دیوید ولش پنجشنبه هفته گذشته برای دومین بار طی چند ماه گذشته وارد بیروت شد و با سران طیف حاکم (14 مارس)، نبیهبری (رئیس پارلمان) و نصرالله صفیه (رئیس مسیحیان مارونی لبنان) دیدار و گفتوگو کرد.
اخبار چندانی از چند و چون و جزئیات دیدارهای ولش در سطح رسانهها منتشر نشده و برخی رسانههای نزدیک به 2 طیف درگیر در بحران سیاسی بیروت تنها به گمانهزنیهایی در این باره پرداختهاند.
شیخ نعیم قاسم، معاون دبیر کل حزبالله لبنان اعطای روحیه به طیف حاکم و تمایل آمریکا برای پیوند زدن تحولات لبنان به تحولات احتمالی آتی منطقه را از مهمترین اهداف سفر ا خیر دیوید ولش به خاورمیانه ذکر کرده است.
میشل عون، رئیس حزب آزاد ملی و از رهبران طیف مخالف دولت مرکزی بیروت (8 مارس) ولش را متهم به ایجاد حزبی برای خود از درون کادر 14 مارس کرده است.
لازم به ذکر است که برخی اخبار از تلاش معاون کاندولیزا رایس برای تحریک و شوراندن مسیحیان لبنان علیه میشل عون به اتهام ایجاد تفرقه در طیف مسیحیان لبنان حکایت دارند.
بشار جعفری، سفیر سوریه در سازمان ملل نیز با انتقاد شدید از سفر ولش به بیروت صراحتا گفته است که هر بار که امیدی برای حل بحران سیاسی بیروت ایجاد میشود، سفر دیوید ولش به لبنان، امیدها را از میان میبرد.
در حالی که پیش از این بسیاری از تحلیلگران مسائل لبنان، اردیبهشت ماه را پایانی میدانستند بر درگیریهای 2 ساله سیاسی و نظامی گروههای سیاسی اما گویا نمیتوان پایانی متصور بود بر بحران بیروت.
چه آنکه اینبار نیز نبیهبری خود را آماده میکند بر تعویق مجدد جلسه 3 اردیبهشت پارلمان برای تعیین رئیس جمهوری.
ناگفته نماند که نبیهبری در هفتههای اخیر تلاش فراوانی کرد تا گره فروبسته از کار لبنانیها بگشاید که البته ناکام ماند.
وی چندی پیش طرحی را به گروههای لبنانی ارائه کرد که براساس آن گفتوگوهای ملی میان موافقان و مخالفان دولت درباره همه مسائل عمده (انتخاب رئیس جمهوری ، دولت وحدت ملی و قانون انتخابات) به صورت یکجا و نه جزءبهجزء انجام میشد.
14 مارسیها اما معتقدند ابتدا باید رئیس جمهوری توافقی تعیین شود و سپس گفتوگو در باب موضوعات اختلافی دیگر آغاز گردد. طرح نبیهبری به هر حال بر زمین ماند و اینک با ناکام ماندن همه میانجیگریها برای حل بحران سیاسی بیروت، بازیگران راهحل را نه در بیروت بلکه در پایتختهای عربی و غربی میجویند. بحران لبنان دیگر بحرانی منحصر به لبنانیها نیست و از اینروست که همه به دنبال راهحل آن در جایی به جز بیروت هستند.
رفتارشناسی عملکرد آمریکاییها طی دو سال گذشته مبتنیبر این امر است که آمریکاییها لااقل در شرایط فعلی تمایلی به حل بحران سیاسی بیروت ندارند و میکوشند این بحران در بستهای از سایر بحرانها حل و فصل گردد. از اینروست که ولش حامل پیام مقاومت و امتیاز ندادن به طیف مقابل برای 14 مارسیهاست.