انتظار این بود که با انتشار گزارش دبیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، پرونده هستهای ایران از شورای امنیت خارج شده و روی میز اعضای شورای حکام قرار گیرد و بهعنوان یک پرونده کاملا عادی و نه ویژه تلقی شود. البرادعی این ملاحظه را دارد که گزارش خود را با 2 جنبه حقوقی و سیاسی هم برای شورای حکام و هم برای شورای امنیت منتشر کند.
به واقع آن قسمتی که ایران روی آن تاکید دارد همان بخش فنی و حقوقی ماجراست و آن بخشی از گزارش که محل تاکید آمریکاییها قرار میگیرد بخش سیاسی گزارش است که عدمپایبندی ایران به تعلیق غنیسازی را نشان میدهد. تبصرهای که مورد خواست دو قطعنامه 1737و 1747نیز بوده است.
بر این اساس و با این امتیازی که سومین گزارش البرادعی به دست شورای امنیت داده است اعضای این شورا پیش نویسی را تنظیم کردند تا قطعنامه سوم را علیه ایران صادر کنند، قطعنامهای که اگر چه هنوز با اقبال عمومی همه اعضای شورای امنیت روبهرو نشده است اما هر چند سست و نیم بند احتمال صدورش میرود. سیاست ایران در قبال این قطعنامه باید بر 2 محور قرار بگیرد. تاخیر و تعدیل. ایران باید با اتخاذ سیاستهایی صدور قطعنامه را با تاخیر مواجه سازد و از طرف دیگر با استفاده از مخالفت اعضای غیردائم شورای امنیت سازمان ملل و همچنین مخالفت چین و روسیه در تعدیل محتوای قطعنامه نیز بکوشد. چون با وجود نکات مثبتی که در گزارش البرادعی وجود دارد شاید که آمریکا، انگلیس و فرانسه بر مواضع قبلی خود مصر باشند اما روسیه و چین نیز بر موضع مخالفت با رای دیگر اعضای شورای امنیت در صدور قطعنامه اصرار خواهند کرد.
* عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس