در این گزارش خبرنگار AFP آورده بود: «مرد اسپانیایی فدراسیون ایران را بازی داد و حسابی نامش را سر زبانها انداخت و حالا از یک مربی خانه نشین، به مربی در بورسی بدل شده که همه دلال ها دورتادورش را فرا گرفتهاند.».
کلمنته که پس از پایان قراردادش با صربستان، دو ماهی را بی آنکه پیشنهاد داشته باشد با شروع مذاکراتش با ایران، نه تنها در اسپانیا که نامش در تمام خبرگزاریهای معتبر جهان، سر زبانها افتاد. همه میخواستند از مردی خبر دهند که گمان میکردند هدایت تیم ملی کشوری درگیر با جنگ را بر عهده میگیرد. اینگونه بود که از همان روز شروع مذاکرات اولیه خاوی با ایران، او به خبر اول مطبوعات اسپانیا بدل شد. کلمنته هم پروسه مذاکراتش را آگاهانه به شکلی تنظیم کرد که هر سه روز یکبار با یک انفجار خبری، بار دیگر روی جلد نشریات برود.
پیش قرارداد اسپانیا، سفر به تهران ، انصراف از عقد قرارداد در تهران، تایید قرارداد در اسپانیا و از همه مهمتر اصرار خارج از عرفش بر اینکه در تهران اقامت نمیکند، در بعد مسائل فنی و البته گفت و گوهای داغ او در حمایت از مواضع سیاسی ایران باعث شده بود تا در تمام این مدت حتی یک روز هم، نام کلمنته از روی جلد نشریات اسپانیایی دور نشود. او که قراردادی ارزان را با فدراسیون ایران بسته بود. مبلغی که پذیرش آن حتی برای طرف ایرانی تعجب بر انگیز بودکه چطور این مربی سرشناس، این قدر ارزان میخواهد به تهران بیاید.
با این وجود مذاکرات در نهایت به بن بست رسید تا رویترز، فرانسپرس و سایت گل که رسانههای معتبری هستند، همگی این مربی اسپانیایی را متهم به استفاده ابزاری از مربیگری ایران برای بازارگرمی کنند و ادعا کنند که این مرد از ابتدا هم نمیخواسته به تهران بیاید.
پافشاری کلمنته بر این شرط که برای زندگی در ایران نمیماند ، باعث شد تا سرانجام فدراسیون ایران از استخدام او صرف نظر کند. اتفاقی که خبرگزاری فرانسه معتقد است، کلمنته از ابتدا هم به دنبالش بوده و اصلا نمیخواسته که به ایران بیاید و تمام اتفاقات این سه هفته بازی حساب شدهای بوده است. ادعایی که البته کلمنته تکذیبش میکند.
او که عصر سه شنبه به طور اتفاقی تلفن همراهش را جواب داد تا خبرنگار ما بتواند چند سئوال کوتاه درباره ماجرای فسخ قراردادش بپرسد، درحالی که مشوش از اتفاقاتی که افتاده به نظر میرسید ، گفت:« واقعا نمیدانم چه باید بگویم. هنوز در شوک اتفاقاتی که افتاده هستم. مسئولان ایرانی به عکس تمام مذاکرات قبلی مان، قرارداد جدیدی را برایم فرستادند که زیر رو شده بود.
تغییرات بسیاری را نسبت به توافق اولیه ما داشت و من هم حاضر نشدم آن را بپذیرم. من آدم خوش قولی هستم و روی حرفهایی که میزنم میمانم و همین طور انتظار دارم که دیگران هم، همین موضع را در قبال حرفها و تعهدات شان داشته باشند.» کلمنته حتی برای اینکه بی نظمی مسئولان ایرانی را نشان دهد، خاطره ای را از مذاکرات ایران بازگو میکند: «ساعت 10 صبح قرار مذاکره داشتیم. ما راس ساعت به فدراسیون رسیدیم اما رئیس فدراسیون ایران تازه ساعت 11 بود که رسید و دیگر اعضا از او هم دیرتر آمدند. این کارشان برایم عجیب بود. نمیدانم چرا فدراسیون ایران به همه تعهداتش و مذاکراتمان پایبند نماند. واقعا نمیتوانم این اتفاقات را درک کنم.»
