ثبت جنگلهای هیرکانی شمال ایران به نام کشورمان در چهل و سومین جلسه کمیته میراث جهانی یونسکو که به میزبانی باکو در جمهوری آذربایجان برگزار شده بود، مهمترین خبر حوزه محیط زیست، منابع طبیعی و میراث فرهنگی کشور در روزهای اخیر بود که هنوز نیز در مورد آن مسائلی در حال انتشار است. پس از انتشار این خبر و فروکش کردن موج تبریکها و اظهار خرسندیها، حالا مهمترین نکتهای که در مورد این اتفاق مهم مطرح میشود، رعایت ضوابط و مقررات حفاظت از مناطق ثبت شده در فهرست آثار جهانی یونسکو است.
این جنگلهای ثبت شده شامل تمام مساحت جنگلهای شمال ایران نمیشوند، بلکه بر اساس نظر کارشناسان، چند نقطه از نوار سبز شمالی ایران که از آستارا در غرب ساحل خزر تا گلیداغی در شرق این نوار را شامل میشود به عنوان بقایای جنگلهای هیرکانی ثبت شدهاند و مورد توجه یونسکو قرار دارند، اما طبیعتا حفاظت از همین جنگلها نیز بدون حفاظت از سایر عرصههای جنگلی ممکن نیست. نکته قابل توجه این است که مسئولیت کشورمان در قبال این آثار ارزشمند طبیعی-تاریخی با این ثبت جهانی بسیار سنگینتر و بیشتر از گذشته شده است. بخش مهمی از این مسئولیت هم بر دوش مدیران و مسئولان استانهایی است که نقاط ثبت شده در محدوده مرزی آنها قرار دارند.
- نقاط ثبت شده
بر اساس پروندهای که ایران برای ثبت جنگلهای هیرکانی به یونسکو ارائه کرده بود، نقاط جنگلی در ۴ استان سمنان، گیلان، گلستان و مازندران به عنوان جنگلهای بازمانده از دوران سوم زمینشناسی به ثبت جهانی رسیدند که سهم مازندران بیشتر از باقی استانهاست. در بین ۳ استان شمالی، ۶ نقطه جنگلی هیرکانی در محدوده مازندران قرار دارد و هر کدام از استانهای گیلان و گلستان نیز ۳ منطقه جنگلی ثبت شده را زیر پوشش دارند. مناطق جنگلی سیاهرود رودبار، گشت رودخانه فومن و لیسار تالش نقاط ثبت شده به عنوان جنگلهای هیرکانی در گیلان هستند. در مازندران نیز ۶ نقطه هیرکانی ثبت شده است.
۳ نقطه جنگلی حوزه ۴۵ و ۴۶ جنگل بخش کجور شهرستان نوشهر، جنگل خشکهداران شهرستان تنکابن و جنگل چهارباغ شهرستان چالوس که در حوزه اداره کل منابع طبیعی غرب مازندران قرار دارند و ۳ لکه هیرکانی جنگل بولا در شهرستان ساری، جنگل واز در شهرستان نور و جنگل الیمستان در شهرستان آمل که زیرمجموعه عرصههای تحت مدیریت اداره کل منابع طبیعی مازندران-ساری هستند. در گلستان نیز بخشهایی از جنگل ناهارخوران، پارک جنگلی بیبی یانلو و جنگل افراتخته به ثبت جهانی رسیدهاند. البته جنگل ابر شاهرود نیز شامل این ثبت میشود که در سمنان قرار دارد. قسمتی از این جنگلها در محدوده استان خراسان شمالی قرار دارد که زیر نظر طرح صیانت از جنگلهای شمال مدیریت میشود.
- مشارکت در ثبت
مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مازندران ثبت جنگلهای هیرکانی را نتیجه تلاش ۱۳ ساله کارشناسان و مدیران حوزه میراث و منابع طبیعی کشور میداند و معتقد است؛ این فرایند و کسب نتیجه آن که دومین ثبت جهانی بعد از باغ عباسآباد برای مازندران و بیست و چهارمین ثبت جهانی برای ایران به شمار میآید، بدون مشارکت سازمان حفاظت محیطزیست، سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری، سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، کمیسیون ملی یونسکو، دانشگاه تربیت مدرس و دانشگاه تهران، موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع، سازمانهای مردمنهاد، جوامع محلی، هنرمندان و رسانهها ممکن نبود.
«سیفالله فرزانه» با بیان اینکه ثبت این جنگلها میتواند موجب حفاظت مطلوب این عرصهها شود، اظهار کرد: مازندران ۲ بار میزبان کارشناسان یونسکو برای ثبت این جنگلها بود و اکنون با این ثبت جهانی، باید از جنگلهایی که یونسکو آنها را متعلق به همه انسانها با هر نژاد و قومیت و مذهبی میداند، حفاظت کنیم. چالش مهم حفاظت از جنگلهای هیرکانی در شمال کشور و بهویژه مازندران اینجاست که برای رعایت ضوابط مدنظر یونسکو، حفظ اعتبار ایران در این سازمان و محافل بینالمللی مرتبط با میراث فرهنگی و محیط زیست، پیش از اجرای یکسری قوانین، به حل معضلات ریشهدار موجود در این جنگلها نیاز داریم که حاصل سوءمدیریتها و بیتوجهیها هستند.
اعماق جنگلهای مازندران محل دپوی زبالههای شهرها و روستاهاست. برخی از این سایتهای دپوی زباله فاصله زیادی هم با لکههای ثبت شده هیرکانی ندارند. برای نمونه سایت دپوی زباله عمارت آمل که در سالهای اخیر بارها خبرساز شده، همسایه جنگل الیمستان است یا برداشتهای غیرمجاز از جنگلها و ضعف در مهار آتشسوزیها به علت کمبود نیروی انسانی و تجهیزات بارها به جنگلهای شمال آسیب وارد کرده است.
- نیاز به مدیریت یکپارچه
نکتهای که «سید رحیم موسوی» مدیر پایگاه جهانی باغ عباسآباد به آن اشاره میکند در مدیریت منابع طبیعی و جنگلهای شمال کاملا مشهود است. علاوه بر مسائلی مانند قاچاق چوب، برداشتهای بیرویه به بهانه فعالیت معدنی، تصرف عرصه، دپوی زباله، ورود بیضابطه گردشگران و کمبود امکانات برای اطفای حریق، گاهی مسائل مدیریتی هم بلای جان جنگلهای شمال شدهاند. پرونده شکایت اوقاف از اداره کل منابع طبیعی مازندران-ساری که چند سال پیش خبرساز شده بود، یکی از همین نمونههاست که نشان میدهد جنگلها هنوز مدیریت مستقل و یکپارچهای ندارند، اما برای لکههای ثبت شده چارهای جز تعیین مدیریت مستقل و یکپارچه وجود ندارد. همانطور که در ثبت این جنگلها مشارکتی قابل قبول دیده شد، حالا به همین مشارکت بین دستگاهی و همچنین مردمی برای حفاظت از آنها نیاز است.
- مسئولیت حساس
این مسائل و حل آنها چالشهای اساسی ایران در حفاظت از جنگلهای ثبت شده هیرکانی هستند. مدیر پایگاه جهانی باغ عباسآباد نیز این موضوع را تایید میکند و معتقد است؛ ثبت این جنگلها در یونسکو به همان اندازه که خوشحالکنده است، با توجه به مشکلاتی که در جنگلهای شمال داریم، باید برای ما نگرانکننده هم باشد.
«سید رحیم موسوی» با بیان اینکه باید از حالا به این موضوع بیندیشیم که خارج شدن یک اثر از فهرست آثار میراث جهانی میتواند چه هزینههای اعتباری برای یک کشور داشته باشد، اظهار کرد: ثبت آثار در فهرست میراث جهانی یونسکو برای آن کشور مسئولیتهایی به همراه میآورد. ضوابطی وجود دارد که در کنوانسیونهای مختلف توسط همه کشورهای عضو پس از کارشناسی و تدوین امضا شده است. وقتی اثری اعم از ناملموس باشد، طبیعی یا تاریخی ثبت جهانی میشود و یکسری ضوابط بر آن مترتب است.
وی افزود: ثبت ضمن اینکه باعث میشود آن آیین یا اثر یا محوطه مورد توجه جهانی قرار بگیرد، سبب رونق گردشگری شود و حمایت فنی و تکنیکی یونسکو را به همراه داشته باشد، فشار زیادی روی دوش جامعه میزبان که پیگیر ثبت آن شده میگذارد و این موضوع بسیار حائز اهمیت است. متاسفانه سیستم یکپارچهای برای حفظ این آثار در کشور نداریم و مالکیتهای چندگانه ممکن است فرایند حفاظت مورد تایید یونسکو را با مشکل مواجه کند.
- مدیریت جنگلها
مناطق جنگلی ثبت شده در یونسکو (هیرکانی) حالا باید با ضوابط خاص مدنظر یونسکو مراقبت و حفاظت شوند و همین موضوع مسئولیت کشور و استانهای شمالی را بیشتر میکند، بهویژه مازندران که بیش از ۵۰ درصد عرصههای جنگلی هیرکانی را در اختیار دارد، به همین نسبت نیز آسیبهای مربوط به بخش جنگل در آن بیشتر است. با ثبت شدن این جنگلها در فهرست میراث جهانی، سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری در ایران از نظر یونسکو مسئول اصلی برنامهریزی برای مدیریت این جنگلها محسوب میشود، اما مدیریت این عرصهها از نظر سازمانی در کشور به طور کامل در اختیار این سازمان نیست. همین حالا در بسیاری از آثار ثبت ملی یا جهانی شده نیز وضعیت به همین شکل است.
یعنی ادارات کل میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری به دلیل نداشتن مالکیت، نمیتوانند اقداماتی که برای حفاظت، مناسبسازی یا بهرهبرداری از برخی آثار باید انجام شود را انجام دهند. به عبارتی دیگر، مدیریت بر این عرصهها و آثار دچار یک چالش جدی مدیریتی در ایران است؛ موضوعی که در گزارشی مربوط به آخرین وضعیت باغ جهانی عباسآباد بهشهر نیز به آن اشاره شد. یعنی مالکیت چندگانه بر آثار تاریخی و طبیعی کشور که اجازه برنامهریزی مستقل و یکپارچه را برای حفاظت از آنها نمیدهد.
در مورد جنگلهای هیرکانی هم دقیقا همین موضوع صدق میکند و حفاظت و همچنین نگهداری از امتیاز ثبت آنها در آثار جهانی به نام ایران، نیازمند ضوابط و مقرراتی است که اگر قرار باشد مثل سالهای اخیر با تداخل مدیریتها و بیبرنامگیها انجام شود، این ثبت جهانی کمکی به حفظ جنگلها نخواهد کرد. حتی ممکن است اعتبار کشور را در مجامع بینالمللی حوزه محیطزیست و میراث فرهنگی زیر سوال ببرد.
نظر شما