همشهری آنلاین -سارا جعفرزاده: با متأسفانه در سالهای اخیر عوامل مختلف انسانی بهویژه در کلانشهرها آثار مخربی در محیطزیست به جا گذاشته است. این موضوع دامنه وسیعی را شامل میشود از آلودگی رودها و آبها گرفته تا آلودگی هوا و از بین رفتن باغها و فضای سبز که همه اینها بخشی از منابع طبیعی شهر تهران محسوب میشود و اکنون نشانههای تخریب و نابودی این منابع در برخی نقاط شهر دیده میشود. در این زمینه با «الهام فخاری» نایب رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی و رئیس کمیته اجتماعی شورایشهر تهران گفتوگو کردهایم. او درباره پژوهش در حوزه محیطزیست و مدیریت میراث طبیعی شهر تهران حرفهای شنیدنی دارد.
در حوزه محیطزیست شهری، کلانشهرها همواره با چالشهای بزرگی مانند دخالت عوامل انسانی در منابع و میراث طبیعی مواجه هستند. طبعاً کلانشهر تهران هم از این قاعده مستثنی نیست و در سالهای اخیر شاهد ساختوسازهای گسترده پیرامون روددرهها و حتی دامنه کوهها بودهایم. در این زمینه شورایشهر برای جلوگیری از وضع موجود چه اقداماتی انجام داده و آیا پژوهشهای لازم برای چگونگی حفظ این میراث طبیعی انجام شده است؟
در زمینه وضع طبیعی و زیستی شهر تهران، پژوهشهای شهری مختلفی انجام شده که هم بهصورت موضوعی در کل و هم با پرداختن به موضوعی مانند روددره فرحزاد یا منطقه سرخهحصار در مرکز مطالعات موجود هستند. شهر تهران از سرمایهها و منابع طبیعی و زیستی ارزشمند و بیمانندی برخوردار است که فشار تراکم جمعیت و نبود رویکرد سیستمی به این منابع آسیب زده است. از جمله، پیشروی بیرویه در بافت طبیعی، دستکاری درگونههای گیاهی و مداخله نادرست در قلمروهای جانوری، محیط شهری را دگرگون کرده است. تهران شهری ۸ و نیم میلیون نفری و استانی با حدود ۱۳ میلیون نفر جمعیت است و هر اقدام مدیریتی باید بر پایه پژوهش و ارزیابیهای علمی و فنی با توجه به پیوستهای اجتماعی، محیطزیستی، ترافیکی و فرهنگی تدارک و انجام شود. این منابع و سرمایهها و فضای زیستی تهران باید متناسب با کشش و توان زیستی منطقه مدیریت شود و برخی سرمایهها مانند قلههای البرز از جمله توچال یا دماوند و مسیرها یا قلههای جانبی بهعنوان زیستگاه و مخزن طبیعی از دستکاریها و تخریب حفاظت شود. حفاظت منابع طبیعی درکلانشهر تهران، باید به اندازه ترافیک مورد توجه قرار گیرد. خوشبختانه در این مدت رویکرد مطالعات مرکز کلنگر و با توجه به تهدیدها و فرصتهای محیطزیستی تهران بوده است.
عواملی مانند از بین بردن باغها و مراتع، بر تخریب و حذف تدریجی محیطزیست تأثیر بسزایی داشته است. از جمله، تا چندی پیش در برخی نقاط شهری ساخت برجباغها همچنان به چشم میخورد. آیا برای جلوگیری از این پدیده در شورایشهر مصوبهای مطرح شده و اگر چنین بوده تا چه میزان کارآیی داشته و اجرایی شده است؟
با توجه به اهمیت و حفظ باغها و مراتع، شورای پنجم مصوبه برجباغ را لغو کرد و رویکرد مدیریت شهری، حفظ باغهای باقیمانده است که در این زمینه، مذاکره با نهادهایی مانند بنیاد مستضعفان، برخی مالکان خصوصی و نهادهای دولتی انجام شده تا فضاهایی بهعنوان باغ سبز در اختیار مردم قرار بگیرد. همچنین ضوابط خانهباغ بر اساس مطالعات مرکز در صحن شورا بررسی شد و تصویب آییننامهای برای پیشبینی مشوقهای شهری ویژه نگهداری باغها را دنبال میکند. برای نگهداشت کالبدی، فرایندی و زیستی مراتع باید به جنبههای اجتماعی و همراه کردن مردم توجه داشت. در تهران با این فشردگی جمعیتی و بالا بودن بهای زمین و مسکن پدیدههایی مانند کوهخواری نمایان است. در محدوده شهر تهران، مرتع به معنای زیستی تقریباً دیگر وجود ندارد ولی در شهرستانهای اطراف استان تهران از جمله دماوند، آبسرد، فیروزکوه و شمیران مرتعهای بهار و تابستان طبیعی بوده و هنوز هست و در شهرستانهایی مانند ورامین یکی از مشاغل مهم روستایی هنوز دامپروری وابسته به مراتع است. با توجه به تغییر الگوهای بارش، جمعیت انسانی و نیازهای پروتئینی این جمعیت، لازم است چگونگی و میزان بهرهبرداری از مراتع برپایه مطالعات آمایش و پژوهشهای آینده، ارزیابی شده و پایش مداوم داشته باشد.
در حوزه محیطزیست شهری امروزی، مدیریت قناتها از اهمیت بالایی برخوردار است که هم بهعنوان فرصت و هم بهعنوان تهدید میتوان از آن یاد کرد. با توجه به اینکه قناتهای خشک بهعنوان نوعی تهدید به حساب میآیند، آیا شورایشهر برنامه پژوهشی در این زمینه دارد و همچنین برنامهای برای تغییر کاربری قناتهای خشک و ایجاد ظرفیت گردشگری در تهران که اگر تحقق یابد میتواند به جنبههای گردشگری شهر تهران اضافه کند.
قناتها، شبکه رگهای زندگی در پیکر خاک و بافت ایران بوده است. در این زمینه هم در مرکز مطالعات پژوهشهایی انجام شده است. آنچه روشن است، این است که شوربختانه در توسعه پرشتاب تهران به بایستگی نگهداری و پایش این شبکه زندگی کمتوجهی شد و مدیران دورههای گوناگون از سویی و برخی سازندگان از سوی دیگر بدون توجه به کارکردهای ارزنده و نجاتبخش قناتها، مسیرهای قنات را مسدود و با بتنریزی ویران کردند و قنات را از کارایی انداختند. این شبکه زندگی منابع آب را در سرزمینی که بیشتر پهنههای آن دچار خشکی و تابش آفتاب تند بود، سالم و جاری میکرده و توزیع عادلانه آب را ممکن میساخته است. در موج بلند مرتبهسازیهای بدون توجه به مطالعات و پیوست محیطزیستی، مسیریابیهای تونلهای مترو و حتی ساختوسازهای بخش خصوصی به جای اندیشیدن و یافتن راه و روش مهندسی برای حفظ توامان قنات و پیشبرد سازههای جدید، چشمپوشی بر قنات زنده و کندن و پر کردن روش متداول بوده است. در حالی که قنات دستاورد دیرین ایران بوده و باید پیش از هرکاری با روشی مناسب به فکر حفظ آن باشیم.
* نایب رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی و رئیس کمیته اجتماعی شورایشهر تهران
منبع:ویژه نامه شهرپژوه
نظر شما