همشهری آنلاین: روزمرگی صفت نامطلوبی است که میتوان بهشیوه مدیریت اغلب شهرهای کشور نسبت داد. مدیریت روزمره، گذران مشکلات و نیازهای پیشآمده است و در واقع، آنچه بروز کرده و فشار میآورد مدیریت و در نهایت شهر را به دنبال خود میکشاند. هرچند نمیتوان اهمیت برآوردنِ نیازهای فوری شهروندان را کتمان کرد، اما شهرِ خوب را نمیتوان از کنش بازتابی و دفعالوقتی بهآنچه پیش آنچه پیش آید،برپا ساخت.
از سوی دیگر، کافی است نگاهی به آنچه بر شهرهایمان رفته است، بیندازیم: مشکلات ناگشوده و پیچیدهتر ادامه یافته است و شوربختانه، بیشتر و آسیبزاتر نیز خواهند شد. منابع در دسترس بهویژه مالی و طبیعی، کاهش یافته است و شوربختانه، کمتر و بحرانی نیز خواهند شد. دانش چارهجویی و یافتن راهحلهای شهری، محدود بوده است و شوربختانه در مواجهه با عدم قطعیتهای آتی، محدودتر و نامعلوم خواهد شد.
بر این منوال دیگر تردیدی باقی نمیماند که دِگرسازی شیوه کنونی مدیریت شهری ضرورتی عاجل است؛ شیوهای که فاصله امروزین شهرهای کشور از شهرِ خوب را چاره نکرده و مهمتر، چشمانداز امیدبخشی هم برای دستیابی به آن نشان نمیدهد. شعار خوبِ تهران، شهری برای همه در صورتی تحقق مییابد که مشارکت دربرگیرنده و اثربخشی در مدیریت شهری برقرار شود و این بخش عمدهای از همین دِگرسازی مدیریتی گفته شده است.
کوتاه سخن اینکه برای گرهگشایی از مشکلات اساسی و دغدغههای کنونی توسعه شهری ایران که کلانشهر تهران نیز با آن رویاروست (مانند: پیامدهای تغییر آبوهوا، آلودگی محیطی، بحران آب، بهرهوری پایین اقتصادی، شکاف درآمدی و اجتماعی، سالمند شدن جمعیت، فقر و بیکاری، اسکان غیررسمی و فرسودگی بافت شهری، ضعف نظام جابهجایی، تابآوری پایین در برابر سوانح و...) مدیریت دانش و بسیج منابع نوینی لازم است که پژوهشهای کاربردی برای بسترگشایی آنها ضرورتی مبرم دارند. دِگرسازی مدیریت شهری بدون این راهنمایی برای بسیج منابع و تولید دانش، ناممکن است.
*استاد برنامه ریزی شهری و منطقه ای دانشگاه شهید بهشتی
منبع:ویژه نامه شهرپژوه
نظر شما