در حالی که اقتصاددانان بر پایه علوم نوین و بینش زیستمحیطی ارزش افزوده هر هکتار تالاب را 20هزار دلار تعیین کردهاند. این در حالی است که ارزش افزوده هر هکتار جنگل بر این اساس 150دلار و ارزش افزوده هر هکتار زمین کشاورزی 120 دلار تضمین شده است.
با این حال 537 هزار و 700 هکتار تالاب شادگان در جنوب استان خوزستان و در جوار خلیج همیشه فارس همچنان میزبانی برای خلقرؤیا برای مهمانانی است که آسمان آبی را میجویند و سبزی زمین را آرزو دارند.
درست 85 کیلومتر که از اهواز به سمت جنوب حرکت کنید قبل از آنکه به سمت آبادان به راهتان ادامه دهید میتوانید شمیم برخاسته از آب و نیزارهای آن را بچشید! هنوز میتوان رد 500 نوع از 8هزار و 700 گونه پرندهای که در دنیا شناخته شده است را در تالاب شادگان گرفت. هنوز میتوان افق را تا دور دست چنان تعقیب کرد که جز آبی آب و سبزی نیزارهای درون آن هیچچیزی دیدت را آزار ندهد.
شادگان با تحمل سه جنگ طاقتفرسا و بینظمیهای ناشی از توسعه در حالی که از فاضلابهای صنعتی و غیرصنعتی جریحهدار شده است اما هنوز میزبانی برای تفریح و روحبخشی به مهمانانش است. هنوز چند کیلومتر به شادگان مانده میتوان در « صراخیه » سعهصدر طبیعت را تجربه کرد.
شاید تا پیش از آنکه شادگان و تالابش بهعنوان منطقه نمونه گردشگری شناخته شوند، بیشتر آن منطقه را با خارک ( همان خرمایی که هنوز نرسیده و زرد است ) و نخلستانهایی درون آب میشناختند. شرجیهای شادگان این فرصت را از خوزستانیها و سایر مردمان ایران زمین میگرفت که در تابستان پا به این سرزمین بگذارند.
پس از جنگ تحمیلی نیز همه مردم برای تجدید خاطره به خرمشهر و آبادان میرفتند و برایشان این سؤال مطرح بود که در فاصله 40 کیلومتری جاده آبادان – اهواز یعنی همان حد فاصل سه راهی دارخوین- اهواز- آبادان چرا این همه آب تا نزدیکی جاده را فراگرفته است.
با وجوداینکه در سال 1354 تالاب شادگان توانست در زمره 18 تالاب بینالمللی جهان قرار گیرد و عنوان ششم را بهخود اختصاص دهد اما به درستی درایران کسی آن را نشناخت. حتی تعیین حدود 296 هزار هکتار آن بهعنوان منطقه حفاظتشده مانع از آن نشد تا در زمان جنگ پذیرای مردمانی شود که خانه و زندگی خود را در پی حمله عراقیها و شروع جنگتحمیلی از دست داده بودند.
پس از جنگ نیز بازسازی و تمرکز روی مزارع نیشکر در اطراف کارون صدمات جبرانناپذیری به این منطقه بینظیر وارد کرد و سپس دو جنگ در منطقه در عراق بر این بحرانها و آلودگیهای ناشی از آن افزود تا اینکه سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری در حالی که به توسعه گردشگری میاندیشید این منطقه را هم بهعنوان منطقه نمونه گردشگری معرفی کرد اما به جز نصب دو تابلو و صدور چند مجوز برای محلیها در راستای سوارکردن گردشگرانی که علاقهمند به دیدن تالاب هستند هنوز اتفاقی در خور شأن این فرصت بینظیر زیستمحیطی – طبیعتگردی رخ نداده است.
صراخیه، خوشآمدگوی تالاب شادگان
وقتی از اهواز به سمت آبادان برانید به سه راهی دارخوین – آبادان که رسیدید کافیاست به اندازه 2 یا 3 کیلومتر در جاده شادگان وارد شوید، آن وقت میتوانید وسعت وصفناپذیر آب و نیزار را در دو طرف جاده ببینید. هنوز چشمتان بهدنبال این وسعت میگردد که لولهای زمخت و بزرگ به رنگ خاکستری، سمت راست جاده افق دیدتان را میبندد و محکم بر دیدتان میکوبد.
لوله عملا دید سمت چپ را گرفته و با خود فکر میکنید اگر این منطقه، منطقه نمونه گردشگری انتخاب شده یک گردشگر با چنین آزاری در دید چگونه باید رغبت کند و پا به این منطقه بگذارد؟!
با این حال زیبایی طبیعت سوی دیگر جاده و نسیم خنکی که از روی آب و از میان نیزارهای درون آن میوزد شما را وا میدارد به مسیر ادامه دهید ولی به سمت چپ جاده نگاه نکنید در حالی که بخش قابل توجهی از تالاب سمت چپ قرار گرفته است. چند کیلومتری که به مسیر ادامه دهید میتوانید بلمهایی را ببینید که مردان محلی در آنها ایستادهاند و تور ماهیگیریشان را کنترل میکنند. شاید آن لحظه باور نکنید که در این منطقه ماهیهای لذیذی قابل صید است.
در تالاب شادگان حدود 5 هزار نفر به صید ماهی مشغولند و از این راه به گذران زندگی میپردازند. تالاب شادگان صید سالانه حدود 10 تن ماهی به ویژه ماهی «بنی» را برای صیادان امکانپذیر کرده است.
این تالاب با وسعتی برابر با ۴۰۰هزار هکتار و متشکل از عرصههای آب شیرین، شور و لب شور است که شهرستان شادگان، روستاها و نخیلات آن را چون نگینی در بر گرفته است. حالا اینجا در صراخیه میتوانید این وصف را به چشم خود ببینید.
قبل از روستا کنار همان لوله بزرگی که هنوز روی اعصابتان راه میرود زنانی روستایی زیر حصیرهایی که از جمله صنایعدستی بومی منطقه است نشستهاند و ماهیهایی را میفروشند که صیادان منطقه از تالاب گرفتهاند.
جلوتر تابلوی « ایستگاه گردشگری» نوید رسیدن به روستای صراخیه را میدهد. مقابل مدرسه صراخیه محوطهای آسفالته وجود دارد که میتوان ماشین را آنجا پارک کرد و با پرداخت 6هزار تومان سوار قایق موتوردار شد که شما را تا دل تالاب و آنجا که جز سکوت و آوای تالاب چیزی نیست، میبرد.
چشمانتان همان ابتدا متوجه چیزهایی درون آب تالاب میشود که نشان از بیتوجهی گردشگران و محلیها به محیطزیست و زبالهها دارد. چند متری که وارد تالاب شوید متوجه بلمهای دیگر میشوید. اینجا روستاییان جلوی خانههای خود بلمهایی دارند که یک یا نهایتا دو نفر درآن میتوانند سوار شوند. اینجا گویا برای رفتوآمد چاره دیگری نیست، از خانه خاله به خانه عمه باید بلمسواری کرد!
دالانی از آب که دیوارههایش از نیهای تالاب است مسیر را مشخص کرده است. بلمران میگوید رئیس سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری را هم سال گذشته به این منطقه و همین مسیر آورده است.پس از مدتی که او بلم را میراند دیگر هیچ نشانی از روستا و زندگی آدمها نمیبینی. آن وقت رنگ زیبای پرندگان بومی تالاب را میتوان ببینی که با نزدیک شدن بلم پر پرواز میجنبانند و دور میشوند.
بیش از ۱۵۰گونه پرندگان شاخص و حمایت شده نظیر «اردک مرمری»، «تنجه»، «گیلانشاه خالدار»، «فلامینگو»، «اردک سرسفید»، «لیکوتالابی» و...، و نیز ماهیان مهم تالاب با توجه به زیستگاه آبی آنها شامل «شیربت»، «بنی»، «کپور»، «بیاح»، «شانک» و یک گونه مهم از خزندگان به نام لاک پشت فراتی (لاک نرم) را میتوان در این تالاب یافت.
حسین پسری از روستاییانی که در کلاس پنج درس میخواند و همراه عمویش از تالاب برای گردشگران میگوید. از کنار آن دالانی که در آن بلم به پیش میرود ته نی را از آب بیرون میکشد و آن را با تردستی خاصی باز میکند و مغزش را برای خوردن تعارف میکند. نیزارهای درون مرداب هم برای روستاییان مواد غذایی محسوب میشود و هم برای دامهایشان.
گیاهان شاخص این تالاب چون«گبن»، «بردی»، «نی» و علف شور است. شاید به همین دلیل است که میگویند: تالاب شادگان از تالابهای نادر و مهم کشور است که با وجود فصلی بودن بخش آب شیرین آن، آب شور آن به دلیل متصل بودن به خورها و دریا دائمی و پرآب است بنابراین اکوسیستم و گیاهان و جانوران و بهطور کلی تنوع زیستی در 2 محیط را میتوان در آن مشاهده کرد.
مهمترین منبع آب این منطقه رودخانه جراحی تا 90 درصد و سپس طغیانهای کارون و بارش سالانه است.
چند تابلو و 150 میلیون تومان
از سهراهی دارخوین تا روستای صراخیه دو تابلو با عنوان «ایستگاه گردشگری» و« منطقه نمونه گردشگری» تنها نشانههای حضور سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری است.
جالب اینجاست که رئیس سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان خوزستان و همینطور شهرستان شادگان از مدتها قبل نوید راهاندازی یک اسکله گردشگری، پارکینگ و... را داده بودند و اینکه برای راهاندازی آن 150 میلیونتومان اعتبار اختصاص داده شده است.
جلوی مدرسه که خبری از پارکینگ نبود. از 50 بلم و قایقی هم که جمال زوریزاده رئیس اداره میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری شادگان نویدش را داده بود که به گردشگران خدمات میدهند خبری نبود. تنها چند بلمو قایقران بودند که جز یکی- دو نفر که در ازای هر 6هزار تومان دریافتی با پرداخت 500 تومان به میراثفرهنگی مجوز فعالیت گرفته بودند خبری از خدمات دیگر نبود. دریغ از یک سطل زباله و سایبان یا محلی که بتوان در آن پس از گشت وگذار یا پیش از بازدید از تالاب دمی نشست.
صادق محمدی رئیس سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری خوزستان پیش از نوروز گفته بود:« جهت توقف در کنار روستای صراخیه و امکان بازدید از تالاب، پارکینگ و اسکله چوبی احداث شده که 150 میلیون تومان هزینه برده است. اجرای این اسکله شامل لجنبرداری، خاکریزی، غرقآب کردن، آسفالت، تیرآهن، نبشی، جدول کاری و بتنریزی زیر اسکله در مساحتی معادل 6 متر در 6 متر بوده است.»
این کار به گفته جمال زوریزاده رئیس اداره میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری از سال 1384 جریان گرفته است؛ یعنی دو سال برای یک اسکله. زوریزاده تاکید کرده به کسانیکه برای گردشگری قایق تهیه کنند 15 میلیونتومان تسهیلات اعطا شده است که تا کنون یک سرمایهگذار دو قایق و دیگری سه قایق خریداری کرده است.
اما محلیها تاکید میکردند که تنها صدور مجوز برای گردش مسافران با قایق به وسیله سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری انجام گرفته است.در منطقه هیچ کمپ یا امکان دیگری برای استقرار و راحتی گردشگران وجود نداشت. تنها در مدت نوروز یک چادر و یگان پلیس در صراخیه برای تامین امنیت برقرار بود.
اوضاع همچنان وخیم است
تالاب شادگان یکی از 18 تالاب بینالمللی ثبت شده در یونسکو است که آب آن از رودخانه جراحی یا مارون بزرگ تامین میشود و سرزمینی است مثل دلتا که نقش رابط بین رودخانه جراحی و خلیجفارس را ایفا میکند.
«رویا جهانگیری» کارشناس محیط زیست خوزستان دراینباره به ایرنا گفته است:«حفظ سطح آب برای کشاورزان اطراف، تولید چوب، ذخیره آب و کاهش بلایای طبیعی به ویژه سیلاب و همچنین محلی جهت از بین رفتن مواد زاید و تصفیه آب، چشمانداز طبیعی و اکوتوریسم از مهمترین ویژگیهای تالاب است.»
اما در سالهای اخیر ورود فاضلاب، ریختن مواد زاید نفتی منطقه گیسی آبادان، ساخت نیروگاه گازی آبادان در حریم تالاب و ورود پسابهای نیشکر در کنار تولید زباله مردمی که در این محدوده زندگی میکنند حیات این تالاب را در معرض خطر قرار داده است.
وضع تالاب شادگان تا آنجا پیش رفته است که نام این منطقه در زمره تالابهای در معرض خطر موضوع کمیته زیستمحیطی مونترال قرار گرفته است.
محلی ها از شورشدن آب تالاب بر اثر کمآبی و مهاجرت خود و بسیاری از گونههای محیط زیست در آن خبر میدهند.
اگر امروز به این منطقه نمونه گردشگری و منطقه حفاظت شده محیط زیستی توجه نکنیم در کوتاهمدت اصل ماهیت زیبا و منحصر به فرد آن از دست میرود و دیگر نمیتوانیم هیچ استفادهای از این منطقه که میگویند ارزش افزوده هر هکتار آن 20هزار دلار است داشته باشیم.