به گزارش همشهری آنلاین به نقل از عصر ایران، جمعه ۱۳ دی ۱۳۹۸، ساعت ۱:۲۰ بامداد در فرودگاه بغداد اتفاقی رخ داد که به مهمترین خبر جهان در روز تبدیل شد. لحظهای که سردار «قاسم سلیمانی» فرمانده سپاه قدس ایران به شهادت رسید. او همراه با جانشین فرمانده نیروهای «الحشد الشعبی» عراق، به سمت شهر بغداد میرفت که هدف موشکهای آمریکایی قرار گرفت. اما «قاسم سلیمانی» در عراق چه میکرد؟
میدانیم که سردار سلیمانی سفرهای زیادی به لبنان، سوریه و عراق داشته؛ او در سالهای گذشته فرمانده جنگ علیه نیروهای داعش بوده و ارتباط نزدیکی با نیروهای نظامی و مقامات دولتی این کشورها داشته. رفتوآمدهای مدوام او به این کشورها را «علی فدوی» جانشین فرمانده کل سپاه هم تائید کرده و گفته «قاسم سلیمانی» به دعوت مقامات دولت عراق و فرماندهان «الحشد الشعبی» به عراق رفته است.
سردار سلیمانی پیش از رفتن به عراق در سوریه بود. به گفته روزنامه «لسآنجلس تایمز» آژانسهای اطلاعاتی آمریکا که سالها سردار سلیمانی را ردیابی میکردند، میدانستند او به لبنان و سپس سوریه رفته و قرار است ظرف چند روز آینده از دمشق عازم بغداد شود.
آنها میتوانستند سردار را در لبنان و سوریه هم ترور کنند، اما نکردند؛ شاید نمیخواستند اسرائیل بهصورت مستقیم در این ترور دیده شود. پس صبر کردند تا سلیمانی به عراق برود و عملیات ترور را آنجا انجام دهند. اما آمریکاییها چطور از زمان سفر او به عراق خبر داشتند؟
سردار سلیمانی حدود ۱۱ شب به فرودگاه بغداد رسید. جانشین فرمانده سپاه گفته او برای سفرش به عراق تدابیر امنیتی خاصی انجام نداده و با یک هواپیمای مسافری از فرودگاه دمشق به سمت بغداد آمده؛ پروازی که حتی آن را در سایتهای هوانوردی هم میتوان رهگیری کرد.
طبق گفته شاهدان در فرودگاه بغداد، ساعاتی قبل از رسیدن سلیمانی به فرودگاه بغداد، هلیکوپترهای آمریکایی اطراف فرودگاه پرواز میکردند که مشخص است منتظر لحظه عملیات بودند؛ شاید منتظر آمدن «ابومهدی المهندس» جانشین فرمانده «الحشد الشعبی» و تیم همراهش برای استقبال از سردار سلیمانی. این انتظار بیش از دو ساعت طول کشیده و نهایتا سردار سلیمانی و المهندس به همراه دو خودرو از فرودگاه به سمت بغداد حرکت میکنند. اینجاست که بالگردها و پهپادهای آمریکایی عملیات ترور را عملی میکنند؛ عملیاتی که «رعد کبود» نام داشته. این ترور گرچه طراحی پیچیده و خاصی نداشته اما نیازمند اطلاعات دقیق و حساب شدهای بوده؛ اینکه بدانند سلیمانی از سوریه قصد ورود به عراق را داشته، چه زمانی قرار است این سفر را انجام دهد و هیات استقبالکنندگان او چه اشخاصی هستند.
این اطلاعات میتوانسته تنها در اختیار گروه دعوتکننده او باشد. شاید جاسوسانی در دولت عراق اطلاعات را لو دادهاند، شاید جاسوسانی در هواپیما همراهش بودند، اما هرچه هست سفر عادی و بدون پنهانکاری سردار سلیمانی به عراق، نشان از این دارد که این سفر آنقدرها هم محرمانه نبوده. همین موضوع هم سخنان پمپئو و ترامپ را درباره سفر سری سردار سلیمانی برای طرحریزی یک عملیات بزرگ در عراق زیر سئوال میبرد.
سردار سلیمانی در سِمت یک فرمانده نظامی ایران بنا به دعوت رسمی وارد عراق شده. گرچه بدون توجه به این موضوع هم، آمریکا با زیر پا گذاشتن تمامی پروتکلهای بینالمللی، به یک ملاقات رسمی در خاک کشوری دیگر حمله کرده؛ هم اعضای رسمی دو کشور را هدف قرار داده و هم بدون درخواست یا اجازه، به خاک یک کشور تعرض کرده؛ چند جرم در یک اقدام.
به نظر میرسد ترور سردار «قاسم سلیمانی»، محصول تصمیم جدید آمریکا برای برهم زدن موازنه قدرت در عراق باشد. در این سالها توافق نانوشتهای بین ایران و آمریکا در عراق وجود داشت که چهرههای مهم همدیگر را حذف فیزیکی نکنند، ولی ترامپ این توافق ضمنی را نقض کرده تا شرایط جدیدی در عراق به وجود آورد.
نظر شما