مجموع نظرات: ۰
دوشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۸۷ - ۰۹:۱۹
۰ نفر

محمدرضا حائری*: در نیمه دوم قرن چهارده شمسی در ایران، معمار به کسی می‌گویند که از دانشکده‌ معماری و شهرسازی فارغ‌التحصیل شده باشد با این مدرک فراغت از تحصیل راه‌حل‌های متعددی در مقابل «معمار» قرار دارد.

عقل و منطق حکم می‌کند که معمار، معماری کند و پس از این همه تحصیل، محصول معماری در شهرهایمان بارور شود.

 اکنون زمان فراغت از تحصیل در دانشکده‌های معماری و شهرسازی کشور به نیم‌قرن نزدیک می‌شود، اما ما بر کجای شهرهایمان انگشت بگذاریم و با خوشحالی و افتخار به‌ آن نگاه کنیم و دیگران را نیز، واداریم که به آن نگاه کنند و بگوییم حالا اکنون اینجا معماری محقق شده است! مسئله یافتن مقصر نیست، اما با مسئله قصور «غیبت معماری» چگونه می‌توان روزگار گذراند؟و اکنون چند پرسش و یک دعوت:

1. مصداق عینی حضور ده‌ها هزار معمار و شهرساز، شورای عالی معماری و شهرسازی، وزارت مسکن و شهرسازی، چندین و چند دانشکده معماری و شهرسازی در کجای شهرهای ایران قابل رؤیت است؟

2. آیا ما (مردم، متخصصان و مسئولان) از فقدان «معماری و شهرسازی» در جامعه آگاه هستیم؟

3. آیا ما (مردم، متخصصان و مسئولان) از فقدان «بحران معماری و شهرسازی» در جامعه در رنج هستیم؟

4. آیا در جامعه کنونی ما، هستند معماران، شهرسازان و مسئولانی که از فقدان سازمان‌یابی خلاق فضا در رنج باشند؟

5. در نبود معماری و نبود مابه‌ازای عینی حضور معمار و شهرساز در شهرها و به‌طور همزمان با حضور هزاران هزار معمار فارغ‌التحصیل شده و با سابقه در شهرهای کشور آیا ما به‌طور جدی با بحران «غیبت حضور معمار و شهرساز» در شهرهایمان روبه‌رو نیستیم؟

6. چگونه ممکن است هزاران معمار فارغ‌التحصیل کم‌سابقه و باسابقه در کشور وجود داشته باشد و به‌جز استثناهای بسیار نادر، ما با قطره‌ای معماری در این دریای شهرهایمان روبه‌رو نباشیم؟

7. حاصل تجربه‌ها، فراغت از تحصیل معماری و شهرسازی حتی اگر به‌رضایت اقتصادی منجر شده باشد، آیا هرگز به تحقق رسالت اجتماعی معمار و شهرساز منجر شده است؟

8. آیا وقت آن نرسیده است که با گذشت سی‌سال از انقلاب به‌گونه‌ای پیگیر و عمیق با این وضعیت روبه‌رو شویم.

9. از کجا باید شروع کرد؟ از دانشکده‌های معماری و شهرسازی  یا از بازار ساخت و ساز؟ از کارفرماها یا نهادهای کارفرمایی یا مصرف‌کنندگان نهایی شهر و بنا؟ از قوانین و مقررات معماری و شهرسازی یا از برنامه ستاد انقلاب فرهنگی؟

10. آیا هیچ‌یک از اساتید دانشکده‌های معماری و شهرسازی و متفکران این حوزه، سهمی از این بحران را می‌پذیرند و به شیوه‌ای اجتماعی و نهادی حاضر هستند  در رفع این بحران ملی، ماهیتی و هویتی که به‌خاطر بحران‌های سیاسی – اقتصادی در پس‌پرده قرار گرفته است، شرکت کنند؟

11. آیا ستاد انقلاب فرهنگی حاضر است  در ارزیابی بحران غیبت معمار و شهرساز در شهرهای کشور شرکت کند و باگذشت نزدیک به دو دهه نتیجه برنامه‌های آموزشی خود را در دانشکده‌های معماری و شهرسازی به نقد بگذارد؟

12. برای رفع این بحران ملی و بظاهر ثانویه و کم‌خطر به‌کجا می‌بایست مراجعه کرد و چه‌کسانی حاضرند در بررسی، ارزیابی و اعلام‌نظر به شیوه‌ای اجتماعی و نهادی اقدام کنند؟

13. آیا معماران و شهرسازان ما نقش خود را مورد ارزیابی قرار خواهند داد و برای رفع غیبت حرفه‌ای در شهر راه‌حلی ارائه خواهند داد؟

14. می‌توان دل خوش کرد که بحران هویت معماری در کشور، ما را آزار نمی‌دهد چرا که اساساً جریان معماری جاری نیست که بحران‌آفرین باشد.

*معمار و شهرساز

کد خبر 49436

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز