- مقدمه
از زمان ورودم به شورای اسلامی شهر تهران، که مصادف با سومین دوره آن بود، به سبب سابقۀ سکونت خانواده و علاقه فراوانی که به تهران و مردمان آن داشتهام مباحث مربوط به شهر تهران همواره برایم از اولویت ویژهای برخوردار بوده است. از همان روزهای نخست به سبب ارتباطاتی که داشتم، با مردم و نخبگان بسیاری دیدار کردم و از مشکلات و مسائل این شهر و مردمش آگاه شدم. این آگاهی بلحاظ ماهیت و مقیاس جدای از آن اطلاعاتی بود که به طور رسمی و اداری دریافت میکردم. در دوره شش ساله مسئولیتم در ستاد شورایاری ها در دوره سوم، جلسات هم اندیشی منظم و بی واسطه ای با منتخبین مردم محلههای شهر داشتم و از نزدیک با مشکلات اکثر محلات تهران آشنا میشدم.
در آن دوره تلاش کردیم تا سازوکارهای ارتباط با شورایاران و نهادهای محله ای را تسهیل کنیم و به همین دلیل هر دو هفته یکبار شهرداران مناطق و نواحی و سایر مدیران اجرایی سازمانهای دخیل در مدیریت شهر جلساتی را در سطح مناطق با حضور اعضای شورایاری برگزار می کردیم و از مسائل و مشکلات محله و دغدغه های شورایاران به عنوان بازوها و نمایندگان شورا در محلات آگاهی پیدا می کردیم و به منظور پیگیری خواسته ها و مصوبات آن جلسات کمیته ای را با عنوان کمیته پیگیری با حضور نمایندگان ستاد شورایاری، شورا و شهرداری منطقه تشکیل داده بودیم که وظیفه اش پیگیری مصوبات جلسات فوق الذکر بود. علاوه بر آن و به منظور نهادینه کردن جایگاه شورایاری ها در نظام مدیریت شهری هر هفته نمایندگان شورایاری مناطق و محلات برای ارائه گزارش در صحن شورا حاضر می شدند و گزارش خود را در حضور خبرنگاران و اعضای شورا و مدیران کلان و محلی شهرداری ارائه می کردند. مجموعه این اقدامات باعث شد تا سطح اعتماد بنفس شورایاران افزایش یافته و شهرداری در مقابل آنها پاسخگو باشد و البته حس مسئولیت پذیری شورایاران را نیز افزایش می داد. در کنار همه این اقدامات نشست های هفتگی به منظور توانمندسازی شورایاران طراحی شد که کمک میکرد تا ضمن اشراف بر مسائل شهر و مدیریت و برنامه ریزی، قدرت و سطح مهارت آنها افزایش پیدا کند که این کمک می کرد تا شورایاران در بودجه ریزی محلی ورود کرده و پیشنهادات خود را عملی کنند. تا پیش از آغاز شورای چهارم، از این طریق اطلاعات خوبی درباره مسائل و مشکلات محلات شهر تهران به دست آوردیم. علاوه بر اینها بازدیدهای بسیاری که از مناطق و محلات مختلف داشتم، در شناخت مسائل تهران بسیار مؤثر بوده است. با شروع دوره چهارم شورا و انتخابم به عنوان رییس شورای شهر تهران، تصمیم بر این گرفتم تا علاوه بر دیدارها و بازدیدهای رسمی از بخشهای مختلف شهر، بهطور منظم، در روزهای جمعه و خارج از عرف دیدارهای معمول اداری، شهروندان و محلههای تهران را از نزدیک ببینم و با مسائل و مشکلات و یادگارهای مادی و معنوی آنها آشنایی بیشتری حاصل کنم و از دغدغه ها و پیشنهادات شهروندان آگاهی پیدا کنم. این اهداف، بیشتر از وظایف معمول اعضای شورا در هر سمتی بوده است. انتخاب روز جمعه تصادفی نبود، زیرا در سنتهای کهن این سرزمین، روز جمعه، روز دید و بازدید است. اهدافی همچون آشنایی بیشتر و عمیقتر با شهر و محلههای آن، شناختن و شناساندن لایههای پنهان شهر به خبرنگاران و متخصصان شهری، ارتباط با نخبگان و هنرمندان و چهرههای مختلف و تقویت یا پیوند ارتباط با مجموعه مدیریت و مدیران ذیربط در مسائل گوناگون شهری و در یک کلام شهر را از سایه و تاریکی به روشنی و آفتاب آوردن. در این دیدارها که هنوز ادامه دارد، با یاری اصحاب رسانه، مسائل و موضوعات شهری که در شرایط عادی، ورود و حضور در آنها برای دیگران میسر نبود، مورد بازدید قرار میگرفت و اطلاعات آن انتشار مییافت.
