جواب آن یک" بله " قاطعانه است. چرا که اغلب بچهها از سنین پایین یک پیوند عمیق عاطفی با والدین و دیگر اعضای خانواده دارند. نشان دادن احساسات آنها، درست قبل از زمانی است که بتوانند به طور شفاهی بگویند : شما را دوست دارند !تعجب آور است اما حتی نوزادان تازه به دنیا آمده هم این احساس را در خود دارند.
درطول دورانی که آنها دررحم مادر بسرمی برند، کاملا با دنیای خارج از رحم ارتباط برقرار می کنند، آن ها می شنوند، احساس می کنند وحتی مادرشان را می بویند. بنابراین باورکردن اینکه آنها از لحظه تولد می توانند دلبسته و علاقه مند باشند کار مشکلی نیست. اما این تنها قسمت بیلوژیکی داستان عشق در کودکان است. آنها یک پیوند عاطفی هم با فردی می بندند که به طورمداوم ازآنها مراقبت می کند و به آنها مهرمی ورزد.
درواقع، اولین گام درتایید اینکه، آیا کودک شما با دیگران نیز پیوند عاطفی دارد، این است که متوجه شوید آیا به آنهایی که به او مهرمی ورزند وابسته شده است یا نه؟! حقیقت این است که کودکان به فردی که ازآنها پرستاری می کندو نگران تغذیه و امنیت و سلامتی آنهاست ،وابسته می شوند. بنابراین آنها پیوند عاطفی عمیقی با بقیه برقرار می کنند حتی اگر به چشم نیاید! اما همه این عشق ورزیدن ها به زمانی به شما برخواهد گشت که با «منومن کردن» تلاش می کنند با شما حرف بزنند.
همه ما شنیدهایم که تقلید کردن نوعی چابلوسی و شیرین زبانی است. این گفته، دربچه ها هم صدق می کند؛ آنها با تقلید کردن ، رفتارهای متفاوتی به دیگران نشان می دهند. درواقع درسنین 3 تا 6 ماهگی خواهید دید که فرزندتان سعی می کند رفتار شما را تقلید کند.
نشان دادن علاقه شان
قبل از هشت ماهگی ، علامت ها و نشانه های علاقه مندی در بچه ها خیلی ظریف و حساس هستند. نمونه ای از این علامت ها مثل دست و پازدن از ترس جدایی یا نگران بودن ازچیزهای عجیب است. مثلا وقتی آنها را به پرستارشان می سپارید یا شخصی که قبلا ملاقات نکرده اند، خواهید دید که چطور برای با شما بودن گریه می کنند.
البته حرف زدن های نامفهوم شان یا شیرین کاری های آن ها درابتدا، ممکن است بازی به نظر برسد، اما بدانید که همه ترس و نگرانی آنها ، لحظه ای که می خواهید اتاق را ترک کنید شدت خواهد گرفت. خوشبختانه با یک رفتار ساده و با اطمینان از اینکه آنها در امنیت کامل هستند و برآوردن احتیاجات شان، ترس و نگرانی های آنها به مرور زمان کمترخواهد شد.
به آنها عشق و علاقه تان را نشان دهید و برای اینکه روابط دوستانه با دیگران را درک کنند، آنها را مطمئن سازید که ایمن خواهند بود.
همچنین دراین مواقع کودکان به همتایان خود علاقه نشان می دهند،و دوست دارند وقت زیادی را با همسالان خود باشند؛ این نشانه ها خیلی زیرکانه است مثلا وقتی همسایه تان با کودکش به شما سرمی زند،کودک 9ماه شما خوشحالی می کند و با رفتنشان غمگین می شود. قطعا متوجه شده اید به محض اینکه آنها چهاردست و پارفتن را می آموزند به سمت دوستان بخصوص خود خواهد رفت.
حدودسن یک سالگی بچه ها رفتارهای محبت آمیز مثل بوسیدن را یاد می گیرند. شروع این احساس مثل یک رفتار تقلید شده است. اما بچه ها با دیدن اینکه این کار می تواند دیگران را خوشحال سازد ، کارشان را تکرارمی کند. اغلب اوقات فرزندتان مثل یک نتیجه عملی شروع به انجام این این نوع رفتارها می کند.
دوست شدن:
برای خیلی ازبچه ها اولین زمان برای دوستی ها، دوران بچگی است. کوچولوها برای انجام دادن و به یادآوردن تجربه های لذت بخش با دیگران حافظه خوبی دارند. آنها به وضوح میتوانند دلبستگی هایشان را به بچه های دیگر به طورشفاهی نشان دهند. آنها می توانند دوستی ها و یکدلی ها را بفهمند. فرزندتان را به دوستی با یک کودک کوچکترتشویق کنید. مطالعات نشان داده است که بچه ها خیلی زود رفتارهای خوب را یاد می گیرند. برای آنها بهتراست که مثل نوجوانان با دیگر افراد درارتباط باشند. بازی کردن با همتاهایشان کمک می کند آنها رفتارهای اجتماعی را تمرین کنند، مثل مهربانی کردن، تقسیم کردن وسایل، وهمکاری داشتن درکارها...
