پنجشنبه ۷ شهریور ۱۳۹۸ - ۰۳:۲۲
۰ نفر

فهیمه طباطبایی ـ خبرنگار: با بالاگرفتن انتقادات از معرفی‌نشدن وزیر آموزش و پرورش در آستانه آغاز سال تحصیلی جدید، رئیس‌جمهور ۲روز پیش بالاخره گزینه مورد نظرش را برای تصدی‌گری در این سمت انتخاب و معرفی کرد؛

آموزش و پرورش

انتخابی که کم‌حاشیه نبود و از سوی برخی ‌کارشناسان و فعالان صنفی معلمان با اما و اگرهایی روبه‌رو شده. بخش عمده این اما و اگرها، از آنجا نشأت می‌گیرد که «محسن حاجی‌میرزایی» دبیر فعلی هیأت دولت، سابقه مدیریت و فعالیت چشمگیری در آموزش‌وپرورش نداشته و سیاستمدار نام‌آشنایی برای جامعه به‌ویژه فرهنگیان نیست.

حالا آموزش و پرورش که علاوه بر مشکلات عدیده در برنامه‌های روزمره خود، درگیر مسائل بزرگی همچون فساد در صندوق ذخیره فرهنگیان و توسعه بی‌حد و حساب مدارس غیردولتی است، در آستانه یک تغییر بزرگ دیگر است؛ تغییری که البته در گرو رأی اعتماد نمایندگان مجلس به گزینه پیشنهادی رئیس‌جمهور است؛ فردی که برای حل مشکلات بزرگ آموزش و پرورش و ترمیم ساختار این وزارتخانه و پیگیری مطالبات انباشته فرهنگیان، تنها ۲سال فرصت خواهد داشت.

  • از سرپرستی حسینی تا انتخاب وزیر زن

۱۲خرداد امسال بود که سیدمحمد بطحایی، وزیر آموزش و پرورش کاملا ناگهانی و بدون هیچ پیشینه خاصی از کار خود استعفا داد و رئیس‌جمهور بلافاصله با پذیرش استعفای وی، «سیدجواد حسینی»، مدیرکل آموزش و پرورش خراسان رضوی را سرپرست این وزارتخانه کرد. عده‌ای از منتقدان دولت از همان ابتدا دست به‌کار شدند و با اشاره به سخنرانی حسینی درباره حوادث سال۸۸، گفتند که قطعا او گزینه اصلی وزارتخانه نیست و رئیس‌جمهور مجبور می‌شود شخص دیگری را برای این پست انتخاب کند.
این ماجرا مسکوت ماند تا اواسط مردادماه که برخی رسانه‌ها از احتمال انتخاب وزیر زن برای آموزش و پرورش خبر دادند. اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس‌جمهور هم هجدهم مردادماه در حاشیه افتتاح ایستگاه قطار شهری کاوه مشهد، گفت که «وزیر پیشنهادی می‌تواند زن باشد و این موضوع باید توسط رئیس‌جمهور بررسی شود». بعد از آن هم حتی اسم چند زن که ۲نفر آنها از نمایندگان مجلس و یکی از آنها معاون ابتدایی وزارت آموزش و پرورش است، مطرح شد و حتی برنامه‌هایی هم از سوی آنها ارائه شد که بی‌نتیجه ماند.

  • محسن حاجی‌میرزایی کیست؟

اما هرچه که بود، درنهایت رئیس‌جمهور، محسن حاجی‌میرزایی را به‌عنوان وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش به مجلس معرفی کرد. در سوابق او که در پایگاه اطلاع‌رسانی دولت منتشر شده، آمده او متولد۱۳۳۸ از قم است و مدرک تحصیلی‌اش کارشناسی ارشد جامعه‌شناسی دانشگاه آزاد اسلامی است و مهم‌ترین مسئولیتش در آموزش و پرورش قائم‌مقامی، معاون آموزش و معاون اداری سازمان نهضت سوادآموزی و در یک دوره محدود و نامشخصی هم مشاوره وزیر آموزش و پرورش بوده است. از دیگر مسئولیت‌های حاجی‌میرزایی در خارج از مجموعه آموزش و پرورش هم به ریاست کمیسیون اصلاح الگوی مصرف، رئیس مرکز ملی بهره‌وری ایران، مشاور و مدیرکل دفتر امور مدیران ارشد دفتر رئیس‌جمهور، دبیر کمیسیون بررسی و اعطای نشان‌های دولتی دفتر رئیس‌جمهور، معاون بررسی‌های دفتر هیأت دولت نهاد ریاست‌جمهوری اشاره شده است.

  • واکنش فضای مجازی به وزیر پیشنهادی

بسیاری از معلمان فعال در فضای مجازی در صفحه شخصی خود چه در توییتر و چه اینستاگرام، نسبت به این انتخاب واکنش نشان دادند. برخی گفته‌اند که نام محسن حاجی‌میرزایی برایشان آشنا نیست و او را نمی‌شناسند، تعدادی هم نوشته‌اند که باید اول کارنامه او را ببینند و برنامه‌هایش را بخوانند و بعد نظر بدهند. به‌طور نمونه، اکانت «آموزگار نسل سوم» در توییتر خود نوشته است: «من نه‌تنها اسم وزیر پیشنهادی را در داخل آموزش و پرورش نشنیدم، بلکه این نام در عرصه سیاست و اقتصاد هم به گوشم نخورده بود. ‌ای‌کاش آقای روحانی توضیح بدهند که دلیل انتخاب حاجی‌میرزایی چیست؟ » در مقابل هادی عرب‌مزار نوشته که «کاش اول محسن حاجی‌میرزایی رو بشناسیم و بعد انتقاد کنیم» یا محمد عکاشه، آموزگار ریاضی متوسطه در صفحه اینستاگرامش گفته که «چرا بین این همه گزینه، آقای روحانی به فردی رسیده‌اند که نام آن برای معلمان آشنا نیست؟ »
اما کارشناسان و صاحب‌نظران حوزه آموزش و پرورش می‌گویند که فارغ از این نام نه‌چندان آشنا در این حوزه تخصصی، آموزش و پرورش نیاز به یک مدیر آگاه، چابک، دارای قدرت چانه‌زنی بالا در دولت، آگاه به مسائل اقتصادی و آموزشی با هم و از همه مهم‌تر دارای استقلال شخصیت در رأی و تصمیم‌گیری دارد؛ کسی که دائم تحت فرمان شخصیت‌ها و مسئولان مختلف برای انتخاب مدیران و معاونان خود نباشد و بتواند رها از سفارش‌ها، بهترین انتخاب را در برنامه‌های آموزشی و اقتصادی این وزارتخانه داشته باشد.

  • انتخاب وزیر معلم یا سیاستمدار؟

مهدی بهلولی، فعال کانون صنفی معلمان و کارشناس مسائل آموزشی در این‌باره می‌گوید: «از ۲۰سال گذشته تاکنون درباره انتخاب وزیر آموزش و پرورش ۲دیدگاه مطرح وجود دارد؛ یک دیدگاه معتقد است که وزیر باید از داخل این نهاد باشد تا زیر و بم همه اتفاقات و فرایندها را به‌طور کامل بداند و مشکلات را درست بشناسد و دقیق بتواند درباره آنها تصمیم‌گیری کند. در واقع این افراد بر جنبه تخصصی کار وزیر آموزش و پرورش تأکید دارند و آن را نخستین و مهم‌ترین شاخص انتخاب وزیر می‌دانند.

در مقابل دیدگاه دیگر معتقد است که مسائل این وزارتخانه بیشتر از اینکه داخلی باشد، از بیرون آن سرچشمه می‌گیرد و به کسری بودجه، مطالبات تلنبارشده فرهنگیان، سهم اندک آموزش از بودجه عمومی و تولید ناخالص ملی برمی‌گردد و می‌گویند که بنا به این دلایل آموزش و پرورش به وزیری نیاز دارد که در عرصه سیاسی کشور شناخته‌شده و صاحب وزن و اعتبار باشد و بتواند در دولت و حاکمیت برای این مسائل چانه‌زنی کند.

آنها می‌گویند کسی که از فرهنگیان باشد ولی در عرصه سیاسی ناشناس باشد، مفید نخواهد بود. در آخر هم آنها نام محمدعلی نجفی را مثال می‌زنند که اگرچه از بدنه آموزش و پرورش نبوده اما چون اهل علم و دانش و در عرصه سیاست شناخته‌شده بود، توانست در مدیریت آموزش و پرورش موفق باشد و نمره خوبی از فرهنگیان بگیرد. »

اما بهلولی خود عقیده دیگری دارد، او می‌گوید که فرد ایده‌آل برای وزارت در آموزش و پرورش باید هر دوی این ویژگی‌ها را با هم داشته باشد. «من بشخصه فکر می‌کنم کسی می‌تواند به آموزش و پرورش کمک کند که هم معلم و فرهنگی باشد و هم در عرصه سیاسی شناخته شده و صاحب نفوذ، ولی متأسفانه این وزارتخانه کمتر چنین مدیری را درون خود پرورش داده و از این موضوع رنج می‌برد. وزیر پیشنهادی هم این ویژگی را ندارد یعنی نه او برای جامعه فرهنگیان نامی آشناست و نه در عرصه سیاسی فردی بانفوذ و مطرح است و پیشینه روشنی در مدیریت کلان دارد و اصلا نمی‌دانیم که رئیس‌جمهور براساس کدام شاخصی او را انتخاب کرده است. »

او این نکته را هم اضافه کرد که «رئیس‌جمهور با این انتخاب نشان داد که می‌خواهد فردی در رأس آموزش و پرورش باشد که سطح مطالبات فرهنگیان را بالا نبرد و دست‌انداز جدیدی برای دولت ایجاد نکند. »

  • حاجی‌میرزایی از نفوذ در دولت برخوردار است

اما سیدمختار موسوی، معاون اسبق آموزش عمومی وزارت آموزش و پرورش در دوره مرتضی حاجی عقیده دیگری دارد. او می‌گوید که حاجی‌میرزایی توانایی مدیریت این وزارتخانه را دارد و می‌تواند در دولت رایزنی خوبی برای آموزش و پرورش کند. «وزیر پیشنهادی را از ۲۰سال قبل می‌شناسم. او مردی سلیم‌نفس و خوش‌خلق است که در هرجا بوده، منشأ اتفاقات مثبت شده است.

همچنین معتقدم چون او ۶سال از نزدیک با دولت آقای روحانی کار کرده و دبیر دولت بوده، می‌تواند نظر رئیس‌جمهور و سایر وزرا را به آموزش و پرورش جلب کند. »
او می‌گوید که وزیر پیشنهادی فردی بی‌حاشیه است و کسی از او نقطه‌ضعف اخلاقی و مالی در دست ندارد و اینها نکته مثبتی است که برای وزارت مهم است. «حاجی‌میرزایی باید انسجام اجتماعی معلمان را در دستور کار خود قرار دهد. همچنین اقتصاد آموزش و پرورش را بهبود ببخشد. البته من شنیده‌ام که او تیمی تشکیل داده تا برنامه‌هایش را در این زمینه بنویسند. »

موسوی این را هم گفت که «باید از وزیر پیشنهادی به اندازه اختیارات و میدان عملی که به او می‌دهند، توقع داشت. هم‌اکنون وضعیت به‌گونه‌ای است که علاوه بر رئیس‌جمهور، شورای‌عالی انقلاب فرهنگی و بسیاری دیگر از نهادهای حاکمیتی نیز بر عملکرد آموزش و پرورش تأثیر می‌گذارند و او دارای استقلال رأی نیست. »
حاجی‌میرزایی تا چند روز دیگر به مجلس می‌رود و در معرض رأی نمایندگان مجلس قرار می‌گیرد، آن هم در آستانه بازگشایی مدارس که ۱۳میلیون دانش‌آموز و یک میلیون فرهنگی کارشان از نو شروع می‌شود. باید منتظر ماند و دید چه‌کسی بر صندلی وزارت در طبقه چهارم ساختمان شهید رجایی تکیه می‌زند؟

  • وزیر آموزش و پرورش مبصر کلاس نیست!

 علی پورسلیمان؛ مدیر صدای معلم

سیاست‌های دولت در حوزه آموزش و پرورش و به‌ویژه نحوه  انتخاب وزیر آن در وهله نخست مبهم و غیرشفاف و مهم‌تر از آن «غیرعلمی» است. البته رویکرد کلی سیاست‌ها در این حوزه صرفه‌جویی هر چه بیشتر در منابع ورودی و به قولی مدیریت بهره‌وری در حد بالا برای اقناع نیازهای نخست این وزارتخانه بزرگ در بخش مطالبات و معوقات فرهنگیان است. میزان کسری بودجه در آموزش و پرورش به قول سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس از عدد ۲۰هزار میلیارد تومان گذشته و استمرار این روند موجب اختلال در فعالیت‌های عادی و روزمره وزارت آموزش و پرورش در آینده‌ای نه چندان دور خواهد بود. اقتصاد آموزش و پرورش هم در مقیاس بسیار بزرگی تابع اقتصاد کلان جامعه است و دولت نمی‌تواند و نمی‌خواهد منابع مالی بیشتری را برای آموزش و پرورش خرج کند.