البته اینکه چرا فدراسیون ایران از عقد قرارداد با کلمنته صرف نظر کرده، کاملا طبیعی ست چون او شرط اقامت در ایران را نپذیرفته بود . شرطی که ایران حاضر به پذیرشش نبود ؛«ما بر سر این مسئله توافق کرده بودیم اما آنها زیر قول و قرارشان زدند. از ابتدا هم قرار بود که من فقط در زمان اردوهای تیم ملی ایران به تهران بروم و در زمان های دیگر در اسپانیا زندگی کنم. پیش از این هم من در تیم ملی اسپانیا و صربستان هم همین کار را کردم.
با همین شیوه هم به دو جام جهانی رفتم و هم در یورو کاپ نتایج خوبی را گرفتم. من میخواستم تجربیات این ادوار موفق را در تیم ملی ایران هم پیاده کنم و فدراسیون ایران هم شرط مرا پذیرفته بود اما پس از امضای قرارداد، آنها شرایط شان را تغییر دادند.» کلمنته خواستهاش برای نماندن در تهران را منطقی میداند و معتقد است چون لژیونرهای ایرانی خارج از کشور زندگی میکنند و او در هفته لیگ، فقط دو بازی را میتواند تماشا کند پس نیازی به حضور دائمش در تهران نیست و میتواند 15 روز پیش از هر بازی به تهران بیاید و اردوی تیم را برپا کند. اینگونه اگر تیم ملی در سال 2008 ، با بازی های تدارکاتیاش 7 بازی ملی داشته باشد در خوشبینانه ترین حالت او نزدیک به سه ماه در تهران خواهد بود.
شرطی که طرف ایرانی حق داشته زیر بارش نرود؛«این طور نیست. طبق قوانین فیفا یک مربی ملی سالی 210 روز موظف به کار است و کلمنته هم قبول کرده بود تا سالی 200 روز در ایران بماند!» نبوی مدیر برنامه های ایرانی کلمنته این جمله را میگوید و معتقد است که این طرف ایرانی بوده که به دلیل نا آگاهی نمایندهاش از قوانین فیفا در طول مذاکرات ابتدا آنچه را که کلمنته گفته، پذیرفته و تازه بعد از عقد قرارداد زیر همه چیز زده است.
اتفاقی که باعث می شود مرد اسپانیایی بتواند از فدراسیون ایران غرامت هم بگیرد. با این وجود فدراسیون ایران تصمیمش را گرفته و حالا که پاسخ کلمنته به شروط ایران منفی بوده، از کنار نام او گذشته و میخواهد مربی دیگری را استخدام کند. کمیته تیمهای ملی، عصر سه شنبه بار دیگر و تا پایان بازی با کویت که ششم فروردین ماه برگزار میشود، به ابراهیم زاده اختیار تام اداره تیم را داد .
همچنین مذاکرات با دایی و مایلی کهن را برای پذیرش مسئولیت مدیریت فنی تیم های ملی آغاز کرد تا یک گزینه دیگر خارجی را برای هدایت تیم انتخاب کند. تمرینات تیم ملی از روز 20 اسفند از سر گرفته می شود. تمریناتی که دیگر قرار نیست کلمنته هدایتش را بر عهده داشته باشد. مردی که حالا با پیشنهاد جالبی از لیگ برتر انگلیس هم روبروست و هیچ بعید نیست که بزودی در انگلیس مشغول به کار شود و البته حالا به دنبال دریافت غرامت از فدراسیون ایران هم هست!
همشهری امارت