درگزارش حاضر، علاوه بر آن که به طور اجمال، مناطق و اماکن مورد بازدید در جلسات با شورایاری های محلات و مناطق و برنامههای تهرانگردی معرفی گردیده، عموم مسائل و مشکلات این کلانشهر که در طول این بازدیدها و در ارتباط با مردم محلهها و بخشهای مختلف مورد بحث و گفتگو قرار گرفته مشخص و تفکیک شده است. اینک که این سالها را پشت سر گذاشتهام، به خوبی درک میکنم که این روش تا چه میزان میتواند در حل و فصل و بهویژه فهم بیواسطۀ مشکلات شهری موثر باشد.
- کوچکترین منطقه؛ بیشترین میزان حس همسایگی در شهر
از مهمترین مکان های منطقه هفده، بقعه امام زاده حسن(ع) است که در گذشته در قسمت غربی تهران، خارج از دروازه قزوین(محدوده میدان قزوین امروزی) واقع شده بود. این بقعه از بقاع معروف خارج تهران و به عنوان یکی از گورستان های اطراف تهران شناخته شده بود. اولین سکونتها در این منطقه نیز از محدوده همین امام زاده آغاز گردید. محدوده این منطقه در گذشته به طور کلی به زمین های کشاورزی اختصاص داشت و تعداد ساکنان روستایی در این محدوده بسیار اندک بود. به لحاظ زمین شناختی، این منطقه نزدیک یکی از گسل های زلزله تهران واقع شده و از مناطق پرخطر تهران به حساب می آید. بافت های ریزدانه و بافت فرسوده این منطقه نیز، این خطر را چندین برابر نموده است.
این منطقه از لحاظ وسعت یکی از کوچکترین مناطق ۲۲ گانه شهر تهران است. بیشتر بخشهای این منطقه در گذشته از اراضی روستای وصفنارد و روستای امامزاده حسن یا جی سفلی بود. بخش کوچکی از بخش شرقی این منطقه به روستای بریانک تعلق داشت.
روستای وصفنارد یکی از روستاهای قدیمی ناحیه غار به حساب میآید. از قدیمیترین منابعی که نام وصفنارد در آن ذکر شده، فرمانی است از شاه طهماسب صفوی که در سال ۹۶۱ هـ. ق نوشته شده و سند دیگری از قدمت وصفنارد در دست نیست؛ در گذشته به مجموعه روستاهای بین تهران و ری و اطراف ری دهستان غار میگفتند. روستاهای این دهستان نزدیک به چهل پارچه آبادی بود. میگویند عدهای در صدد کشتن امامزادهای از نوادگان امام موسی کاظم (ع) در ری برآمدند. امامزاده از ری خارج شد و در منطقه «جال کولی» ـ که نمیدانیم کجاست ـ غاری پدید آمد و امامزاده داخل آن شد و از نظرها پنهان گردید. از آن به بعد این ناحیه به غار معروف میشود. بعدها و در زمان ناصرالدین شاه یکی از دروازههای جنوبی شهر که به این ناحیه باز میشد به دروازه غار معروف میشود. امروزه اگر به محله وصفناورد سری بزنید، خواهید دید که بیشتر وصفناردیها از طایفه فروزانها، رئیسیها، عباسقلیها هستند.
در زمان قاجار روستای وصفنارد از املاک خالصه به حساب میآمد. خالصه به املاک و زمینهایی گفته میشد که مالکیت آن در اختیار شاه و تحت نظر اداره خالصجات بود. این زمینها را به صورت سالیانه اجاره میدادند. معمولا آدمهای طرف اجاره از رجال و ثروتمندان و اشخاص شناخته بودند. این افراد بعد از عقد قرارداد موظف بودند در ازای اجاره زمین، سالیانه بخشی از محصول آن و یا مبلغی پول به اداره خالصجات بپردازند.
در دهه ۳۰ و به خصوص دهه ۴۰ و با افزایش مهاجرت به تهران تقاضا برای زمین زیاد شد. مهاجرانی هم که از نظر مالی شرایط خرید خانه در تهران را نداشتند به روستاهای حاشیه تهران روی آوردند. مالکان این زمینها که دیدند زمینهایشان مشتری دارد زمینها را قطعهبندی کردند و در متراژهای کوچک به تازهواردان فروختند. به این ترتیب خانههای جدیدی در این زمینها ساخته شد و همین امر سبب شد درسالهای بعد کمکم به تهران بپیوندند. زمینهای وصفنارد هم به همینگونه قطعهبندی و فروخته شد. بعد از انقلاب باز هم جمعیت بیشتری به این محله کوچ کردند و از آن پس وصفنارد از حالت روستایی خارج و به یکی از محلات شهر تهران تبدیل شد.
از گذشتههای دور محدوده وسیعی از اراضی منطقه ۱۷ و بخشی از منطقه ۱۰ تهران را منطقه جی مینامیدند. این منطقه از همان گذشتههای دور به بخش جی علیا و جی سفلا تقسیم میشد. محدوده جی علیا شمال خیابان قزوین امروزی و امامزاده عبدالله و محله جی منطقه ۱۰ را شامل میشد. جی سلفی نیز محله امامزاده حسن و چند محله دیگر منطقه ۱۷ نظیر ابوذر، آذری، مقدم، گلچین، خزانه بخارایی و جلیلی را در بر میگرفت. البته حجت بلاغی در کتاب خود امامزاده حسن را جزو جی علیا میداند. بقعه امامزاده حسن از همان گذشتههای دور نشانه اهمیت این منطقه بود. بنای اولیه بقعه امامزاده حسن که یکی از ابنیه قابل توجه در میان زیارتگاههای تهران است مربوط به دوره صفوی است. بنا و گچبری آن از شاه عباس و ایوان دوپوش از شاه سلطان حسین است. گنبد و کاشیکاری و رواق آن نیز به دوره ناصرالدین شاه بر میگردد. طبق زیارت نامه موجود نسب امامزاده حسن به امام حسن مجتبی (ع) میرسد.
در دهه ۳۰ و ۴۰ با افزایش مهاجرت به تهران، حسین اتابکی بخشی از زمینها را قطعهبندی کرد و برای خانهسازی به مهاجرین جدید فروخت. این زمینها بیشتر در اطراف قلعه و خیابان امینالملک قرار داشتند. حسین اتابکی بخشی از زمین هایش را نیز در قطعات بزرگتری به چند نفر فروخت. یکی از این افراد داوود فلاح مقدم نام داشت. فلاح مقدم خودش این زمینها را قطعهبندی کرده و به فروش رساند. تا مدت های مدید این محدوده به فلاح شناخته می شد و هنوز هم مردم محلی این محدوده را به اسم فلاح می شناسند. امروزه محله امامزاده حسن به خاطر بازار امامزاده حسن به یکی از محلههای شلوغ منطقه ۱۷ تبدیل شده است. این بازار در میان مناطق همجوار نیز شناخته شده است و روزانه تعداد زیادی از افراد ساکن این مناطق برای خرید به منطقه هفده و محله امام زاده حسن(ع) روی می آورند. علاوه بر این بازار بزرگ مبل یافت آباد نیز در اراضی این منطقه واقع شده است و به این لحاظ این منطقه را بسیاری از اهالی تهران می شناسند. این بازار سبب توسعه بخش غربی این منطقه گردیده است و در کنار بازار امام زاده حسن(ع) رونق خوبی را در این منطقه ایجاد کرده است.
در گذشته اراضی شمال محله یافت آباد این منطقه جزو اراضی امامزاده حسن بوده و اراضی جنوبی آن از اراضی وصفناورد به حساب می آمد.
این منطقه با وسعتی حدود ۸۲۲ هکتار، کوچکترین منطقۀ تهران به حساب میآید. همچنین به دلیل وجود تراکم جمعیتی بسیار بالا، دارا بودن بافت فرسوده شهری در بیش از ۷۰ درصد از بناهای موجود و امتداد یکی از گسلهای تهران در این منطقه، جزو آسیب پذیرترین نقاط شهر به حساب میآید.
۱. تهرانگردی هشتم: به تاریخ ۱۵/۰۲/۱۳۹۲
در این برنامه، از نقاط مختلف منطقه هفده بازدید به عمل آمد و با تعدادی از افراد حاضر در این منطقه، پیرامون شهر و منطقه صحبت نموده، نقطه نظرات آنها را راجع به مسائل مورد بحث شنیدم و در مجموعه شورا و گروههای کارشناسی مختلف شورا، آنها را مطرح نمودم. به دلیل اهمیت بازدید مسائل و مشکلات مربوط به منطقه از نزدیک و بنابر اهمیت موضوعات، در برخی از این بازدیدها، مسئولان دستگاههای دیگر همچون رئیس اداره فرهنگ و ارشاد شهر تهران، معاون برنامه ریزی سازمان زیباسازی به همراه شهردار منطقه و برخی از مسئولان شهرداری اینجانب را همراهی مینمودند. نقاط مورد بازدید این منطقه به این شرح بوده اند:
۱. بقعه امامزاده حسن (ع) و دیدار و گفتگو با متولیان و مدیران این بقعه مبارک و گفتگو با برخی از زائران
۲. درمانگاه امام زاده حسن و دیدار و گفتگو با پزشکان این مجموعه
۳. زورخانه هژبر و دیدار و گفتگو با مدیر این مجموعه در خصوص فعالیت های این زورخانه
۴. بازدید از حریم خطوط راهآهن و اقدامات وزارت راه در زمینه زیر زمینی کردن این خطوط
۵. مسجد حضرت ابوالفضل(ع)
۶. بافت فرسوده منطقه و دیدار و گفتگو با برخی از صاحبان بافت های فرسوده
۷. قهوهخانۀ میدان بهاران
۸. بنیاد علمی فرهنگی تعزیه و همایشهای آئینی و دیدار و گفتگو با مدیر این مجموعه در خصوص فعالیت های آن
۹. منزل شهید ولیزاده و دیدار با خانواده محترم این شهید بزرگوار
۱۰. موسسه خیریه بهشت امام رضا (ع) و دیدار و گفتگو با مدیران و کودکان ساکن این مؤسسه
۱۱. منزل حجت الاسلام مقدم، پدر شهیدان مقدم و دیدار و گفتگو با ایشان و خانواده محترم
۱۲. منزل حجت الاسلام محبی، از امامان جماعت منطقه و دیدار و گفتگو با ایشان
۱۳. منزل حجت الاسلام مطلبی، امام جماعت مسجد ابوذر و دیدار و گفتگو با ایشان در خصوص مسائل و مشکلات منطقه
۱۴. مطب دکتر الیاس کدخدا قدیمیترین پزشک منطقه و دیدار و گفتگو با ایشان
۱۵. پاتوق سالمندان محله مقدم میدان مقدم ئ دیدار و گفتگو با برخی از این سالمندان در خصوص مسائل و مشکلات آنها
بر اساس بازدیدی که در این دوره از این منطقه انجام گردیده و همچنین بر اساس مطالعاتی که درباره مسائل شهری مختلف در این منطقه داشتم، و همچنین بر اساس گفتگوهایی که در طی این سال ها با مردم این محله ها و منطقه داشتم، لیستی از مشکلات این منطقه توسط مردم و شورایاران ارائه گردیده که به شرح زیر می باشند:
۱. مشکلات ناشی از عبور دو خط راه آهن تهران- تبریز و تهران- اهواز از منطقه مانند آلودگی هوا، آلودگی صوتی و معضلات اجتماعی
۲. مشکلات ناشی از وجود بافت فرسوده (محلۀ گلچین، ...)
۳. مشکلات در ارائۀ مناسب خدمات شهری به دلیل باریک بودن معابر (امکان پیادهسازی شبکۀ فاضلاب شهری و قرارگیری مخزن زباله در کوچههای محلۀ جلیلی وجود ندارد، محلۀ مقدم، ...)
۴. مشکلات مربوط به دفع غیر اصولی زباله
۵. مشکلات ناشی از دفع نادرست فاضلاب (توقف احداث شبکۀ فاضلاب محلۀ آذری، اجرا نشدن طرح شبکۀ فاضلاب شهری در محلۀ امامزاده حسن، ...)
۶. مشکلات ناشی از پایین بودن سرانۀ فضای سبز (محلۀ ابوذر شرقی، محلۀ امامزاده حسن، ...)
۷. مشکلات ناشی از وجود فضاهای بیدفاع شهری (مانند گاراژهای متروکۀ محلۀ آذری و محلۀ امامزاده حسن، حمام متروکۀ خیابان پاکی واقع در محلۀ آذری، تجمع معتادان در پروژۀ ناتمام خطآهن زیرزمینی محلۀ آذری، ...)
۸. مشکلات ناشی از پایین بودن سطح بهداشت (تجمع حیوانات و حشرات موذی در حمام متروکۀ محلۀ آذری، ایجاد آلودگی به دلیل راکد ماندن آب در جوی خیابانهای زمزم و شقایق واقع در محلۀ زهتابی، جویهای اب محلۀ امام سجاد، ...)
۹. مشکلات ناشی از گودبرداری غیر اصولی در محلۀ آذری (این گود سالهاست که رها شده است)
۱۰. مشکلات ناشی از ترافیک (مثلا در سهراه آذری، خیابان قزوین در محلۀ بلورسازی، ...)
۱۱. پایین بودن سرانۀ فضای آموزشی (کمبود مدرسۀ ابتدایی و راهنمایی در محلۀ آذری، ...)
۱۲. مشکلات ناشی از فعالیت صنایع آلاینده و مشاغل مزاحم (گاراژهای شمال خیابان قزوین، کارخانۀ بلورسازی و انبار چوب در محلۀ بلورسازی، کارخانۀ پلاستیکسازی در یافتآباد، سنگبریهای خیابان زمزم، ...)
۱۳. مشکلات ناشی از ضعف در سیستم روشنایی معابر (زیرگذرهای محلۀ زمزم، ...)
در بازدیدی که در این برنامه از بخش های مختلف منطقه هفده داشتم، علاوه بر نظارت و انتقال مباحث و مسائل این منطقه به مجموعه شورای اسلامی شهر تهران و طرح آنها در صحن و بخش های مختلف کارشناسی شورا، پیشنهاداتی نیز در حاشیه این بازدیدها ارائه نمودم و موضوعاتی با مسئولان و سازمانهای ذیربط مورد مذاکره قرار گرفتند که عبارت است از:
۱. تاکید بر ساماندهی حریم خط آهن
۲. نصب نمادی در مسجد ابوذر که یادآور برگزاری اولین روز از نخستین هفتۀ کتاب در این مسجد باشد
۳. ساماندهی جویهای آب در برخی از محلات منطقه
۴. نصب عایق صوتی در محلههایی که به خط آهن نزدیک هستند
۵. تاسیس بوستانهای محلی در برخی از محلات
۶. جانمایی چند مخزن زباله در محلههایی که نیاز دارند
۷. جابهجایی و انتقال صنایع آلاینده به بیرون از منطقۀ مسکونی
۸. تاکید بر ساماندهی و رسیدگی به وضعیت جویهای آب در برخی از محلات منطقه
۹. ساماندهی اماکن متروکه در سطح منطقه
البته طرح این مباحث و پیشنهادها به تنهایی راهگشای تمام مشکلات محله ها و شورایاری ها نیست اما می تواند زمینه گفت و گو، ارائه نظر و پیشنهاد تکمیلی شهروندان به ویژه شورایاران را فراهم آورد.
نظر شما