بیابانزایی یا بیابانی شدن کشورها پدیدهای است که در اثر عملکرد نادرست انسان در طبیعت به وجود میآید و عواقب گاه جبرانناپذیری دارد که افزایش فرونشست زمین، شور شدن آب، از دست رفتن حاصلخیزی خاک، پایین رفتن سفرههای آب زیرزمینی، خشک شدن تالابها، افزایش چشمههای تولید گرد و خاک، جنگلتراشی، از بین رفتن تنوع زیستی و متروکه شدن روستاها برخی از عواقب بیابانزایی است.
بر این اساس دنیا به فکر کاهش نرخ بیابانزایی و درصدد یافتن راهحلهایی برای آن برآمد، از همین رو سال ۱۹۹۲ در کنفرانس سران ریو، معضل بیابانزایی در آفریقا مطرح و این امر منجر به تأسیس کنوانسیون جهانی بیابانزادیی (UNCCD) به عنوان زیرمجموعهای از سازمان ملل شد. در سال ۱۹۹۴ مجمع عمومی سازمان ملل به منظور افزایش آگاهی عمومی در این زمینه و پیگیری جدیتر برنامههای کنوانسیون، روز ۱۷ ژوئن را با عنوان روز جهانی مقابله با بیابانزایی نامگذاری کرد و اکنون ۱۹۵ کشور در این کنوانسیون عضویت دارند.
با تمام این اقدامات اما میدانیم که وضعیت مقابله با بیابانزایی زیاد مطلوب نیست، طبق آخرین آمارهای سازمان ملل دستکم حدود ۵ میلیارد هکتار از ۱۳.۵ میلیارد هکتار وسعت خشکی جهان متأثر از بیابانزایی است، یعنی آب این مناطق رو به شور شدن است، خاک حاصلخیزی خود را از دست میدهد؛ سفرههای آب زیرزمینی پایین میرود، تالابها خشک میشوند، چشمههای تولید گرد و خاک افزایش مییابند، جنگلتراشی اتفاق میافتد، روستاها متروکه میشوند و تنوع زیستی کاهش مییابد.
در ایران وضعیت بدتر است زیرا از لحاظ جغرافیایی در منطقه خشک و نیمه خشک جهان واقع شده است، این کشور با مساحت ۱۶۵ میلیون کیلومترمربع در جنوب غربی آسیا و در نوار خشک جهان قرار گرفته است، ۸۰ درصد از کل سرزمین ایران از آب و هوای خشک و نیمهخشک برخوردار است و به این ترتیب در معرض خطر فرآیند پیشروی بیابان قرار دارد.
در کنار این ویژگیها باید میانگین بارش سالانه و کاهش آن را در چند سال اخیر نیز در نظر بگیریم، میانگین سالانه ریزش باران در بیابانهای ایران کمتر از ۵۰ میلیمتر است این در حالی است که همین میزان در مورد کل کشور به ۳۲۰ میلیمتر در سال میرسد و در چند سال اخیر کاهش نیز یافته است، بنابر این بهکارگیری روشهای مقابله با بیابانزایی در ایران الزامی و جدی است.
- ایران رکوردار فرونشست زمین در جهان
در این راستا عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور روز دوشنبه، همزمان با روز جهانی بیابانزدایی گفت: طبق آخرین آمارهایی که کنوانسیون مقابله با بیابانزایی اعلام کرده وضعیت بیابانزایی در دنیا نگرانکننده است و آمارها نشان از اُفت کارایی سرزمینی دارند، این یعنی هر نوع فرایندی که منجر به اُفت کارایی سرزمین شود نشانه این است که در آن سرزمین پدیده بیابانزایی در حال رخ دادن است.
محمد درویش افزود: بدترین و خطرناکترین نشانه بیابانزایی، فرونشست زمین است که ایران با رقم ۵۴ سانتیمتر در سال در فاصله دشت فسا و جهرم در استان فارس رکورددار آن در دنیاست، بعد از آن دومین رتبه در جهان نیز به ایران تعلق دارد و با فرونشست زمین در جنوب غرب تهران به میزان ۳۶ سانتیمتر در سال آن را به خود اختصاص داده که در واقع ۹۰ برابر شرایط بحرانی تعریف شده در جهان است.
- میزان فرسایش در ایران ۸ برابر متوسط جهانی
دبیر سیاست محیط زیست در مرکز بررسیهای راهبردی نهاد ریاست جمهوری اظهار داشت: یکی دیگر از مؤلفههای بیابانزایی نرخ فرسایش خاک است. نرخ آن در ایران ۲ میلیارد تُن گزارش میشود که با توجه به این که تمام فرسایش خاک در جهان در یک سال ۲۴ میلیارد تُن است، بنابر این در ایران یکدوازدهم کل فرسایش خاک جهان اتفاق میافتد در حالی که ایران یکصدم خاک جهان را دارد، بر این اساس میزان فرسایش خاک در ایران ۸ برابر متوسط جهانی است.
- ایران پیشتاز در نابودی حیات وحش و آلودگی شهرها
درویش گفت: از نظر اندوختههای جانوری نیز تقریباً در نیم قرن اخیر، حدود ۹۰ درصد حیات وحش ارزشمند خود را از دست دادهایم که یکی از بالاترین موجهای انقراض در ایران ثبت شده است.
وی افزود: از نظر آلودگی هوا نیز هر ساله دستکم یک یا دو شهر ایران در شمار آلودهترین شهرهای جهان قرار میگیرند، خسارت آلودگی هوا ۸ میلیارد دلار برآورد میشود و ما جزو ۹ کشور اول انتشاردهنده گازهای گلخانهای هستیم؛ تمام اینها نشاندهنده این است که به شدت در مؤلفههای آب، خاک، تنوع زیستی و آلودگی هوا وضعیتی بسیار نگرانکننده داریم و کارایی سرزمین ما در حال کاهش یافتن است.
