در این چند روز برخی از پیشکسوتان باشگاه و حتی کارشناسان مستقل صلاحیت کالدرون را زیر سؤال بردند و در مورد آینده تیم او ابراز تردید کردند. اما واقعا چقدر از این انتقادات میتواند درست باشد؟ به این چند سؤال توجه کنید تا شاید ابعاد ماجرا روشنتر شود.
- آیا باخت در زمین تراکتور فاجعه است؟
پرسپولیس بعد از ۵سال به تراکتور باخته و طبعا همین نکته بهترین خوراک را برای مقایسه منفی کالدرون با برانکو ایوانکوویچ فراهم آورده است. در عین حال نباید فراموش کرد تراکتور در این سالها تیم پرهزینه، قدرتمند و پرهواداری بوده که هر آن میتوانست احتمال شکستخوردن پرسپولیس در مقابل آن وجود داشته باشد؛ یعنی شاید اگر برانکو هم الان روی نیمکت بود، سرخپوشان این بازی یا مثلا مسابقه برگشت را میباختند. این اصلا اتفاق عجیبی نیست و قرار نیست رکوردها و طلسمها در دنیای فوتبال، ابدی باشند.
یادمان باشد پرسپولیس در هر دو بازی رفت و برگشت پارسال تحتتأثیر تراکتور بود و مخصوصا در مسابقه رفت با حضور ۸۰هزار تماشاگر در ورزشگاه آزادی، تراکتور حتی به گل هم رسید، اما داور آن را مردود اعلام کرد. در نتیجه شکست مقابل تراکتورسازی برای هیچ تیمی یک فاجعه محسوب نمیشود.
- آیا چارهای جز تغییر سیستم وجود داشت؟
یکی از مهمترین انتقاداتی که از کالدرون میشود، این است که او سیستم موفق برانکو را عوض کرد. برانکو در پرسپولیس با سیستم پایه ۲-۴-۴ بازی میکرد، اما کالدرون فعلا چینش ۱-۴-۱-۴ را برگزیده. اولا که هر مربی سبک فنی خودش را دارد و به کادر جدید باید اجازه داد به مرور زمان ترکیب و سیستمش را جا بیندازند. ثانیا وقتی پرسپولیس فقط یک مهاجم نوک دارد، کالدرون چطور میتوانست سیستم ۲-۴-۴ برانکو را دنبال کند؟ برانکو در نیمفصل اول پارسال گادوین منشا را کنار علی علیپور در اختیار داشت و در نیمفصل دوم از ماریو بودیمیر بهعنوان فوروارد مکمل استفاده کرد. در عین حال تقلای دوماهه کالدرون برای اینکه باشگاه را مجاب به جذب مهاجم کند، به جایی نرسید و جونیور خیلی دیر به تیم اضافه شد. این یعنی کالدرون حتی اگر میخواست هم فعلا نمیتوانست با سیستم دومهاجمه بازی کند.
- اگر برانکو میباخت چه میگفتید؟
فوتبال ورزش اسکوبرد است و همه آمادهاند نتیجه را آنطور که رقم خورده، تحلیل کنند. الان کالدرون باخته و کار راحتی است که تواناییهای او را در مقایسه با برانکو نازل جلوه بدهیم، اما اگر برانکو همین شکست خفیف را تجربه میکرد، چه اتفاقی رخ میداد؟ مطمئن باشید تحلیلها میرفت به این سمت که دوره برانکو در پرسپولیس تمام شده، این تیم بوی اشباعشدگی میدهد و تیمهای دیگر دست برانکو را خواندهاند! بنابراین غرولند بعد از باخت همیشه وجود دارد و همه جای دنیا هم همین است.
کالدرون هم باید با این فضا کنار بیاید. فقط بدشانسی او این است که برنامه ۶هفته ابتدایی پرسپولیس خیلی سخت از آب در آمده و تکرار این ناکامیها میتواند تعداد منتقدانش را بیشتر کند؛ حتی اگر خودشان بدانند انتقاداتشان بیرحمانه است.
نظر شما