حتی ممکن است علاقه مندی شان به جمع توسعه یابد و خلق وخوی شان را نیز تحت تاثیرقراردهد.دقت کنید بعضی از بچه ها خیلی اجتماعی هستند و بعضی دیگرخجالتی اند. آنها علاقه مند بودن را به دیگران در رفتارشان نشان می دهند.
براساس تحقیقات انجام شده ، راهی که کودکان برای گفتن "دوست دارم" انتخاب میکنند، این است که احتمالا رفتارهمسالان شان را تقلید خواهند کرد. درهرحال صرف نظراز اینکه همبازی و دوست شان ممکن است اسباب بازی آنها را بقاپد یا دربازی با آنها بدخلقی کند یا حتی ریاست کند، کودک شما بیشتر از همه خواهان یک همبازی است. متخصصین می گویند این نوع رفتار برای کودکان معمولی است اما بخش ضروری دوستی دراین سنین است. درطول بازی های تجربی آنها قوانین اجتماعی را یاد می گیرند. نقش فعال شما دریادآوری این قوانین که آنها چه هستند وچه باید انجام دهند، خیلی اهمیت دارد. وقتی برای آنها خط مشی ها و قوانین را مشخص کردید باید دلایلش را نیزتوضیح دهید. مثلا: "نیازنیست برای گرفتن اسباب بازی ات به کسی آسیب برسانی اگرآن را می خواهی با مهربانی بگو!"
به فرزندتان دلسوزی کردن را بیاموزید مثلا:" ببین نی نی داره گریه می کنه! چی شده؟ شاید توپ تورا می خواد! " سپس به اوپیشنهاددهید که توپ را به نی نی برگردان! وقتی بچه شما وسایلش را با کودک دیگری تقسیم می کند و دلسوزی اش را به کودک دیگرنشان می دهد او را تحسین کنید بگویید:" نی نی دیگه گریه نمی کنه! توباعث شدی آروم بشه آفرین! "
راه دیگرتشویق کردن کودک به کارهای اجتماعی سالم، این است که بچه را با استفاده از لغات، تشویق به آن کارکنیدمثلا بگویید: "خسیس نباش!" این کلمه احساسی را که آنها درآن لحظه دارند بیان می کند. این موضوع خیلی اهمیت دارد، توجه کنید که چطورشخصیت فرزندتان درهنگام بازی متاثرمی شود. وقتی بچه ها خواب آلو و گرسنه هستند به طورکلی تغییرمی کنند بنابراین برای بازی، تغذیه و هرکاردیگری که مربوط به آنها می شود برنامه ای داشته باشید تا آنها دوباره سرحال شوند. در هرحال بدون درنظرگرفتن اینکه فرزندتان چطور با کسی دوست می شود، نکته بسیارمهم این است که رابطه های دوستانه، زندگی آنها را غنی و پربارمی کند.
با تمام این تفاسیر گروهی از متخصصین انگلیسی ، در یک تحقیق سوالی را درباره عشق از گروهی کودک خردسال پرسیدند؛ پاسخ هایی که بچه ها دادند عمیق تر و متفکرانه تر از تصورات بود. سوال این بود : معنی عشق چیست؟
کارل 5 ساله : عشق وقتیه که شما برای غذا خوردن بیرون می رین و بیشتر سیب زمینی سرخ شده خودتون رو می دهید به دوستتون ، بدون اینکه از اون انتظار داشته باشید که کمی از غذای خودشو بده به شما.
تامی 6 ساله : موقع تکنوازی پیانو ، من تنهایی روی سن بودم و خیلی هم ترسیده بودم . به تمام مردمی که منو نگاه می کردن نگاه کردم و بابام رو دیدم که وول می خوره و لبخند می زنه! اون تنها کسی بود که این کار رو می کرد. من دیگه نترسیدم.این یعنی عشق.
کیندی 8 ساله : مامانم منو بیشتر از هر کس دیگه ای دوست داره چون هیچ کس دیگه ای شبها منو نمی بوسه تا خوابم ببره.
دنی 7 ساله: عشق اون چیزیه که وقتی خستهای لبخند رو به لبت میاره.
کلر6 ساله: عشق اون موقعی هست که مامان بهترین تیکه مرغ رو میده به بابا.
نوئل7 ساله: عشق مثل یه پیرزن کوچولو و یه پیرمرد کوچولو میمونه که هنوز با هم دوست هستن حتی بعد از اینکه همدیگر رو خیلی خوب میشناسن.
و اما برنده این آزمون یک پسر بچه 4 ساله بود . همسایه دیوار به دیوار این پسر مرد مسنی بود که به تازگی همسرش را از دست داده بود. پسر بچه وقتی پیرمرد را تنها در حال گریه کردن دیده بود به حیاط خانه پیرمرد وارد شده و او را بغل کرده و همانجا نزد پیرمرد مانده بود، وقتی مادر این پسر از او پرسیده بود که چکار کردی؟ پسرک می گوید : « هیچی من فقط کمکش کردم تا راحت تر گریه کنه.»
همشهری امارات