- بیابانزایی سبب متروکه شدن سکونتگاههای انسانی میشود
درویش تاکید کرد: هیچ خطری جدیتر از بیابانزایی نمیتواند سبب مهاجرت، تخریب سرزمین و متروکه شدن سکونتگاههای انسانی شود، بنابر این دولتمردان ایران باید مهار بیابانزایی را یکی از مهمترین اولویتهای خود بدانند و عملاً در راستای آن حرکت کنند، طرحهایی مانند انتقال آب که رژیمهای هیدرولوژیکی حوضههای آبخیز را بر هم میزند یا سدسازیهای افراطی که سبب نابودی تالابها در پاییندست و نابودی رویشگاههای جنگلی در بالادست میشود به شدت میتواند نرخ بیابانزایی را در کشور افزایش دهد.
وی گفت: نرخ بیابانزایی را در ایران، یک درصد خاک کشور در سال اعلام میکنند که این نسبت در کره زمین دو دهم درصد است یعنی نرخ بیابانزایی در کشور ۵ برابر متوسط جهانی است.
درویش افزود: زمانی در حوزه مهار بیابانزایی یکی از کشورهای پیشگام بودیم، در مناطق بیابانی کشور چهار میلیون هکتار جنگلکاری انجام شده بود، کارشناسان کشورهای عربی اطراف برای گذراندن دورههای آموزشی مقابله با بیابانزایی به ایران میآمدند اما متأسفانه اخیراً در این حوزه دیگر فعالیت چشمگیری نداریم و همچنان از روشهای قدیمی استفاده میکنیم، هنوز میخواهیم در خوزستان با مالچپاشی مشکل را حل کنیم در صورتی که مالچپاشی یک روش منسوخ و کنار گذاشته شده است، روندها نشاندهنده این است که نرخ بیابانزایی بعد از مقداری فروکش، دوباره افزایش یافته است.
وی ادامه داد: افزایش سیلهای حادثهخیز، افزایش نرخ جریانهایی که به جابجایی خاک منجر میشود، افزایش تخریب جنگلها، کاهش حاصلخیزی خاک، همه و همه نشاندهنده این است اقداماتی که در کشور برای مهار بیابانزایی انجام میشود نه تنها کافی نیست بلکه بعضاً شاهد اقداماتی هستیم که نرخ بیابانزایی را تشدید میکند.
- دولت مهار بیابانزایی را جدی بگیرد
عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور گفت: زمانی که شاهد ۷۰ هزار هکتار برنجکاری در خوزستان، بیش از ۱۰۰ هزار هکتار در فارس و در بخشهایی از استان اصفهان هستیم نشاندهنده این است که دستگاههای متولی نتوانستند وظایف خود را به درستی انجام دهند.
وی ادامه داد: کشورهای پیشرو در مهار بیابانزایی کشورهای توسعه یافته عضو اتحادیه اروپا هستند مانند اسپانیا، ایتالیا یا کشورهایی که در جنوب اروپا قرار گرفتهاند، این کشورها اکنون هشدار دادهاند که میزان فرونشست زمین نزدیک به ۴ میلیمتر در سال رسیده است و در حال فعالیتهای جدی برای کاهش این نرخ هستند ولی ما همچنان شاهد کشت برنج در مناطق کم آب و بعضاً بیآب در کشور هستیم.
درویش گفت: استرالیا و نیوزیلند کارهای بسیار مهمی در راستای مهار بیابانزایی انجام دادهاند، در این راه چیدمان توسعه خود را تغییر دادند برای این که بتوانند کشور را در مواجه با خشکسالیهای سنگین مصون نگه دارند.
- اقداماتی که باید انجام شود
وی تاکید کرد: اولین کار این است که دولت باید تمام چاههای غیر مجاز را پلمپ کند، اجازه ندهد از چاههای مجاز برداشت غیرمجاز صورت گیرد، دولت باید تلاش کند تا میزان برداشت از سفرههای آب زیرزمینی حداکثر از ۴۰ درصد قابل استحصال بیشتر نشود، باید به سمت احیای قنوات و تشویق کشاورزان و دادن جایزههای تشویقی به کشاورزانی برود که از طریق قناتها و نه چاهها به آبیاری اراضی خود اقدام میکنند.
درویش ادامه داد: همزمان دولت باید تلاش کند به جای محصولات آببر، محصولاتی را به کشاورزان برای کشت معرفی کند که ارزش افزوده در خور توجهتری داشته باشند، با ارتقای بخش نرمافزاری کشاورزی، میزان ضایعات در این بخش را به کمتر از ۵ درصد کاهش دهد، راندمان آبیاری را افزایش دهد و به جای ساخت سدهای بیشتر، برای حفظ کیفیت منابع آبی موجود تلاش کند.
وی گفت: میتوانیم تا ۲۰ بار بازچرخانی آب داشته باشیم بنابر این دولت باید تلاش کند تا با احداث تصفیهخانهها از پسابی که بیش از ۳۰ میلیارد متر مکعب در سال است، دوباره آن را در بخشهای صنعتی، کشاورزی، شرب، بهداشت و خانگی استفاده کند، اگر دولت بتواند در این حوزه درست عمل کند و اگر بتواند جلوی تغییر کاربری اراضی به خصوص در رویشگاههای جنگلی را در شمال و غرب کشور بگیرد، میتوانیم امیدوار باشیم که بر غول مهیب بیابانزایی فائق آییم.
نظر شما