ایده اولیه ایجاد این کسبوکارها در رویدادهایی به همین عنوان توسط صاحبان ایده یا ایدهپردازان مطرح میشود و باعث جلب نظر سرمایهگذاران ریسکپذیر(VC) میشود. مدل معروف برگزاری رویدادهای استارتآپی در دنیا به این صورت است که طی ۳ روز پایانی هفته و در مدت ۵۴ ساعت گروهها و هستههای ایدهپرداز به ارائه ایدههای خود و تیمسازی میپردازند و در نهایت ایدههای کاربردی که قابلیت تجاریسازی و تبدیل شدن به پول و ایجاد ثروت را دارند، انتخاب و توسط سرمایهگذاران مورد توجه قرار میگیرند، حتی انعقاد قرارداد تجاری انجام میشود.
بیشتر استارتآپها امروزه به جریان ایدهپردازی تبدیل شدهاند و با موضوعات و محورهای تخصصی در دنیا مطرح میشوند. مانند استارتآپ در حوزه گردشگری، صنایع دریایی، نرمافزارها یا همان اپها(app)، طیور و سایر حوزهها. در رویداد استارتآپ باید مثلث سهضلعی ایدهپردازها، منتورها یا همان راهنمایان و سرمایهگذاران وجود داشته باشند. در روز نخست ایدهها مطرح میشود و ایدهپردازان در مدت زمان کوتاهی به بیان ایده خود در موضوع خاص میپردازند. در روز دوم ایدهها توسط مربیان راهنمایی و تیمسازی ایدههای نزدیک و مشترک صورت میگیرد. در روز سوم ایدههای اصلاح شده و تغییر یافته و به اصطلاح بازارپسند مورد قضاوت استادان و سرمایهگذاران تخصصی همان موضوع قرار خواهند گرفت. تیمهای دارای ایدههای برتر جوایز خوبی دریافت میکنند و سرمایهگذاران با تیمهایی که ایدههای کاربردی دارند و در عین حال به صورت تیمی میتوانند آن را اجرا کنند، قرارداد تجاری میبندند.
این در واقع همان زنجیره ایده تا محصول است. در ایران طی سالهای اخیر فعالیت استارتآپها آغاز شده است، ولی متاسفانه بیتوجهی به تیمسازیهای مناسب و حضور سرمایهگذاران بخشهای خصوصی در استارتآپها که ممکن است ناشی از نبود اعتقاد آنها به این روند و ادامه دادن به همان شیوههای سنتی باشد، از جمله آفتهایی است که حصول نتیجه حرفهای را با مشکل روبهرو کرده است. نتیجه واقعی از استارتآپها زمانی حاصل میشود که ایدههای کاربردی با عقد قراردادهای مناسب وارد صنعت و حوزه کسبوکار شود و سرمایهگذاران ریسکپذیر استقبال خوبی از آنها کنند.
آنچه از دره فناوری «سیلیکون ولی» در سانفرانسیسکو آمریکا شنیدهایم، در واقع حضور ایدهپردازان و رشد ایدهها و تیمها و هستههای فناوری و در نهایت رسیدن به شرکتهایی بود که بعدها شرکتهای بزرگ و مشهوری همچون اپل، سیسکو، گوگل، اچپی، اوراکل و اینتل را شکل دادند. پس واقعا بیراهه نیست که بگوییم «سیلیکون ولی» واقعا قلب استارتآپها و آغاز فناوری در دنیا بود.
ما میتوانیم در مازندران با برنامهریزی مناسب برای حضور صنایع و سرمایهگذاران بخشهای خصوصی مسیر ورود تیمهای فناور خارج شده از استارتآپها را به بازار تولید تقویت کنیم. مازندران سرشار از موقعیتهای مناسب کسب درآمد است که به ایدههای به روز برای شکوفایی نیاز دارند. از طرفی این استان دانشآموختگان و مراکز آموزش عالی زیادی دارد که میتوانند به ارائه ایدهها کمک کنند. طی سالهای اخیر در کشورمان راه دیگری هم برای ایدهپردازان باز شده و آن حضور و استقرار تیمهای برتر استارتآپی در مراکز رشد و پارکهای علم و فناوری است. خروجی رویدادهای استارتآپ در واقع ورودیهای مراکز رشد و پارکهای علم و فناوری هستند و خدمات فناوری گوناگون شامل دفتر کاری، تسهیلات مالی و مشاورههای رایگان حقوقی و بازاریابی و نحوه تهیه مدل کسبوکار در پارکهای علم و فناوری و مراکز رشد به کسبوکارهای استارتآپی ارائه میشود.
در این مراکز به تدریج تیمهای خروجی از استارتآپها ماهیت و شخصیت واقعی خود را بهدست میآورند، با راهنمایی پارک علم و فناوری و مراکز رشد به ثبت شرکت میپردازند و با ماهیت حقوقی تازه به فعالیتهای خود ادامه میدهند. مهمترین اتفاق برای تولد کسبوکارهای نو بهوجود میآید و تقسیم واقعی وظایف بر اساس تخصص در بین اعضای شرکت تازهتاسیس شکل میگیرد.
پارکهای علم و فناوری و مراکز رشد توامان ۲ کار مهم انجام میدهند. یکی پرورش ایدهها و ارائه خدمات فناوری در قالب مشاورههای مختلف فنی، حقوقی، بازاریابی و راهنمایی به منظور ثبت شرکت و پیگیری تولید محصول نهایی ایده با ماهیت حقوقی است. دیگری اینکه تسهیلات و سرمایهگذاریهای مختلفی چه از منابع داخلی و چه از طریق پیدا کردن سرمایهگذاران برای حمایت مالی از ایده و تولید محصول فراهم میکنند. اینگونه میتوان گفت که نقش پارکها و مراکز رشد بسیار مهم است. آنها اگر بتوانند رسالت خود را به خوبی انجام دهند، در آینده شاهد ایجاد دهها قله فناوری در کشور خواهیم بود.
نظر شما