همشهری آنلاین- بهروز رسایلی: مطالبی که اخیرا در مورد رسواییهای اخلاقی به گابریل کالدرون نسبت داده میشود و در موردش میگویند باشگاه را مکلف کرده بود پول سفر چند بانوی خاص(!) را از اسپانیا به ایران بدهد، لااقل برای هواداران جدیتر فوتبال کشورمان چندان غریب نیست. به هر حال ظاهرا این به یک رسم نکوهیده در فوتبال ایران تبدیل شده که آدمها را بیرون کنند و بعد برای تخریب چهرهشان، رو به شایعهسازیهایی از این دست بیاورند. از این نظر، میهمانان دختر کالدرون را هم احتمالا باید در کنار سوتی آسانسوری نیلسون، تختهای شکسته گادوین منشا و اعتیاد کرانچار به شرب خمر قرار داد! جالب است که تیم ملی امید ایران با یک مربی همیشه بازنده به اسم حمید استیلی در مقدماتی المپیک اوت میشود، بعد بچههای 20 ساله همین تیم برای دفاع از خودشان و سرمربی ایرانیشان به کرانچار یورش میبرند که او هنگام حضور در تمرینات و اردوها حالت طبیعی نداشته است! خب آقا اینها را که درست یا غلط بیرون کردید، دیگر چرا حیثیتشان را میبرید؟
طبیعتا صحت و سقم شایعاتی که در مورد کالدرون ساخته شده بر ما پوشیده است. حالا بگذریم از اینکه پیرمرد شصت سالهای که به اذعان خود مسوولان باشگاه از صبح اول وقت تا سر شب در ورزشگاه محل تمرین سخت کار میکرده و در بسیاری از آیتمها پا به پای بازیکنان میدویده، کی و کجا وقت کارهای منشوری را داشته! این وسط فقط جای طرح یک سوال باقی است؛ اینکه وقتی باشگاه پرسپولیس حتی پول بلیت سفر خود کالدرون به آرژانتین در تعطیلات نیمفصل را نداشته، چطور توانسته در چندین نوبت پول بلیت و CIP سفر دختران خارجی به ایران را بپردازد؟ همه یادمان هست کالدرون در برنامه فوتبال برتر گفت از یک ماه قبل از تعطیلات درخواست تهیه بلیت آرژانتین را به باشگاه داده، اما چون آنها پول نداشتهاند، خودش بلیت را خریده و روز آخر پای پلههای هواپیما آن را پس گرفته. درست مثل داستان جیپیاسهای اول فصل که کالدرون شخصا با تخفیف ویژه آنها را از ترکیه خرید و پولش را مدتها بعد در تهران دریافت کرد. ولی خب ما باید باور کنیم باشگاه با این وضع مالی خراب، پول آمد و شد نسوان اسپانیایی به تهران را میپرداخته!
راست و دروغ این شایعات و فلسفه تولید و رواج آنها را فقط خود خدا میداند؛ آنچه بر دوش بنده خدا گذاشته شده اما، پرهیز از بدگویی و نسبت ناروا است. زمان حضور کالدرون در پرسپولیس کم به او جفا نشد؛ تا جایی که کریم باقری به عنوان معتمد میلیونها هوادار بعد از جدایی مربی آرژانتینی در موردش گفت: «از همه طرف به او بیمهری کردند.» حالا که کلکش را کندهاید، دیگر از چه میترسید که کار نکرده را به او نسبت میدهید یا کارهای کردهاش را در بوق و کرنا میکنید؟
نظر شما