گزارش و عکس: آرش خانی شاید در فیلم‌ها و مستندها، اسکلت‌های بزرگ دایناسورها را دیده باشید. امروز می‌خواهیم شما را به سفری کوتاه در نیم‌کره‌ی جنوبی ببریم. وقتی که از گرمای هوای کشور کلافه هستید؛ این‌جا در شهر ملبورن هوا سرد و مرطوب و زمستانی است.

عكس یادگاری با دایناسورهای غول‌پیكر

در این  شهر، بزرگ‌ترین موزه‌ی نیم‌کره‌ی جنوبی در محله‌ی کارلتون قرار دارد؛ موزه‌ای که پر است از اسکلت‌های دایناسورهای مختلف و چیزهای عجیب و غریب.  ساخت  موزه‌ی ملبورن، حدود هشت سال طول کشید و سرانجام در سال ۲۰۰۰ افتتاح شد. این موزه در سال ۲۰۱۱ میلادی جایزه‌ی بهترین جاذبه‌ی گردشگری استرالیا را از آن‌ خود کرده است.‌

ساختمان بسیار مدرن این موزه، در کنار ساختمان نمایشگاه‌های سلطنتی قرار دارد؛ ساختمانی که در سال  ۱۸۸۰ افتتاح شده است و هر سال جشنواره‌های گوناگونی در آن برگزار می‌شود. 

موزه‌ی‌ملبورن، موزه‌ای علمی و فرهنگی است با گالری‌های متعددی که  هر یک موضوعی دارند و آثار وگنجینه‌هایی را به نمایش می‌گذارند.

شما می‌توانیدانواع حشرات تاکسیدرمی را که در شرایط خاصی نگه‌داری می‌شوند، در بخشی از موزه‌ی ملبورن ببینید.

به محض ورود به موزه و در همان طبقه‌ی همکف، گالری علم و زندگی را می‌بینیم؛ جایی که مرا بسیار شگفت‌زده کرد. اسکلت ‌دایناسورهای بسیار غول‌پیکرِ ماقبل تاریخ در این گالری قرار دارند.  این‌که یک دنده‌ی بدن دایناسور دو برابر اندازه‌ی کل بدن من  است به نوبه‌ی خود ترسناک و البته هیجان‌انگیز است. اسکلت نهنگ‌های غول‌پیکر، تیرانوسویدِ گوشت‌خوار و یا تیرندون پرنده که هر یک می‌تواند شما را ساعت‌ها مبهوت خود کند. احساس می‌کردم در دوران ما قبل تاریخ ایستاده‌ام.

در کنار این فضا، دو گالری کوچک نیز به آب‌زیان و حشرات ریز و درشت اختصاص دارد که اکثر آن‌ها تاکسیدرمی شده و به روش‌های گوناگون نمایش داده شده‌اند. پس از تماشای اسکلت دایناسورها و آب‌زیان و حشرات، وارد دالان سفیدی می‌شویم که ما را به گالری حیات وحش می‌رساند. در این گالری صدها گونه‌ی جانوری از جمله ‌پستانداران نواحی مختلف قرار دارند. در لحظه‌ای جادویی چشم در چشم شیری می‌شوم که روزگاری زنده‌ بوده است؛ شیری در حال غرش.

سپس به طبقه‌ی دوم موزه هدایت می‌شوم؛ بخشی که اطلاعات ارزشمندی درباره‌ی اهمیت وجود میکروب‌ها و باکتری‌های مفید در سیستم گوارش بدن ارائه می‌دهد. بخشی هم تاریخچه‌ی شناخت مغز و روان انسان در علم روان‌پزشکی را به روش‌های گوناگون در اختیارمان می‌گذارد. در گوشه‌ای از این بخش، کمدی چوبی هست که از یک سمساری خریداری شده و گمان می‌کرده‌اند که مختص لوازم منزل است، اما درواقع، در روزگاران دور محل نگه‌داری دیوانگان زنجیری بوده است.

این‌که یک دنده‌ی دایناسور  دو برابر کل بدن من است، هم ترسناک و هم هیجان‌انگیز است.

به موزه‌ی آثار بومیان استرالیا هم می‌رسیم. زندگی بومیان استرالیاپر است از راز و رمز. ابورجینال‌ها(بومیان استرالیا) اولین انسان‌های ساکن این سرزمین بوده‌اند. کسانی که کاملاً با طبیعت استرالیا هماهنگی داشته‌اند. نقش‌ و نگارهای بر روی دیوار غارها یا پارچه‌هایشان، همگی نمادهایی بوده‌اند از طبیعت استرالیا. 

قاره‌ی استرالیا جزایر اقیانوسی متعددی دارد که فاصله‌ی برخی از  آن‌ها به هزاران کیلومتر می‌رسد و زندگی مردمانشان بیش‌تر حول صنعت ماهی‌گیری می‌چرخد، بنابراین دیدن نمایشگاهی از قایق‌ها و ابزارهایشان در یکی دیگر از گالری‌ها عجیب نیست؛ قایق‌هایی کاملاً ابتدایی از پوست درختان استوایی.

از دیگر بخش‌های جذاب موزه، بخش مربوط به تاریخچه‌ی شکل‌گیری زندگی مدنی و شهری در ملبورن است. این بخش آثار دوره‌ی‌ جدید  از مهاجرت انسان‌ها تا دوران کشف طلا و ابزارآلات و نحوه‌ی زندگی جویندگان طلا را به نمایش درمی‌آورد. نمونه‌ی خانه‌ای مربوط به سال ۱۸۶۰ میلادی در ابعاد واقعی هم در این موزه هست که می‌توان در اتاق خواب‌ها، آشپزخانه و حتی حیاط پشتی‌اش قدم زد.  در نهایت، گشت وگذار در موزه‌ی جنگل، جایی که انواع گونه‌های گیاهی در آن هست و تنفس هوای تازه‌ی یک روز زمستانی مرا از اعماق تاریخ به زمان اکنون برمی‌گرداند.

در موزه‌ی آثار بومیان استرالیا می‌توانید وسایل و ابزارآلات زندگی آن‌ها  را مشاهده کنید. زندگی آن‌ها کاملاً با طبیعت استرالیا هماهنگ بوده است.
کد خبر 452368

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha