همشهری آنلاین - مهران کرمی؛ مدیر مسئول: برای ملتی که بیش از هزار سال وقایع روز عاشورا و شهادت امام حسین(ع) در کربلا را گرامی میدارد، شهادت و ایستادگی در برابر ستمگران صرفا یک بزرگداشت نیست یک اسطوره و حقیقت زنده است. زندگی امروز مردم ایران زیر سهمگینترین فشارهای اقتصادی خود یادآور ایستادگی در برابر همه نابرابریهای تاریخ و یک اسطوره است و قاسم سلیمانی نیز نماد این اسطوره است. بر خلاف آنچه گفته میشود جنگ ایران و آمریکا در منطقه خاورمیانه جنگی نیابتی نیست آمریکا از زمان ریاستجمهوری دونالد ترامپ با خروج یکطرفه از توافقنامه برجام، از سر گرفتن تحریم یک سویه اقتصادی و سیاست موسوم به فشار حداکثری با هدف «تحمیل رنج به مردم ایران»، گام به گام وارد جنگ مستقیم با ایران شده و اینک با زیر پا گذاشتن اصول اولیه حقوق بینالملل، حاکمیت ملی یک کشور مستقل(عراق) را نقض کرده و یک مقام نظامی کشور دیگر را بدون هشدار قبلی هدف قرار داده است. شهادت قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس مرد شماره دو حشدالشعبی که بخشی از ارتش رسمی عراق است همانگونه که عادل عبدالمهدی نخستوزیر عراق گفته است یک تجاوز آشکار و نقض اصول بینالمللی و مشخصا ماده دوم منشور ملل متحد است.
اگر چه مواضع بسیاری از کشورها همچون شرایط تحریم با سکوت و پرهیز از محکوم کردن مستقیم ایالات متحده همراه بوده و البته برخی کشورها آن را محکوم کردهاند ولی پیداست افکار عمومی جهانی نمیتواند با سیاستهای ماجراجویانه و جنگطلبانه دونالد ترامپ همسویی داشته باشد و جامعه جهانی که پایبندی ایران را به تعهدات بینالمللی شاهد بوده است میبیند که چگونه یک عضو جامعه بینالمللی قلدرانه عضو دیگر را تهدید میکند و مورد تجاوز قرار میدهد. آمریکا با اقدام به ترور شهید قاسم سلیمانی نشان داده که اگر چه ممکن است مدعی شود که این اقدام یک عملیات نظامی محدود بوده و قصدی برای تداوم برخورد نظامی ندارد ولی عملا راه هرگونه ابتکار عمل دیپلماتیک را بسته و تصمیم به رویارویی نظامی با جمهوری اسلامی گرفته. جنگی که اگر چه شروع آن با آمریکا بوده ولی با توجه بهشدت تنشها در منطقه، پایان نامشخصی دارد.
آمریکا هفته پیش به بهانه کشته شدن یکی از پیمانکارانش، چندین پایگاه گروههای حشدالشعبی وابسته به ارتش عراق را هدف قرار داد و چندین تن از اعضای آن را به شهادت رساند. این اقدام موجی از مخالفت با حضور نظامی ایالات متحده در عراق را موجب شد و فضای ضدآمریکایی را دامن زد. در واقع دولت ترامپ با این اقدام نظامیان و اتباع آمریکایی را به هدف آسان تظاهرات و اعتراضات در عراق تبدیل کرد تا آنجا که سفارت آمریکا در منطقه بهشدت حفاظت شده سبز بغداد به اشغال معترضان درآمد. واکنش گسترده مردمی، سیاستمداران، نخستوزیر و مرجعیت در عراق این پیام را به دنیا مخابره کرده است که آمریکا نیرویی اشغالگر است و دیر یا زود به پایان حضور نامشروع نظامی و اخراج نظامیان آمریکایی از عراق میانجامد.
به هر رو اتفاقات روی داده در سپهر سیاسی و نظامی منطقه و عراق، تفاوتی بزرگ در کنش سیاسی تهران و واشنگتن در برخورد با رویدادهای جاری منطقهای را نشان میدهد. به همان اندازه که دونالد ترامپ رئیسجمهور غیرمتعارفی شناخته میشود که رفتارهای غیرقابل پیشبینی دارد و سیاست خارجی او آمریکا را در برابر چالشهای بزرگی قرار داده است، در ایران حکومتی مستقر است که تجربه بالایی برای مدیریت بحران در شرایط سخت دارد. جمهوری اسلامی در ۳ سال گذشته توانسته به همان اندازه که در مذاکرات با قدرتهای بزرگ جهانی از حقوق مردم ایران و منافع ملی صیانت کند، به خوبی با اقدامات ماجراجویانه ترامپ و آمریکا مواجه شود. تجربیات ۴۰ ساله حضور ایران در صف اول سیاست بینالملل این خردورزی و توانمندی را به ایران داده است که با کمترین هزینه بتواند از این رویارویی بزرگ که در سطح خود میتواند بزرگترین آزمون سیاست خارجی جمهوری اسلامی است سربلند بیرون بیاید.
نظر شما