از سوی دیگر، گفتمان غالب در جامعه فرهنگیان به سوی «مطالبات» رانده شده و این خود موجب شکاف حداکثری میان ستاد و صف شده است. در این وضعیت کمتر کسی در قامت «وزیر» قادر خواهد بود مشارکت معلمان و حتی اضلاع دیگر مانند اولیاء دانش‌آموزان را برای بازسازی و نوسازی آموزش و پرورش برانگیزاند. برخی وزارتخانه‌های راهبردی مانند امور خارجه در ۶سال گذشته فقط یک نفر را  به‌عنوان وزیر داشته است اما آموزش و پرورش در این مدت به‌طور میانگین هر ۵/۱ سال یک فرد «جدید» را تجربه کرده است.

این دست چرخانی در بالاترین سطح اجرایی وزارت آموزش و پرورش موجب عدم‌ثبات و بی‌اعتمادی مزمن در داخل آن شده است. کم نیستند معلمانی که بر این باورند دولت عامدانه نقشی فراتر از یک تدارکاتچی و پشتیبان برای «وزیر آموزش و پرورش» قائل نیست؛ کسی که بتواند سیاست‌های دولت را در این حوزه با کمترین چالش و سر و صدا به پیش ببرد.
سیاست دولت روحانی در برابر آموزش و پرورش همان ۵ اصلی است که علی اصغر فانی نخستین وزیر این دولت آن را مطرح کرده بود:

۱ـ ساماندهی و بهسازی نیروی انسانی (خرید خدمات آموزشی به جای استخدام رسمی)
۲ـ توسعه مشارکت‌های مردم (تقویت مدارس غیردولتی و جذب کمک مالی در مدارس دولتی)
۳ـ ارتقای مدیریت آموزشگاهی (طرح تعالی مدیریت مدارس)
۴ـ عملیاتی کردن بودجه (تخصیص اعتبار برمبنای عملکرد و نتیجه)
۵ـ تمرکز زدایی (تفویض اختیار به مدیران استانی و مناطق و مدارس.)
از نظر نگارنده؛ دولت در محورهای اول و دوم تا حد زیادی موفق بوده است. اما تحقق موارد دیگر از عهده یک تدارکاتچی خارج است. و اما بحث مهم‌تر همان موضوع نگاه دولت‌ها و حاکمیت در موضوع آموزش و پرورش است.

در ۴دهه پس از انقلاب اسلامی، همانگونه که کیفیت آموزشی کاهش پیدا کرده، افرادی هم که این مسئولیت سنگین را برعهده گرفته‌اند، ضعیف‌تر شده‌اند. توجه داشته باشید که در تاریخچه این وزارتخانه ما نام‌های بزرگی همچون علی اصغر حکمت، پرویز ناتل خانلری، غلامحسین شکوهی و... را شاهد بوده‌ایم.   این در حالی است که دستگاه راهبردی «آموزش» براساس تجربیات کشورهای موفق و توسعه یافته دنیا «حامل» نقش اول  است. نمی‌توان و نمی‌شود رویاهای بزرگ در سر داشت، افق‌های وسیع و چشم‌اندازهای بلندمدت در سر پروراند اما مدیرانی تراز اول و قوی را به‌عنوان وزیر انتخاب نکرد.

فرمول‌های توسعه پایدار هم دوپینگ پذیر و قابل دور زدن نیستند و مسیر مشخص و شفافی دارند. اگر قرار است توسعه و بهسازی در جامعه صورت گیرد هم در تئوری و هم در عمل باید به آموزش توجه کرد. نخستین گام انتخاب فردی به‌عنوان «وزیر» برای آموزش و پرورش است که «هنر» و «سواد» لازم را برای این کار داشته باشد و بتواند اعتماد ارکان تعلیم و تربیت را برای همراهی در جهت مردمی‌کردن و پویایی آن بردارد.

کد خبر 453181

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha