به رهبران مبارزه با استعمار در سرزمینهای مختلف به خصوص در آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین اشاره میکرد و در این بین او بیشتر از همه از احمد عوده؛ ژوزف نایرره، جومو کنیاتا، پاتریس لومومبا، عمر اوزگان، کاتب یاسین، لئوپولد سدار سنگور، فرانتس فانون، قوام نکرومه و امه سزر نام میبرد.
برای شریعتی این نامها جالب توجه بودند، چرا که آنان علیه استعمار و مظاهر آن همچون بهرهکشی از مردمان مستعمرات، تبعیض بر اساس رنگپوست و تحقیر زبانهای بومی مبارزه کردند. مغضوبان زمین آنانی بودند که منابع و معادن آنها با نیروی کار آنان از زمین استخراج میشد و در نهایت برای نفرینشدگان زمین هیچگونه پیشرفت، غذا و یا رفاهی به دست نمیآمد. شمع زندگی یکی از این افراد روز چهارشنبه گذشته در فوردو فرانس بر اثر بیماری قلبی به خاموشی گرایید.
امه سزر، از سیاهپوستان حاشیه دریای کارائیب و مظهر هویت و فرهنگ سیاهان در سن 94 سالگی درگذشت. او نویسنده و شاعری توانا بود که از این توانایی خود در راه جنبش سیاهان استفاده کرد. او از ابتدا متوجه ظلم فرهنگی و سیاسی شد که به آفریقائیان و بومیهای آمریکا میرفت و برای آگاهی همرنگان خود و همچنین نخبگان اروپایی از سلاح ادبیات استفاده کرد. او مفهوم «سیاهوارگی» یا وجدان سیاهپوستی را مطرح کرد. طبق این مفهوم، از یک سو، سیاست ادغام فرهنگی کامل سیاهپوستان مستعمرات فرانسه در فرهنگ این کشور رد شده و از سوی دیگر با ارزشزدایی از فرهنگ و موجودیت سیاهان مبارزه میکند.
سزر در 1913 در مارتینیک فرانسه در کنار دریای کارائیب در خانواده فقیری متولد شد. وی سپس به پاریس برای تحصیل رفت و با سنگور آشنا شد. در 1934 مجله «دانشجویان سیاه» را بنا نهاد و اولین کتاب خود را با نام «یادداشتهایی برای بازگشت به زادبوم» نوشت.
وی سپس به مکتب سوررئالیستی روی آورد و کتاب «سلاحهای عجیب»، مجموعه اشعار خود را به زیور طبع آراست. او سپس به سیاست روی آورد و ابتدا شهردار و سپس نماینده مجلس در فوردوفرانس شد. در این زمانها او در حزب کمونیست بود. 12 سال بعد، این حزب را ترک کرد و حزب پیشرو مارتینیک را برای مبارزه با استعمار و نژادپرستی تأسیس کرد. در 1949 او کتاب «جسم گمشده» را از اشعار خود مشحون ساخت. این کتاب توسط پابلو پیکاسو نقاشی شد.
سپس کتاب «گفتوگو درباره استعمارگری» را منتشر کرد که بازتاب وسیعی در میان روشنفکران هر 3 جهان داشت. در 1960 به تئاتر روی آورد و نمایشنامههای متعددی نوشت که از آن جمله «تراژدی کریستوفر شاه» و «فصلی در کنگو» معروفتر است.
چند نکته در پایان
1 - هرچند برخی از رهبران دوره استعمار، خود پس از پیروزی بر استعمار، دیکتاتورهایی شدند که آنچه در دوران حکومت خود کردند تلختر از دوره استعمار بود، اما سیمای کاریزماتیک اینگونه افراد، سخنرانیهای آنان، نوشتهها و اشعارشان همچون موتوری بود که جریان خروشان مردمان را در دوران مبارزات ضد استعماری به حرکت در میآورد.
2 - شریعتی، این نامآوران آفریقا و آمریکای لاتین را در چارچوب چهره ضد سلطه در روابط استعمارگر و استعمار شده میشناخت و تحلیل دیگر پیچیدگیهای جوامع انسانی همچون رفتار انسانی، اجتماعی و اقتصادی را به آینده موکول میکرد.
3 - این گروه از رهبران فکری، سیاسی و اجتماعی جهان سوم برای شریعتی آشناتر بودند، چون عموماً فرانکوفون بودند و زبان فرانسه زبان مشترک آنها بود. او روابط زبان فرانسه و زبانهای محلی را نیز یکی دیگر از نمودهای مبارزه و مقاومت مابین دو گروه میدانست.
* رئیس مرکز مطالعات خزر