همشهری آنلاین: از دست دادن عزیزان، به ویژه نزدیکانی مثل همسر، والدین و فرزندان تاثیری عمیق بر زندگی افراد دارد. روانپزشکان معتقدند افراد باید فرصت یابند به‌تدریج از این بحران خارج شوند و به زندگی روزمره بازگردند. شتاب بیش از حد در این زمینه می‌تواند فرایند طبیعی سوگ را پیچیده و گرفتار مشکل کند.

بحران سوگ عزيز

دکتر فرنوش صفوی‌فر، روان‌پزشک و فلوشیپ روان‌درمانی به همشهری آنلاین گفت: از دست دادن عزیزان آرامش و نظم معمول‌مان را به‌هم می‌زند. گاه برای ما سخت است که بتوانیم دل از غم و بی‌تابی بکَنیم و دوباره به زندگی معمول خود برگردیم. درباره فرایند سوگواری بعد از دست دادن عزیزان، چه در مورد خودمان چه در مورد اطرافیان توجه به برخی نکته‌ها می‌تواند بسیار راهگشا باشد.

صفوی‌فر افزود: اولین نکته آن است که متوجه حس‌های مختلفی که بعد از دست دادن عزیزی در ما ایجاد می‌شود، باشیم. فرد از دست رفته در زمان حضور خود تاثیر زیادی بر زندگی ما داشته، به او تکیه کرده‌ایم، از او مراقبت کرده‌ایم، مهر ورزیده‌ایم و محبت دریافت کرده‌ایم، از او عصبانی بوده‌ایم، در حق او کوتاهی‌ کرده‌ایم. حتما حرف‌های نگفته و راه‌های نرفته هم با او در ذهن داشته‌ایم. همه این حس‌ها و ماجراها، با از دست رفتن آن فرد، به شدت برانگیخته می‌شود و بنابراین حالا حتی در نبود او هم به شدت تحت تاثیرش هستیم. توجه به این موقعیت پرتنش  و تلاش برای شناختن همه این حس‌ها، کار خیلی مهمی است که به ما کمک می‌کند آرامش و سرزندگی خود را بعد از این موقعیت تلخ دوباره پیدا کنیم.

این روانپزشک افزود: ممکن است پذیرفتن برخی از این حس‌ها دشوارتر باشد. برای بعضی افرادی که رابطه صمیمانه‌ای را از دست داده‌اند، ممکن است پذیرفتن این که علی‌رغم جفایی که به آنها شده، هنوز او را دوست دارند، سخت باشد و بخواهند آن را انکار کنند. اگر فرد بخواهد خودش به خودش کمک کند، یا به فرد دیگری کمک کند، لازم است تلاش کند تا این حس‌ها را هرچه که هست، به رسمیت بشناسد و با آنها کنار بیاید.

صفوی‌فر تاکید کرد: نکته بعد آن است که معمولا در همه فرهنگ‌ها، شیوه‌های شناخته‌شده‌ای برای کنار آمدن با فقدان وجود دارد. برگزاری مراسم و آیین‌های متنوع خاک‌سپاری، ترحیم و یادبود، با تمام جزییات و ریزه‌کاری‌های آن، سازوکاری است که جامعه برای کمک به افراد درگیر فقدان، ابداع کرده است و معمولا مبتنی بر درکی از جهان و هستی است که مرگ را معنا  و برای افراد جامعه قابل‌درک می‌کند. بنابراین یکی از مهم‌ترین شیوه‌های کمک به افراد برای کنار آمدن با این موقعیت تلخ و دردناک، حضور و شرکت افراد در این مراسم است.

این روانپزشک افزود: در کنار مراسم تعریف‌شده (مثل ترحیم و شب هفت و شب چهلم) دوستان و نزدیکان فرد هم می‌توانند با کنار او بودن، و شنیدن خاطرات او از متوفی، درددل‌های او و پذیرش گریه‌ها و زاری‌هایش، همچون آینه‌ای، به او کمک کنند تا حس‌های خود  را بشناسد و آنها را هضم کند و به‌تدریج با آن فقدان کنار بیاید. حسی که بتوان آن را با دیگران در میان گذاشت، دیگر آن قدرها هم طاقت‌فرسا و تحمل‌ناپذیر نخواهد بود. در صورتی که در آن رابطه امکان‌پذیر باشد، آغوش گرفتن، لمس کردن، نوازش کردن نیز به کنار آمدن با این حس‌ها کمک می‌کند.

صفوی‌فر تاکید کرد:

  • شرکت در مراسم خاک‌سپاری، ترحیم، شب هفتم و چهلم، به فرد داغ‌دیده کمک می‌کند تا فرایند طبیعی سوگ را بهتر و کوتاه‌تر طی کند.
  • صرفِ بودن کنار فرد داغ‌دیده، و علاوه بر آن گوش دادن به درددل‌ها و مرور خاطرات عزیز از دست رفته، در کنار آمدن فرد با این داغ به او کمک می‌کند.
  • در کوتاه کردن فرایند سوگواری نباید عجله کرد. فرد داغ‌دیده، با شنیدن جملاتی مانند این که «او که رفته، تو هم برو سراغ زندگی خودت»، حس می‌کند درک نشده و به اندازه کافی فهمیده نشده و همین می‌تواند سوگ او را حل‌ناشده باقی بگذارد. از گفتن چنین جملاتی باید پرهیز کرد.
  • هر قدر رابطه بین دو فرد نزدیک‌تر، عمیق‌تر و طولانی‌تر باشد، حس‌های میان آن دو عمیق‌تر و گاه ناشناخته‌تر است. بنابراین در صورت فقدان یکی از آن دو، شناخت این حس‌ها و کنار آمدن با آنها دشوارتر و طی کردن فرایند سوگ طولانی‌تر و پیچیده‌تر خواهد بود.
کد خبر 461384

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha