن «دیوار» را زدم تا اینکه آقای یشایایی جلو آمدند.
گویا از همان ابتدا نقش اصلی فیلم را برای گلشیفته فراهانی نوشته بودید و او از همان زمان در جریان ساخت فیلم بود.
نگارش فیلمنامه «دیوار» چند مرحله داشت. در مرحله ابتدایی یادداشتهای پراکندهای که در طول تحقیق برداشته بودم را به خانم شیرین بینا دادم تا مرتب کند.
بعد فیلمنامهای با کمک هم نوشتیم. از این مرحله به بعد خانم بینا از پروژه جدا شد و من 3-2 بار فیلمنامه را بازنویسی مجدد کردم تا اینکه در مرحله چهارم با همفکری حسن حسندوست و گلشیفته فراهانی در مدت 10روز فیلمنامه را 5-4بار بازنویسی کردم تا به نسخه نهایی رسیدیم. در این مرحله حضور گلشیفته خیلی به من کمک کرد.
- به بقیه بازیگرها هم فکر کرده بودید؟
مهرداد صدیقیان را خیلی اتفاقی پیدا کردم. او بازیگر باهوش و با استعدادی است که از پس این نقش خیلی خوب برآمد.
محمد کاسبی هم خیلی به این نقش فیلم میخورد به همین دلیل نقش او را هم براساس شخصیت کاسبی نوشتم.
- در مقطعی گویا قصد داشتید از حمید جبلی استفاده کنید. برای همین نقشی بود که کاسبی باز ی کرد؟
بله، با او مذاکره کردیم اما حمید جبلی سرگرم فیلم خودش بود و نتوانست در «دیوار»بازی کند.
- گلشیفته فراهانی برای موتورسواری آموزش دید؟
ما برای او معلم گرفتیم گلشیفته خیلی به این کار علاقهمند بود و به همین دلیل موتورسواری را با چند روز تمرین در کوچه و خیابان یاد گرفت.
وقتی قرار شد اولین صحنه «دیوار» را فیلمبرداری کنیم گلشیفته فراهانی آنقدر عالی کار کرد که در همان برداشت اول، آن سکانس را گرفتیم.
او 15-10 بار روی دیوار مرگ چرخید و البته بعد از پایان کارش برای دقایقی بیهوش شد! در واقع کار را خیلی شانسی به سرانجام رساندیم. ممکن بود او هر لحظه از روی دیوار بیفتد و دست و پایش بشکند.
- یعنی بدلکار نداشتید؟
چرا، اما در خیلی از نماهای دیوار مرگ او تا نیمههای دیوار موتورسواری میکرد و ما بدون بدلکار پلان میگرفتیم.
- حسین جعفریان معمولا فیلمبردار سینمای اجتماعی است. چه ویژگی باعث شد تا او را به خدمت بگیرید؟
خیلی وقت بود که دلم میخواست با او کار کنم. کارهای جعفریان را همیشه دوست داشتم.
نگاه و تفکر او پشت دوربین همیشه در فیلمهایش مشهود است. وقتی اولین کپی ویدئویی «دیوار» را دیدم متوجه شدم که فیلم با حضور جعفریان شخصیت پیدا کرده است.
کارهایش در فیلم زیباست، حدود 60 درصد از صحنههای فیلم در شب فیلمبرداری شده و نورپردازیهای او واقعا در خدمت فیلم بوده است. امیدوارم کارش دیده شود.
- پیشبینی شما از جشنواره امسال چیست؟
اصولا پیشبینی خاصی از جشنواره ندارم چون جشنواره نمیروم.
- اما در جشنوارههای خارجی شرکت میکنید؟
در جشنوارههای خارجی زیاد حضور پیدا کردهام. معمولا در این فستیوالها یک کیف میدهند و همه امکانات لازم را در داخل آن قرار میدهند، محترمانه به شما خسته نباشید میگویند، گاهی در هتل محل اقامتتان میوه و شکلات هم میگذارند، دبیر جشنواره هر وقت شما را میبیند لبخند میزند و ... اینها اتفاقات خوبی است که همیشه در جشنوارههای خارجی برای یک سینماگر میافتد.